پلیس زبان چین!
چرا پکن به دنبال گسترش هژمونی ماندارین است؟
زبان جزء جداییناپذیر شخصیت مردم است. هنگامی که یک نهاد قدرتمند مکان و نحوه استفاده از آن را محدود میکند همانطور که دولت چین در دهه گذشته این کار را انجام داده توانایی مردم برای بیان خود به شیوههای پیچیده و عمیقا انسانی را خفه میکند.
جینا آن تام؛ دانشیار تاریخ مدرن چین و مدیر مشترک مطالعات زنان و جنسیت در دانشگاه ترینیتی در سن آنتونیو در تگزاس است. اولین کتاب او تحت عنوان "گویش و ناسیونالیسم در چین" برنده جایزه بهترین کتاب در کنفرانس زنان تاریخ نگار برکشایر شد که در آن به بررسی رابطه زبان و هویت ملی از اواخر سلسله چینگ تا اوج دوره مائوئیست میپردازد.
به نقل از فارین افرز؛ مقامهای هنگ کنگ در اواخر ماه آگوست به خانه "اندرو چان" بنیانگذار یک گروه حامی زبان کانتونی به نام انجمن یادگیری زبان هنگ کنگ یورش بردند. پلیس امنیت ملی از چان درباره مسابقه نگارش مقاله که سال پیش از آن زمان این گروه برای ادبیات به زبان کانتونی یا زبان هنگ کنگ برگزار کرده بود بازجویی کرد.
یکی از فینالیستهای این مسابقه یک داستان کوتاه آیندهنگر تخیلی درباره مرد جوانی بود که به دنبال بازیابی تاریخ از دست رفته هنگ کنگ بر اثر پاکسازی استبدادی بوده است. طی یک بازرسی بدون حکم قضایی از خانه چان آنان از او خواستند آن اثر را از وب سایتاش حذف کند و تهدید کردند که در غیر این صورت پیامدهای شدیدی متوجه و او اعضای خانواده اش خواهد شد. پس از آن، چان بیانیهای صادر که در آن اشاره شده بود چارهای جز انحلال کامل گروهش ندارد سازمانی که برای نزدیک به ده سال برای ترویج فرهنگ هنگ کنگ از طریق حفظ زبان کانتونی تلاش کرده بود.
دولت چین از دیرباز علاقمند به سرکوب تنوع زبانهای رایج در سرزمین اصلی چین و اخیرا در مناطق اداری خاص آن بوده است. ماندارین از طریق سیاستگذاری دولتی به عنوان تنها زبان ملی در چین معرفی شده و همه زبانهای دیگر از زبانهایی که توسط قومیتهای اقلیت چین صحبت میکنند مانند تبتی و اویغور گرفته تا سایر زبانهای محلی چینی که معروفترین آن کانتونی است بیارزش میسازد. سیاستهای زبانی دولتی که این سلسله مراتب را ایجاد میکند تحت این فلسفه است که هویت چینی از جمله زبانی که آن را نشان میدهد باید یکپارچه، همگن و ذاتا با دولت چین مرتبط باشد. چنین رویکردی بیان هویت متنوع چینی از جمله رفتار برابر با هر زبانی به جز زبان ملی چینی را در بهترین حالت بیاهمیت و در بدترین حالت تهدیدکننده میبیند. با این وجود، دولت چین در سالیان اخیر خط مشی سازش ناپذیرتری را در مقایسه با گذشته در پیش گرفته است. سیاستهای دولت چین در اواسط دهه ۲۰۱۰ میلادی در مقایسه با تلاشهای امروزی آن کشور برای کاهش پیچیدگی هویت چینی و گسترش هژمونی مهارنشدنی ماندارین ملایم به نظر میرسیدند.
معمولا این گونه تصور میشود که چین کشوری از نظر زبانی همگن است که شهروندان آن تنها به زبان "چینی" یعنی ماندارین صحبت میکنند این در حالیست که چین کشوری میباشد که از نظر زبانی بسیار متنوع است. علاوه بر دهها زبانی که توسط گروههای اقلیت بومی چین صحبت میشود (مانند مغولی، اویغوری و تبتی) این کشور همچنین خانه دهها زبان چینی مانند کانتونی، شانگهایی و سیچوانی است.
