نگاهی به مقاله نیویورکتایمز درباره سیاست داخلی لبنان؛
بازی برد-باخت، فصل مشترک ما خاورمیانهایها/ چرا در سیاست داخلی ایران، همه نمیتوانند برنده باشند؟
حکومت بایستی خیر مشترک و نه نفع این و آن جناح سیاسی را، سیاست راهبردی و عملی خود کند و همچنین به عنوان بخشی از ساکنان خطّهای پرتنش به نام خاورمیانه، خیر مشترکی با وسعت این جغرافیا با همسایگانمان ترسیم کند.
به گزارش خبر فوری ، مفهوم «شرقشناسی» شاید بیشترین شهرت را در خاورمیانه، مدیون ادوارد سعید متفکر فلسطینی-آمریکایی باشد. مفهومی که در آن، سعید مدعیست «آثار عالمانه آمریکایی و اروپایی بازنماییهای فرهنگی غیردقیق، گمراهکننده و کلیشهای از شرق ارائه دادهاند» و بدین ترتیب نگاه غربیان به جوامع شرقی را مورد نقد جدی قرار میدهد.
با این وجود، اگر همه نگاههای غربیان به شرقیان را صرفاً حاوی زمینههایی برای تسلط «آنها» بر «ما» ندانیم، شاید بتوانیم از پس عینکی که آنها به جوامع شرقی خصوصاً خاورمیانه مینگرند، نگاهی دوباره به جوامعِ این پهنه جغرافیایی بیندازیم و شاید از این چشمانداز، برخی زوایای پنهان نیز دیده شوند. با این رویکرد، نگاهی میاندازیم به نوشته توماس فریدمن ستوننویس روزنامه نیویورک تایمز با عنوان «وقتی آمریکا شبیه کشوری در خاورمیانه میشود» ( اینجا بخوانید).
فریدمن در این مقاله با توجه به انفجار بیروت، به انتقاد از سیاستها و نوع حکمرانی رئیسجمهور آمریکا میپردازد و مواجههی ترامپ با سیاست را از دو منظر شبیه خاورمیانه میداند:
«اول اینکه، اختلافات سیاسی ما به حدی عمیق میشوند که دو حزب ما اکنون شبیه فرقههای مذهبی در رقابت مجموع-صفر (نتیجه- هیچ) برای قدرت هستند. احزاب ما اکنون شبیه قبایل رقیبی رفتار میکنند که باور دارند یا باید بمیرند، یا حکمرانی کنند. دوم اینکه، در آمریکا همانند خاورمیانه این موضوع در حال رشد است که؛ همه چیز اکنون سیاسی است، آب و هوا، انرژی، حتی ماسک صورت در همهگیری کرونا.»
خاورمیانهای را که فریدمن میبیند و به جامعه آمریکا هشدار میدهد که بدانسو نرود، بیاییم واکاوی کنیم. خاورمیانه، جایی که منِ ایرانی در کنار دیگر همسایگانمان با حکومتهای گوناگونمان در حال زندگی هستیم.
گزاره اول او این است: «احزاب باور دارند یا باید بمیرند، یا حکمرانی کنند.» اگر نگاهی به دعواهای سیاسی در ایران بیاندازیم به نظر نگارنده، نوعی سیاست همه یا هیچ، همه با من یا علیه من، گویی در رفتار سیاستپیشگان وجود دارد. در تمنای رسیدن به قدرت (که البته به خودی خود نفی نمیشود) دیگر جایی برای یک حقیقت بیرونی به نام «خیر مشترک» یا به تعبیر دیگر، منافع ملی قائل نیستند. حتی در دعواهای سیاسی برای رسیدن به قدرت یا حفظ آن، برایشان اگر به نابودی کامل رقیب هم منجر شود نه تنها باکی ندارند که استقبال هم میکنند. یا جای من است یا تو.
البته که خاورمیانه، فقط حکومتها نیستند. مردمانش هم پنداری چنین خصوصیاتی را با خود دارند که مدام در دولتها و رژیمهای گوناگون بازتولید میشود. تجربه شخصیِ روزمرهمان از دعواهای خیابانی و فامیلی را ببینید. در دعواهای خویشاوندی تا زمانی که همه بر سر یک نفع مشترک با هم همسفرهاند، فدایی هماند اما وای به روزی که اندک اختلافی پیش آید. آنجاست که چنان در حذف هم میکوشند که گویی مادرزاد با هم دشمن بودهاند. دیگر اندکی تأمل، مدارا و جایی برای رقیب و مخالف درنظر گرفتن، حتی اگر حق با ما باشد او را تا منتهی الیه بدبختی نراندن، جز شرّ در طرف مقابل چیزی ندیدن، همه خاطرات خوش گذشته را فریب دانستن و جایی برای گذشت یا بازگشت بازنگذاشتن، در دعوای خانوادگی محلی از توجه ندارد. یا جای من است یا تو.
گزاره دوم فریدمن انتقاد از همه چیز را سیاسی دیدن است. اینجا نیز با دو سر طیف مردمان و حاکمان مواجهیم. حاکمان همه چیز را سیاسی میبینند؛ از شیطنتهای نوجوانانه بگیرید تا جمعشدنهای صنفی یا فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد. هر درخواست نیاز و مطالبه فردی و جمعی، به خواست قدرت و یا دسیسهای سیاسی ترجمه میشود و اگر به خاموشیاش اقدام نکنند، فراموش کردن آن مطالبه را در پیش میگیرند. مردم نیز هر تحلیل و درخواست از جانب حکومت را به نفع شخصی حاکمان سیاسی برمیگردانند. مثلاً توصیه به مصرف معقولتر آب و برق را نیز سیاسی میبینند و برخی با مصرف بیشتر، خود را مخالفی شجاع قلمداد میکنند.
فریدمن در مقاله خود از «خیر مشترک» نام میبرد. اقلیمی که در آن احزاب مختلف میتوانند با یک بردارِ شاخص، موقعیت و موضع خودشان را نه فقط در حذف رقیب که در عمل به خیر مشترک بسنجند. ما در شناسایی خیر مشترک یا منافع جمعی و ملی، هنوز نابالغیم. خیر مشترکِ پایدار، فضایی است که من و قوموخویش و همشهری و هموطنم میخواهیم همزمان در این فضا نفعی ببریم. نه حتی ما در این زمان، که فرزندانمان و نسلهای آینده نیز در این خیر مشترک سهیم شوند.
ما لازم است خیر مشترک عام را بشناسیم و برای عمل به آن مدام تمرین کنیم. درعین حالی که باید از حکومت بخواهیم که خیر مشترک و نه نفع این و آن جناح سیاسی را، سیاست راهبردی و عملی خود کند و همچنین به عنوان بخشی از ساکنان خطّهای پرتنش به نام خاورمیانه، خیرمشترکی با وسعتی با همین جغرافیا را بتواند با همسایگانمان ترسیم کند، بلکه خود ما مردم نیز توجه به خیر مشترک را در زندگی روزمرهمان دنبال کنیم چراکه فرزندان ما حاکمان فردای ایران خواهند بود.
نویسنده: امین پاکزاد
منبع: خبرفوری
66
بلهههههههههههههههه.وقتی که دیگران برای خیردیگران تصمیم میگیرند میشه همین که شده است. یغمابکنداندیشه خودهرکه کند فهمی،،،ازعشق ووفاچون بخوردنیشی ازهرسویی
بسیار مفید و قابل تأمل بود
بسیار قابل تأمل بود