چرا امام خمینی بعد از انقلاب برای اقامت از قم به تهران آمد؟
نخستوزیر در گفتوگوی خود با امام توضیح داد که شرایط و احوال جاری مملکت ایجاب میکند که امام به تهران تشریف بیاورند، زیرا حضور امام در تهران، عامل ثبات و سرعت بیشتر در حرکتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خواهد شد.

روز پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۵۸ تیتر یک روزنامه کیهان حاکی از این بود که: «امام به تهران میآید». این روزنامه در صفحه دوم خود در توضیح این خبر از قول صادق طباطبایی، سخنگوی وقت دولت موقت، از ملاقات دوساعته دو روز قبل مهندس بازرگان، نخستوزیر دولت موقت، با امام در قم پرده برداشت، ملاقاتی که طی آن مهندس بازرگان از امام دعوت کرد تا برای اقامت به پایتخت بیاید. گفتنی است امام خمینی مدتی پس از پیروزی انقلاب، در ۱۰ اسفند ۵۷ به قم عزیمت کرده بودند.
صادق طباطبایی، معاون سیاسی و سخنگوی دولت، ضمن اظهار این مطلب در ادامه گفتوگوی خود با کیهان مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۵۸ اعلام کرد:
«نخستوزیر در گفتوگوی خود با امام به ایشان توضیح داد که شرایط و اوضاع و احوال جاری مملکت ایجاب میکند که امام به تهران تشریف بیاورند، زیرا حضور امام در تهران امکانات و تسهیلات بسیاری را در حل و فصل مسائل مملکتی فراهم میکند، به گونهای که حضور ایشان عامل ثبات و سرعت بیشتر در حرکتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت و ملت خواهد شد.
نخستوزیر در دعوت خود از رهبر انقلاب یادآور شدند، حضور ایشان در تهران امکان دسترسی بیشتر ملت و دولت را به امام فراهم میکند و به این ترتیب امام همواره به موقع در جریان مسائل مملکت قرار خواهد گرفت و تسهیلات بیشتری برای دولت در بررسی مشکلات و مسائلش در رابطه با امام فراهم میشود.
مهندس مهدی بازرگان در دعوت خود از امام یادآور شد: اگر امام به تهران تشریف بیاورند در مدرسه عالی شهید مطهری اقامت خواهند گزید و در این مدرسه که دارای حجرهها و سالنهای متعدد است، کلیه امکانات لازم جهت ایجاد دفتر فراهم خواهد شد و برنامههای ملاقات امام با مسئولان مملکتی و رهبران خارجی منظمتر خواهد شد.
امام اظهار داشتند که اگر به تهران بیایند کارهای روزمره ایشان افزایش خواهند یافت و به این ترتیب فرصت برای انجام برنامههای درازمدت را کمتر خواهند داشت. از سوی دولت به ایشان قول داده شد که اینطور نخواهد شد.»
طباطبایی در پایان افزود: «هنوز امام به دعوت نخستوزیر پاسخ مثبتی ندادهاند.»
منبع: انتخاب
24
خیلی بدبخت هستی .یا مردم را احمق حساب کردی