امروز، ۱۴ خرداد ۱۳۱۵، سالگرد قتل شیخ خزعل، امیر مقتدر و ثروتمند خوزستان است؛ مردی که سالها با حمایت انگلیس و کنترل منابع نفتی، حکومتی مستقل در جنوب ایران برپا کرده بود اما در نهایت به دستور رضاخان پهلوی و در شرایطی مرموز، در تهران به دست مأموران امنیتی خفه شد.
کبریت، این چوب باریک و کوچک که با یک حرکت ساده، جرقهای میزند و آتشی میافروزد، شاید در نگاه اول کالایی پیشپاافتاده و بیاهمیت به نظر برسد. اما اگر کمی دقیقتر به آن بنگریم، درمییابیم که کبریت نه فقط ابزاری برای روشن کردن آتش، که حامل داستانی پرماجرا، نماد پیشرفت صنعتی، نشانهای از تغییرات فرهنگی و حتی بستری برای هنر و خاطرهسازی است.
در تاریخ معاصر ایران، نامهایی هستند که در هیاهوی سیاست و قدرت، کمتر به گوش میرسند اما نقش آنها در شکلگیری تحولات اجتماعی و سیاسی کشور، انکارناپذیر است. یکی از این چهرهها، مشهدی باقر بقال (باقر کدخدازاده) است؛ مردی برخاسته از دل بازار تهران که در نخستین دوره مجلس شورای ملی، به نمایندگی اصناف و مردم عادی، صدای عدالتخواهی و آزادیطلبی شد.
گاهی تاریخ مثل یک فیلم پرتعلیق است؛ با قهرمان و ضدقهرمان، لحظات نفسگیر، امید و ناامیدی، و سرانجامی که سرنوشت یک ملت را عوض میکند. قصه عهدنامه ارزروم دوم، یکی از همین فصلهای پرحادثه است؛ جایی که ایران و عثمانی، پس از سالها جنگ و دعوا، با پادرمیانی قدرتهای بزرگ و درایت امیرکبیر، بالاخره سر یک میز نشستند و مرزهای غربی ایران را برای همیشه تغییر دادند.
پرواز هواپیما از دیرباز یکی از بزرگترین آرزوهای بشر بوده است؛ آرزویی که در 17 دسامبر 1903 توسط برادران رایت در آمریکا به واقعیت پیوست و نخستین پرواز موفقیتآمیز بشر را رقم زد. اما ورود این فناوری نوین به ایران و نخستین پرواز هواپیما در آسمان تهران، ده سال پس از این رویداد تاریخی و در زمان احمدشاه قاجار اتفاق افتاد.
جنگ جهانی دوم، ایران را بهرغم اعلام بیطرفی، به میدان رقابت قدرتهای بزرگ بدل کرد. اشغال ایران توسط متفقین، سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور را برای سالها دگرگون ساخت.
"مستر جیکاک" یکی از شخصیتهای مرموز و بحثبرانگیز تاریخ معاصر ایران است که کمتر کسی به طور دقیق با زندگی و فعالیتهای او آشناست. او به عنوان مأمور سازمان اطلاعات بریتانیا (MI6) و نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس در دهههای ابتدایی قرن بیستم، نقش مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران ایفا کرد.
در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، لحظاتی هست که نه تنها به عنوان یک واقعه تاریخی، بلکه به عنوان فصلی از رنج و مقاومت انسانی در حافظه جمعی ما ثبت شدهاند.
در دل تاریخ پرماجرای ایران، داستانی کمتر شنیده شده از آخرین وارث قاجارها وجود دارد؛ مردی که با نام «دیوید دراموند» در نیروی دریایی بریتانیا خدمت کرد، اما ریشههایش به تاج و تخت ایران میرسید. سلطان حمیدمیرزا، نامزد ناتمام سلطنت ایران، مردی بود میان دو فرهنگ، که هرگز فرصت نداشت تاج پادشاهی را بر سر بگذارد و امروز قصه زندگیاش پنجرهای است به زوایای تاریک و پیچیده تاریخ معاصر ایران.
عکاسی به عنوان یکی از هنرهای نوظهور در قرن نوزدهم، در ایران دوره قاجار وارد شد و به سرعت مورد توجه دربار و نخبگان فرهنگی قرار گرفت. در این میان، عبدالله میرزا قاجار، شاهزادهای از خاندان قاجار، به عنوان یکی از نخستین و برجستهترین عکاسان حرفهای ایران شناخته میشود که توانست با بهرهگیری از دانش و مهارتهای فنی و هنری خود، تصویری زنده و مستند از ایران آن دوران به ثبت برساند.