مددکار اجتماعی
-
فرار دختر نوجوان در پی عشق خیابانی!
به خاطر این که به پسری غریبه علاقه مند شده ام، برادر بزرگم مرا در خانه حبس می کند و کتکم می زند، پدر و مادرم نیز از او…
-
قصه توهمات زنی که با اجنه زندگی می‌کند
از روزی که «بچه جن ها» را در حمام خانه ام کتک زدم و آن‌ها را بیرون انداختم دیگر آزار و اذیت‌های اجنه آغاز شد و روزگارم…
-
ماجرای چشم انتظاری عروس در شب عروسی
همه اقوام و فامیل بعد از صرف شام در تالار منتظر بودند تا داماد از راه برسد و مرا به منزل مشترک مان ببرند. من هم در…
-
طلاق زن ۳۵ساله برای گرفتن ارثیه
اگرچه مادرشوهرم دیه مرا پرداخت کرد و همسرم از زندان آزاد شد اما من توان نگهداری از دو فرزند او را ندارم و در صورتی که…
-
فریبکاری که رودست خورد
وقتی نیروهای انتظامی من و آن جوان غریبه را داخل خودرو دستگیر کردند، تازه فهمیدم شش چشم پلید نیز از درون یک خودروی دیگر…
-
زنِ جوان: شوهرم ارتباط پنهانی دارد
17 سال فرصت داشت تا عشق قدیمی اش را فراموش کند اما دروغ می گفت، او خودش به این عشق خیانت بار دامن می زد و مدام با آن…
-
دختر جوان: دوست شوهر خواهرم مرا به خانه اش برد/ نگاهش شیطانی بود
وقتی از خانه فرار کردم و در خیابان ها سرگردان بودم، به طور اتفاقی دوست شوهر خواهرم مرا در خیابان دید و به خانه خودش…
-
سرگذشت جوان ۱۹ساله گرفتار در دام مافیا
روزی که به پیشنهاد دوستم شاگردی در کفاشی را رها کردیم، هیچ گاه تصور نمی کردم به همین راحتی در دام مافیای موادمخدر…
-
ماجرای ترس زن ۳۹ساله از فروش نوزادش
از لحظه ای که برای زایمان به بیمارستان رفتم ترس و دلهره عجیبی داشتم، با این حال زمانی که از اتاق عمل بیرون آمدم هیچ…
-
ماجرای فیلمی که خواستگار را فراری داد
از روزی که رابطه غیراخلاقی من و «فرشید» قطع شد، دیگر از او خبر نداشتم تا این که مردی به خواستگاری ام آمد و تصمیم گرفتم…