جهان دوباره به کوروش گوش داد

منشور کوروش، که بیش از دو هزار و پانصد و پنجاه سال پیش بر استوانه‌ای از گل نگاشته شد، نه به نشانه فتح بابل، بلکه به نام رهایی انسان صادر شد.

جهان دوباره به کوروش گوش داد

اکنون که یونسکو آن را به عنوان نخستین سند مکتوب حقوق بشر جهان به رسمیت شناخته است، پرسش بزرگ پیش روی ماست: چگونه می‌توان این پیام کهن صلح، مدارا و آزادی را در حکمرانی امروز ایران بازآفرینی کرد؟ تصویب رسمی منشور کوروش در کنفرانس عمومی یونسکو، رخدادی صرفا فرهنگی نیست؛ بلکه یادآوری تمدنی است از ژرف‌ترین لایه‌های اندیشه ایرانی در باب انسان، قدرت و آزادی.

در جهانی که خشونت، تبعیض و جنگ دوباره بر نقشه سیاست سایه انداخته، این رویداد می‌تواند بار دیگر نگاه‌ها را به ریشه‌های صلح و عدالت در فرهنگ ایرانی جلب کند. ایران نه تنها در تاریخ، بلکه در وجدان جهانی بشر جایگاهی دارد که باید آن را بازشناخت و پاس داشت. 

منشور کوروش در قرن نوزدهم میلادی در بابل کشف شد

منشور کوروش در قرن نوزدهم میلادی در بابل کشف شد و امروز در بریتیش‌میوزیوم انگلستان نگهداری می‌شود؛ استوانه‌ای از گل با کتیبه‌ای به زبان اکدی، که از بازسازی معابد، احترام به آیین‌ها، آزادی بردگان و عدالت در رفتار با ملت‌های مغلوب سخن می‌گوید.

این سند کهن، برخلاف منشورهای نظامی فرمانروایان باستان، نه مدح قدرت بلکه ستایش انسان است. کوروش در آن از آزادی و همزیستی سخن می‌گوید، نه از تسلط و چیرگی. به همین دلیل، اکنون پس از قرن‌ها، یونسکو آن را شایسته عنوان «نخستین سند مکتوب حقوق بشر جهان» دانسته است.

ابتکار مشترک ایران، تاجیکستان و عراق در ارایه این پیشنهاد به یونسکو نیز معنایی فراتر از یک همکاری اداری دارد. سه کشور هم‌ریشه در بستر فرهنگی فلات ایران و بین‌النهرین، با این اقدام نشان دادند که پیام کوروش، میراثی فراملی است. او نه فقط پادشاه ایران، بلکه بنیان‌گذار نخستین گفتمان صلح در روابط میان ملت‌ها بود؛ گفتمانی که بر احترام متقابل و عدالت استوار بود و در تاریخ سیاست جهانی، نمونه‌ای بی‌بدیل به شمار می‌رود.

اما اهمیت این رخداد مهم و غرورآفرین تنها در بازشناسی گذشته نیست. منشور کوروش سندی تاریخی است که می‌تواند راهنمایی برای بازاندیشی در مفهوم حکمرانی امروز باشد. در روزگاری که ملت‌ها بیش از هر زمان دیگری در جست‌وجوی توازن میان قدرت و اخلاقند، بازخوانی آن منشور یادآور می‌شود که اقتدار بدون عدالت، دوام ندارد و شکوه ملی در گرو کرامت انسانی است.

منشور کوروش، درس سیاست اخلاقی است

منشور کوروش، درس سیاست اخلاقی است؛ سیاستی که بر پایه احترام به تنوع فرهنگی، آزادی باورها و حفظ حرمت انسان استوار است. با این همه، جای تأسف است که در درون مرزهای خود، آنگونه که شایسته است، از این میراث بزرگ بهره نبرده‌ایم. نزدیک به یک دهه است که حضور مردم مشتاق در نخستین هفته آبان‌ماه در پاسارگاد، به دلایل واهی و با نگاهی غیرکارشناسی محدود شده است.

 
 
 

حال آنکه چنین گردهمایی‌هایی می‌توانند فرصت‌هایی بزرگ برای انسجام ملی، گفت‌وگوی بین‌نسلی و تقویت سرمایه اجتماعی باشند. هیچ تمدنی از پیوند مردمش با گذشته زیبا و ارزشمند خود آسیب ندیده است؛ اما بسیاری از ملت‌ها از گسست این پیوند، زیان‌های جبران‌ناپذیری دیده‌اند. بازخوانی میراث کوروش، امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورتی فرهنگی و ملی است. در جهانی که بی‌اعتمادی و خشونت، گفتمان غالب سیاست شده، ما نیازمند بازسازی چهره‌ای اخلاقی از قدرت هستیم.

منشور کوروش الهام‌بخش بازتعریف حکمرانی در ایران

منشور کوروش می‌تواند الهام‌بخش بازتعریف حکمرانی در ایران باشد؛ حکمرانی‌ای که بر عدالت، مدارا، آزادی و کرامت انسانی تکیه کند و از گذشته پرافتخار خود برای ساختن آینده‌ای امیدبخش بهره گیرد. در چنین شرایطی، لازم است نهادهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی کشور از این فرصت تاریخی بهره‌مند شوند.

می‌توان به نام‌گذاری سال آینده به نام «سال کوروش بزرگ» اندیشید؛ نمادی از وحدت و خرد ایرانی. همچنین شایسته است که دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی و معابر اصلی در تهران و دیگر شهرهای بزرگ، نام کوروش را بر پیشانی خود داشته باشند تا پیام او، که پیام احترام، آزادی و انسانیت است، در زندگی روزمره جامعه جاری شود.

تصویب منشور کوروش در یونسکو تنها ثبت یک سند کهن نیست، بلکه اعتراف جهانی به این حقیقت است که ایران، از دیرباز، آموزگار عدالت و صلح بوده است. اکنون نوبت ماست که از این سرمایه تاریخی، پلی به سوی آینده بسازیم؛ آینده‌ای که در آن «قدرت» دوباره در خدمت «انسان» قرار گیرد.

منبع: عصر ایران
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • ناشناس

    همین کورش تو کشورش تو تقویم جایی نداره و روز تولدش نمی زارن کسی بره

  • ناشناس

    مخالفت با تاریخ قدرتمند و شیوه اداره کشور در آن زمان، نشاندهنده اراده بخشی از مدیریتها در کشور است که هدفشان وحدت و یکپارچگی کشور نیست، بلکه آنان با ایجاد تنفر از گذشته درخشان به دنبال اداره کشور با منافع خودشان ونه ملت هستند.چرا که اینگونه مدیریتها با باند بازی ها و فساد پیش می رود ونه با عدالت.

  • ف ایرانی

    افتخار ایران

  • علی

    بهتر و درست تر نیست بگید استوانه راهبه های بابل بزبان اکدی