امروزه دولت این زبانهای چینی را فنگیان مینامد اصطلاحی که تقریبا در سراسر جهان به عنوان "گویش" ترجمه میشود. در لفاظیهای رسمی، سیاستگذاریهای دولتی و حتی قانون اساسی جمهوری خلق چین دولت پکن ماندارین را تنها زبان ملی خود و "زبان مشترک مردم هان" قلمداد میکند. این سلسله مراتب که اکنون در خدمت منافع دولت فعلی چین است متعلق به دوره پیش از تاسیس جمهوری خلق چین است. از دوره جمهوری خواهان (۱۹۱۱-۱۹۴۹) مناطق مختلف چین زبان ماندارین را یک زبان استاندارد شده مبتنی بر زبان پکن و منطقه اطراف آن به عنوان تنها زبان ملی ترویج کرده اند بازیگران دولتی و غیردولتی در پی آن بودهاند که دیگر زبانهای چینی صرفا لهجههایی متفاوت قلمداد شوند و از ارزش آن زبانها کاسته شود. در سطح سیاستگذاری دولت ملیگرای چین، مانند کمونیستها یک زبان چینی منحصر بفرد را با سیاستهایی که مشابه سیاستهایی بودند که بعدا حزب کمونیست چین اجرا میکرد ترویج کرده بود.
در زمان زمامداری "شی جین پینگ" رهبر چین دولت علاقه بیش تری به ترویج زبان مشترک پیدا کرده است. دستورالعملی در سال ۲۰۱۲ میلادی به بازیگران دولتی اجازه داد تا زبان ماندارین را از طریق "نظارت و بازرسی" زبان مورد استفاده در فضاهای عمومی و خصوصی ترویج کنند. این کار از طریق روشهای مختلفی صورت میگیرد از رویدادهای سالانه مانند "ترویج هفته ماندارین" در مدارس محلی گرفته که در آن دانشآموزان با خوشحالی اعلام میکنند "به زبان ماندارین صحبت کنید، رویای چین را با هم بسازید" تا دولتهای استانی که استفاده از زبانهای محلی را در ادارات اداری ممنوع میکنند و رهبران ارشد حزبی که کادرهایشان دچار کمبود افراد مسلط به زبان ماندارین هستند هشدار میدهند که این "کمبود" را برطرف سازند. بازیگران دولتی در همه سطوح این دستورالعمل را به روشهای خرد و کلان مورد توجه قرار دادهاند. یازده سال پس از اجرا، اثرات این سیاست به طور فزایندهای آشکار میشود. نظرسنجیها در سراسر چین به طور فزایندهای نشان میدهد که تعداد افرادی که میتوانند به زبانهای محلی غیر از ماندارین صحبت کنند به سرعت در حال کاهش است.
"هیچ چیزی بیش از لهجه نیست"
برای زبانهای آن دسته از شهروندان چینی که از قوم هان نیستند وضعیت وخیمتر است. در شین جیانگ اویغورها معمولا به دلیل صحبت به زبان مادری خود بازداشت یا مجازات میشوند و پروپاگاندای اجباری آموزش داده شده به بازداشت شدگان در اردوگاههای "آموزش مجدد" شامل آموزش به زبان ماندارین است. دولت در تبت یادگیری زبان محلی را برای ساکنان دشوارتر ساخته است. کار تا جایی پیش رفت که در سال ۲۰۱۶ میلادی یک فعال زبان تبتی به دلیل درخواست از دولت برای احترام به تعهد قانون اساسی خود مبنی بر رفتار برابر با همه زبانهای قومی بازداشت شد. در سال ۲۰۲۰ میلادی اعتراضات در مغولستان داخلی علیه کاهش آموزش زبان مغولی در مدارس با سرکوب و دستگیری شدید مواجه شد. چنین سرکوبهایی عموما برای کسانی که به زبانهایی مانند کانتونی، زبانی غیر ماندارینی که اکثریت قومی چین به آن صحبت میکنند کمتر خشن بوده است اما سرکوب دولتی شامل این زبانها نیز سرکوب دولتی نیز میشود.
مورد انجمن آموزش زبان هنگ کنگ جدیدترین و علنیترین مورد از موارد برخوردهای صورت گرفته است، اما پس از سالها لفاظی شدید دولت مرکزی چین و متحدان آن در هنگ کنگ زبانهای چینی غیر ماندارین را با بیان عبارت "هیچ چیز بیشتر از لهجه نیست" کم اهمیت جلوه میدهند. هدف مقامهای حکومتی آن است که این تفکر را القا کنند که آن زبانها سزاوار جایگاه و نفوذی که برای زبان ملی چین قائل شده نیستند.
