محاکمه دو زن و سه مرد در قتل رئیس بانک/ همسر سابقم ۹۰۰ گرم طلا به من بدهکار بود
همسر سابق رئیس بانک که متهم است با اجاره دو آدمکش نقشه قتل وی را طراحی و اجرا کرده ، به همراه همدستانش در دادگاه محاکمه شد.

شهریور 2 سال قبل خبر قتل مردی 52 ساله که رئیس یکی از شعب بانک در تهران بود، به پلیس اعلام شد.
بررسیها نشان میداد مقتول با 40 ضربه چاقو در خانهاش به قتل رسیده است. تیم جنایی خیلی زود دریافت مقتول 14 سال قبل از همسر اولش جدا شده و دخترش با او زندگی میکرد اما چند روز قبل از این جنایت دختر نوجوان به خانه مادرش رفته بود.
در ادامه ردپای مادر و دختر در این جنایت به دست آمد و بازداشت شدند. دخترک به مأموران گفت: «مادر و ناپدریام با همدستی دو قاتل اجارهای پدرم را کشتند. بنابراین همه متهمان شناسایی و دستگیر شدند.»
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول برای متهم اصلی درخواست قصاص کردند و برای سایر متهمان خواستار اشد مجازات شدند.
پس از آن متهم اصلی به نام کریم به جایگاه رفت و گفت: «همسر سابق مقتول به من گفته بود که چون مقتول حق و حقوقش را نمیدهد و از طرفی میخواهد دخترشان را بکشد، از من خواست در یک تصادف ساختگی او را بزنیم اما بعد پشیمان شد و گفت ممکن است زنده بماند و
لو برویم، بهتر است او را بکشید و مدارکم را که نشان میدهد او به من بدهکار است، از خانهاش بدزدیم. من گفتم کسی را نمیکشم فقط مدارک را میآورم. روز حادثه او به دخترش گفت از خانه بیرون برود و در را باز بگذارد. بعد من و همدستم هاشم وارد خانه شدیم و مرد میانسال را با پیچیدن سیم به دور گردنش و بعد هم با ضربات متعدد چاقو کشتم.»
قاضی پرسید: «پس برای قتل وارد خانه شده بودی؟»
متهم جواب داد: «نه ولی زن میانسال من را تهدید کرد که اگر شوهر سابقش را نکشم، دخترش او را میکشد و آنها قتل را به گردن ما میاندازند.»
بعد از صحبتهای کریم، وکیلش به قضات گفت: «موکلم دوشخصیتی است. با اینکه پزشکی قانونی جنون او را تأیید نکرده اما کریم فرد سالمی نیست و به لحاظ روانی مشکل دارد.»
در این هنگام کریم به وکیلش اعتراض کرد و گفت: «درست است که کار بدی کردهام و شرمنده اولیای دم هستم اما شما هم اینقدر به من نگو دیوانه من مجنون نیستم و سالمم.»
بعد از آن زن میانسال به جایگاه رفت و گفت: «وقتی جدا شدم دخترم با پدرش زندگی میکرد تا اینکه زن دوم مقتول بامن تماس گرفت و گفت بیا دخترت را ببر. او نیاز به محبت دارد و تاکنون 4 بار دست به خودکشی زده است. میدانستم که پدرش او را میزد و تهدید به قتل کرده بود. من میخواستم دخترم را نجات دهم.»
قاضی سؤال کرد: «اما شما قرارداد 2 میلیارد تومانی با دو نفر نوشتی حالا میگویی میخواستم دخترم را نجات دهم؟»
نسرین جواب داد: «مقتول 900 گرم طلا به من بدهکار بود و آن را نمیداد. من دنبال مدارک بودم، اصلاً قرار ما کشتن او نبود.»
پس از آن دختر مقتول که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه آمده بود، اظهارات مادرش را رد کرد و گفت: «اصلاً اینطوری که مادرم میگوید، نیست. او قبل از قتل از من خواست پیامکی با این محتوا که بابا میخواهد من را بکشد، برایش بفرستم. پدرم مرد خوبی بود و رفتار خوبی با من داشت. روز حادثه مادرم گفت دو نفر میآیند تا مدارک را از خانه بردارند. اصلاً حرفی از قتل پدرم نبود اما آنها آمدند و پدرم را کشتند.»
در ادامه هاشم نیز به قضات گفت: «من کریم را همراهی میکردم اما نقشی در قتل نداشتم.»
همچنین همسر دوم زن میانسال نیز منکر دخالت در قتل شد و اتهام خود را انکار کرد.
با پایان اظهارات متهمان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.