قتل بیرحمانه مادر به دلیل چت کردن با مرد غریبه
پسر ۲۰ سالهای که با ضربات زیاد چاقو مادرش را پشت درهای بسته و در حضور پدرش کشت، مدعی شد: «دیدم مادرم در اینستاگرام با مرد غریبه چت میکرد، نتوانستم خودم را کنترل کنم»
شامگاه چهارشنبه ۱۲ آذر ماه جاری، آرامش یکی از خیابانهای غرب تهران ناگهان با فریادهای وحشتزده مردی شکسته شد. او که پدر خانواده بود فریادهایش ساختمان را به لرزه درآورد و مرد میانسالی که تازه از سرکار برگشته بود وقتی به خانه رسیده بود درِ اتاق خواب را شکست و با صحنهای روبهرو شد که شاید هرگز فراموش نکند. پس از آن در حالی که صدایش میلرزد با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و گفت: همسر ۴۵ سالهام غرق در خون روی تخت افتاده است.
دقایقی بعد ماموران کلانتری در محل حضور یافتند و مدت کوتاهی پس از آن هم ماموران کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ همراه بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند. اولین چیزی که همه را شوکه کرد، تعداد ضربات بود؛ ۸۶ ضربه! تعداد ضرباتی بود که کارشناسان پزشکی قانونی پس از معاینات اولیه اعلام کرد و خبر از ضرباتی با اعماق مختلف دادند.
ظاهراً قتل چاقوی آشپزخانه اتفاق افتاده بود و قاتل ۸۶ بار در گردن، صورت، سینه و شکمش زن کشته شده فرو کرده بود. خون همهجا پاشیده بود.
هیچ اثری از ورود اجباری نبود، در و پنجره سالم بودند و حتی هیچ اثری از حضور فرد غریبه در قتلگاه دیده نمیشد، اما در اتاقی که زن در آنجا به قتل رسیده بود قفل بود. با ادامه تحقیقات همه سرنخها به پسر ۲۰ ساله خانواده ختم شد؛ مشخص شد مظنون اصلی پسر خانواده است که از چند ماه پیش با مادرش دعواهایشان بالا گرفته بود، ظاهرا همسایهها هم بارها صدای داد و فریادشان را شنیده بودند.
کارآگاهان همان شب پسر را دستگیر کردند و وقتی او را به اداره دهم بردند، اول ساکت بود و فقط به زمین نگاه میکرد. اما وقتی عکسهای صحنه جرم را جلویش گذاشتند، ناگهان اشک در چشمانش جمع شد و با صدایی که از ترس و پشیمانی میلرزید، اعتراف کرد:«مدتی قبل در گوشی مادرم دیدم در اینستاگرام با یک مرد غریبه چت کرده است. همان لحظه همهچیز روی سرم خراب شد و شب و روز به موضوع فکر میکردم. دیگر نمیتوانستم تحمل کنم و نقشه قتلش را کشیدم.»
این متهم به مادرکشی در مورد شب حادثه نیز گفت:«صبر کردم مادرم به اتاق خواب برود و بخوابد. چاقوی بزرگ آشپزخانه را برداشتم، آرام رفتم تو اتاق، در را از داخل قفل کردم. اول فقط میخواستم بترسانمش تا دیگر این کار را نکند ولی وقتی چشمش به چاقو افتاد جیغ کشید. دیگر یادم نیست چی شد. فقط میدانم دستم بالا و پایین میرفت. وقتی به خودم آمدم، مادرم دیگر نفس نمیکشیید.»
حالا پسر ۲۰ ساله که به جرم «قتل عمد» دستگیر شده، در بازداشتگاه اداره دهم نشسته و منتظر تکمیل تحقیقات است. جسد هم به پزشکی قانونی انتقال یافته تا پس از معاینات دقیقتر نظریه نهایی کارشناسان اعلام شود.
یا خدا ! بچه بزرگ کن با هزار زحمت ته تهش میشه این!
عجب مادر مرده هایی پیدا میشه!
خاک تو سر خودتون و قوانینتون. الان شوهره رضایت میده پسرهی جانی رو ول میکنن تو اجتماع.
شوهره کاره ای نیست که رضایت بده ببم جان .
ولی دم پدر و مادر مقتول هستند و اگر در قید حیات نباشند بستگان دیگر هم شامل ولی دم میشوند .
بستگان نسبی ، نه سببی
شنگول جان.
با رضایت ولی دم یارو نمی تونه بیاد بیرون .
جنبه عمومی جرم ۱۵ سال حبس تعیین کرده.
یعنی اگر از قصاص که حق ولی دم است بگذرد.
قوانین کیفری از جنبه عمومی رها نمی کنه.
پس یهو نمی پره وسط اجتماع.
راستی شما ها فازتون چیه.
یه روز نه به اعدام.
یه روز نه به رضایت.
فازتون دقیقا چیه.
لابد بررسی می کنند موضوع چی بوده. زود قضاوت نکن. این احتمال که اون پسر چیزایی دیده که به جنون رسیده را ندیده نگیر.
ممد جون شوهره اول باید بره ببینه قضیه چی بوده خیانت بوده؟ اگر اینطوریه که شاکی اصلی از فرد ثالث اونه که زندگیشو و فرزندشو تباه کرده
اگر ذره ای شرف دارید متاهلین را بی خیال شید که اگر به جنایت یا اعدام هم منتهی نشود خانواده ها را از هم خواهد پاشید
قربانی اصلی این ماجرا آن جوان 20 ساله است و جانی روابط خارج از اخلاق