زبانهای خاموش
این سرکوبها به خودی خود نشانهای از راههایی است که دولت چین به دنبال گسترش هژمونی ماندارین است. با این وجود، این اقدامات تنها بخش کوچکی از چگونگی تلاش دولت برای وادار کردن صحبت کنندگان به زبانهای مختلف در چین به پذیرش یک سلسله مراتب واضح را نشان میدهند. پکن صدها تصمیم اتخاذ کرده که موانع جدیدی برای یادگیری و صحبت کردن به زبانهایی به جز زبان ماندارین ایجاد میکند. یکی از زمینههایی که این موانع در آن بارزتر است اولویتهای زیرساختی و آموزشی است. امروزه در سرزمین اصلی چین تمام حروف چینی که در تابلوهای خیابان، در کتابها و در میادین عمومی استفاده میشوند باید در چارچوب هانیو پینیین باشد که رایجترین شیوه لاتین نویسی زبان چینی ماندارین است و کودکان چینی باید آن را در مدارس بیاموزند در حالی که سیستمهای لاتین نویسی برای زبانهای دیگر وجود ندارند. هانیو پینیین حتی در مدارس هنگ کنگ به طور منظم تدریس میشود در حالی که سیستمهای لاتین نویسی به ندرت آموزش، ترویج یا استفاده میشوند. حتی دستگاههای سانسور اولویتهای زبانی دولت را منعکس میکنند. یک برنامه رسانه اجتماعی محبوب مبتنی بر ویدئو به نام دویین (نسخه چینی تیک تاک) در سال ۲۰۱۹ میلادی شروع به ارسال پیامهای هشداردهنده "لطفا از ماندارین استفاده کنید" برای کاربرانی کرد که فیلمهایی را به زبان کانتونی ارسال میکردند. زمانی که Bytedance مالک دویین تحت فشار قرار گرفت، پاسخ داد که هدف آن اپلیکیشن ممنوعیت استفاده از زبان کانتونی نبوده بلکه صرفا فاقد زیرساخت برای تعدیل محتوا به زبان کانتونی بود.
این موضوع نشان میداد برای شرکتی که ظاهرا یک شبه به محبوبیت رسیده بود استخدام کانتونی زبانان کافی به منظور کسب اطمینان از این که پستهای کانتونی به درستی از مقررات سانسور چین پیروی میکنند فاقد هرگونه ارزشی بود. در نهایت افرادی که میخواهند به زبان مادری خود صحبت کنند یا اثری را خلق کنند میتوانند راه حلهایی برای این مشکلات پیدا کنند. افرادی که به کانتونی یا سایر زبانهای غیر ماندارین صحبت میکنند دست کم در حال حاضر میتوانند از پلتفرمهای دیگری به غیر از دویین استفاده کنند. با این وجود، دولت چین ترجیح میدهد در برخی از از زیرساختهای زبانی مانند سانسورچیهای مسلط به زبان ماندارین، سیستمهای لاتین نویسی ماندارین یا آموزش ماندارین سرمایهگذاری کرده و در مورد سایر زبانها سرمایه گذاریای انجام ندهد. چنین تصمیماتی اغلب به اندازه ممنوعیتهای آشکار موذیانه است، زیرا تضمین میکند که افراد کمتری ابزار یا اراده لازم برای ادامه صحبت کردن به زبانهایی را داشته باشد که از حمایت دولتی یا زیرساختهای عمومی بهره نمیبرند. دولت چین از این طریق به راحتی میتواند انکار کند که بی توجهی به زبانهای غیر ماندارین به منزله ظلمی آشکار است.
بیان هویت
دولت پکن از طریق لفاظیها، سیاستگذاریها و اولویتهای اجرایی خود کاملا روشن کرده که قصد دارد نه تنها مخالفان را سرکوب کند بلکه راههای جایگزین برای بیان هویت چینی را نیز خفه کند.
در واقع، وقتی نوبت به هنگ کنگ میرسد دولت پکن و متحدان آن در این مستعمره سابق بریتانیا تلاشها برای بیان حس هویت منحصربفرد را معادل مخالفت قلمداد میکنند. دولت پکن در این راستا اقداماتی را انجام داده است: از جستجوی مکرر راههای قانونی برای ممنوع کردن سرود اعتراضی به زبان کانتونی "شکوه هنگ کنگ" گرفته تا تنظیم مداوم برنامههای درسی مطالعات اجتماعی و تاریخ برای این که دانشآموزان خود را نه هنگ کنگی بلکه شهروندان چینی که ساکن هنگ کنگ هستند معرفی کنند. دولت هنگ کنگ و مقامهای حکومتی در پکن به دنبال تضمین پذیرش این استدلال کنند تا چشمانداز یک هویت چینی همگن به هنگ کنگیها تعمیم یابد.
