در تاریخ ایران، همواره شخصیتهایی بودهاند که با زبان طنز و شوخی، حقایق تلخ و انتقادهای جدی را به گوش صاحبان قدرت رساندهاند. در میان این چهرهها، کریم شیرهای، دلقک جسور و زیرک دربار ناصرالدینشاه قاجار، جایگاهی خاص و بیمانند دارد؛ کسی که در لباس دلقک، نقشی فراتر از یک سرگرمکننده ایفا کرد و به نماد نقد اجتماعی و صدای مردم بدل شد.
اولین سرود ملی از ساخته های غلامرضا خان مینباشیان (۱۲۴۰-۱۳۱۴) معروف به "سالار معزز"، موسیقیدان و رهبر ارکستر نظامی است.
در دل تاریکیهای تاریخ معاصر، نامی هست که همچون سایهای سنگین بر سر میلیونها انسان افتاده است؛ گشتاپو، پلیس مخفی رژیم نازی که با چشمانی بیرحم و دستهایی خونآلود، ترس و وحشت را در سراسر آلمان و کشورهای اشغالی گسترانید. سازمانی که نه تنها مخالفان سیاسی را به زنجیر کشید، بلکه با سیاستهای نژادپرستانه و جنایتهای بیسابقهاش، چهرهای از وحشت و ظلم را به تاریخ بشریت تحمیل کرد.
در تاریخ پرفراز و نشیب ایران، بهویژه در دوره قاجار، نام زنان فرهیخته و هنرمندی به چشم میخورد که در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری، نقشآفرینی کردهاند. در این میان، ام سلمه قاجار، مشهور به گلین خانم، دختر فتحعلی شاه قاجار، جایگاه ویژهای دارد.
در صبح بهاری روز 4 اردیبهشت ۱۳۰۵، تهران صحنه یکی از باشکوهترین و بحثبرانگیزترین مراسمهای تاریخ معاصر ایران شد؛ تاجگذاری رضاشاه پهلوی، نقطه عطفی که نهتنها آغازگر عصری نوین در ساختار قدرت و سیاست ایران بود، بلکه با حاشیهها، ابتکارات، و تغییراتی کمسابقه، تصویری تازه از سلطنت و مناسبات درباری را به نمایش گذاشت. از تدارکات نفسگیر و ساخت تاجی بیمانند تا حذف روحانیت از متن مراسم و بازتابهای جنجالی در رسانههای اروپایی، این رویداد تاریخی، سرآغاز فصل تازهای در تاریخ ایران شد که هنوز روایتهای ناگفته بسیاری در دل خود دارد.
در میان چهرههای رنگارنگ و پرفراز و نشیب تاریخ معاصر ایران، نام عبدالکریم ایادی همچون سایهای سنگین بر دوران پهلوی سنگینی میکند.
در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، چهرههایی هستند که نه تنها به خاطر قدرت و حکومتشان، بلکه به واسطه شجاعت، نجابت و انسانیتشان ماندگار شدهاند. لطفعلی خان زند، آخرین پادشاه سلسله زندیه، یکی از این شخصیتهاست.
احمدشاه قاجار، واپسین پادشاه سلسله قاجاریه، شخصیتی است که در تاریخ معاصر ایران همواره موضوع بحث و بررسی بوده است.
در 30 فروردین 1207 الکساندر سرگییویچ گریبایدوف، دیپلمات، نمایشنامهنویس، شاعر و آهنگساز روسی که در مقام فرستاده تزار برای اجرای بندهای عهدنامه ترکمنچای به ایران آمد بواسطه بی تدبیری گرفتار خشم مردم شد و به قتل رسید.
در میان شاهزادگان قاجار، ابوالفتح میرزا سالارالدوله، نه به خاطر تدبیر و کیاست، بلکه به سبب سودای شاهی و تلاشهای نافرجامش برای رسیدن به تاج و تخت، نامی بر سر زبانها انداخت. او که در کوران تحولات مشروطه، رویای پادشاهی را در سر میپروراند، با علم مخالفت برافراشت و تلاش کرد تا چرخ تاریخ را به عقب برگرداند؛ اما سرنوشت برایش بازی دیگری رقم زد.