پکن در سالیان اخیر ابزارهای بهتری برای اجرای اهداف خود به دست آورده است. پیشرفتهای فناوری به دولت چین راههای جدیدی برای نظارت و کنترل فضاهای خصوصی داده است. این وضعیت باعث شده تا دولت بتواند زندگی روزمره را در چین شکل داده و آزادی بیان مردم را بیشتر محدود سازد. استفاده گسترده از نظارت، بازداشت غیرقانونی و کار اجباری در شین جیانگ در سالیان اخیر نشان دهنده دامنهای است که دولت چین برای کسب تبعیت از سوی ساکنان آن کشور انجام داده است. بسیاری از این استراتژیها به سرعت در سراسر کشور گسترش یافتهاند به ویژه از زمانی که اقدامات "کووید صفر" که در سال ۲۰۲۰ میلادی آغاز شد نظارت فعال را در زندگی روزمره به امری عادی تبدیل کرد. اگرچه بسیاری از این اقدامات هنوز در هنگ کنگ رایج نیستند نظارت در آنجا نیز هم در نحوه ردیابی و رصد حرکات و گفتار یک فرد توسط پلیس هنگ کنگ در محدوده اقداماتی که آنان را تهدیدی برای امنیت ملی قلمداد میکنند افزایش یافته است.
این بدان معنا نیست که مردم چین و هنگ کنگ به آرامی تشدید حکومت استبدادی را میپذیرند. مخالفت در سرزمین اصلی اگرچه گاهی پنهان و ضعیف است، اما هم چنان در سراسر کشور دیده میشود از تلاشهای محلی شانگهای برای مقاومت در برابر هژمونی ماندارین از طریق ترویج زبان محلی خود از طریق مسابقات ادبیات گرفته تا اعتراضات "کاغذ سفید" علیه قرنطینههای کووید صفر. مقاومت در برابر حکومت استبدادی فزاینده پکن در هنگ کنگ قابل لمس است.
اعتراضات سال ۲۰۱۹ میلادی هویت منحصر به فرد هنگ کنگ را به منصه ظهور رساند از آنجایی که تعداد بیشتری از هنگ کنگیها از شناسایی هویت ملی خود امتناع میورزیدند، نظرسنجیهایی که در آن زمان انجام شد نشان میداد که کمتر از یک نفر از هر ده ساکن هنگ کنگ خود را منحصرا چینی میدانستند و تقریباً نیمی از آنان از خود به عنوان یک "هنگ کنگی" معرفی میکردند. این تغییر در بین جوانان حتی بیشتر قابل توجه است، زیرا نظرسنجی ژوئن ۲۰۲۲ میلادی نشان داد که ۷۶ درصد از افراد ۱۸ تا ۳۰ ساله هنگ کنگی هستند و تنها دو درصد خود را چینی توصیف میکنند.
زبان در مرکز مقاومت شهروندان هنگ کنگی در برابر تلاشهای دولت برای تغییر شکل هویت آنان و محل زندگی شان بوده است. در واقع، همان طور که روزنامه نگارانی مانند "مری هوی" اشاره کرده اند زبان کانتونی به زبان اصلی اعتراض در جنبش ۲۰۱۹ میلادی تبدیل شد راهی برای هنگ کنگیها تا هویت خود را به عنوان جدا از هویت جمهوری خلق چین اعلام کنند و مجموعهای مشترک از نمادها، عبارات و آهنگهایی را ایجاد کنند که همگی نمادی از مخالفت با پکن بودند.
در پی تصویب قانون امنیت ملی ۲۰۲۰ میلادی قانونی فراگیر که در ظاهر اقدامات تجزیهطلبانه و براندازانه را هدف قرار میدهد، اما در عمل به شکلی آزادانه برای سرکوب مخالفان و اعتراضات استفاده میشود تلاشها برای محافظت از هویت هنگ کنگ از طریق حفظ زبان آن در سراسر جهان گسترش یافته و با گروههای کانتونی زبان در آمریکای شمالی و اروپا برای ترویج این زبان در دیاسپورا تلاش میکنند.
تاثیر تعطیلی انجمن زبانآموزی هنگ کنگ واضح است: زبانهای کانتونی و غیر ماندارین در چین یک مدافع قوی را از دست دادهاند و دیگرانی که به دنبال ترویج حقوق زبان هستند این کار را محتاطانهتر انحام خواهند داد. زبان جزء جدایی ناپذیر شخصیت مردم است. هنگامی که یک نهاد قدرتمند مکان و نحوه استفاده از آن را محدود میکند همان طور که دولت چین در دهه گذشته این کار را انجام داده توانایی مردم برای بیان خود به شیوههای پیچیده و عمیقا انسانی را خفه میکند.