عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
باید فراتر از جناحهای سیاسی در ۱۴۰۰ ظهور کنیم/ ایالتهای اقتصادی درست میکنیم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: سردار سلیمانی فرد گمنامی بود که هاشمی رفسنجانی را هم نمیشناخت، اما او را پیدا کردیم و رشد کرد.
کاهش ارزش پول ملّی، واقعیت آزاردهنده این روزهای مردم ایران است. البته مشکلات اقتصادی کشور به کاهش ارزش پول ملّی منحصر نمیشود. منظومهای از مشکلات اقتصادی دست بهدست هم داده تا بیش از هر زمان دیگری نیاز به جراحیهای اقتصادی در کشور احساس شود.
درباره وضعیت اقتصادی کشور محسن رضایی نظراتی دارد؛ فرمانده سپاه دوران دفاع مقدس معتقد است باید در اقتصاد چندین تحول پولی، تولیدی و تجاری صورت گیرد. در غیر اینصورت هشت سال آینده فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر میشود.
رضایی که تعیین نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی را یکی از اشتباهات دولت میداند، خاطرهای را تعریف میکند که در آن نسبت به تعیین اشتباه نرخ ارز به اسحاق جهانگیری هشدار داده بود.
وی که در انتخابات سال ۸۸ شعار دولت فدرال را مطرح کرد، اکنون نیز معتقد است که باید سیاست ایالتی را در کشور دنبال کرد و سیاستهای اقتصادی را متناسب با هر ایالت بهکار بست.
آنچه پیش رو دارید، متن کامل گفتوگو با محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
یکی از موضوعات مهمی که این روزها با آن مواجه هستیم، مسئله سیاست های مالی است. شرکتها خصوصی شدهاند و صادرات و واردات هم دارد انجام میشود. قوانین را هم برخی دور میزنند و بار تمام این مشکلات بر دوش مردم افتاده است. کار به جایی رسیده که در کف جامعه خط فقر به کارمندان رسیده است. حال شما کسانی را در نظر بگیرید که کار ندارند و یا کارگر فصلی هستند. با شیوع کرونا اوضاع نامساعدتر هم شده است. با توجه به این واقعیتها راهکار شما برای عبور از این وضعیت چیست ؟
باید گفت مسئله اقتصاد در ایران یک درد بزرگ تاریخی ماست. ما در علم اقتصاد چند دانشِ پایهای داریم و دهها رشته و دانش تخصصی اقتصادی با آنها مرتبط هستند. مثلاً اقتصاد توسعه یک علم بنیادین است. اقتصاد کلان، اقتصاد خرد و تجارت اینها علوم بنیادین اقتصاد است. ما در همه این علوم بنیادین مشکل داریم. مثلاً در بحث توسعه از ۳۰۰ سال پیش به این سو ایران شروع به کوچکتر شدن کرد. ما تا ۲۲ بهمن ۵۷ مرتب کوچک شدیم. مثل یک تکه برف مرتب آب میشدیم. هم از نظر جغرافیایی و اقتصادی و فرهنگی و هم سیاسی.
۴۰ سال است آمریکا بهدنبال این است که ملّت ایران را بخواباند
در ۲۲ بهمن در حقیقت یک قیامی صورت گرفت که ما سرپای خودمان بلند شدیم و راه افتادیم و تمام تلاشهای غرب، آمریکا و اروپا در این چهل سال این بوده که دوباره ما را بنشانند و بخوابانند. روحیه یأس و اینکه ما بدون غرب نمیتوانیم را تزریق میکنند. در مسایل سیاسی و دفاعی و امنیتی الحمدلله قدرتمان را بدست آوردیم. ولی در اقتصاد ما تحولی صورت نگرفته است. کارهای فیزیکی فراوانی شده؛ پول نفت آوردیم به پیمانکار دادیم و گفتیم اتوبان و جاده بکش و ساختمان بساز. ولی کارهای فیزیکی اقتصاد نیست، فعالیتهای عمرانی است.
اقتصاد، دانشِ مربوط به رفتار اقتصادی و هدایت و تجمیع آنها و جلوگیری از بحرانهای اقتصادی است. دانشِ روابط بین فعالیتهای اقتصادی و همافزایی آنهاست. مطالعه رکود، تورم، بیکاری و رشدهای اقتصادی است. اقتصاد توسعه دانشی است که سند چشم انداز آینده ایران را پیادهسازی کند. متأسفانه تمام دولت هایی که آمده اند نفهمیدند که در این چشم انداز «ایران ۱۴۰۴» نظام چه گفته و چگونه باید اجرا شود.
برخی از دولتمردان درباره سند چشم انداز گفته بودند این سند چند صد صفحه است؛ واقعا همینطور است؟
ببینید؛ کل سند چشم انداز یک صفحه A۴ است. وقتی برخی دولتمردان آن را چند صد صفحه میدانند چه انتظاری از آنها در پیگیری آن میتوان داشت.
در چشم انداز، ایران باید قدرت اول منطقه از نظر علم و فناوری و اقتصاد باشد و هویت ملّی خودش را حفظ کند و الهام بخش در جهان اسلام باشد. تعامل موثر و سازنده در روابط بینالملل داشته باشد.
کل سند چشم انداز یک صفحه A۴ است. وقتی برخی دولتمردان آن را چند صد صفحه میدانند چه انتظاری از آنها در پیگیری آن میتوان داشت.
جالب است که آنقدر نگاه ابتکاری و راهبردی در سند تنظیم شده است که ما یک واژه ژئوپولتیکی درست بهجای واژه خاورمیانه ساختیم. ما گفتیم ایران در منطقه آسیای جنوب غربی باید در سال ١٤٠٤ به کشور اول اقتصادی و علمی و فن آوری تبدیل شود.
نوآوری راهبردی دیگر که در تحلیل چشم انداز بهکار گرفتیم واژه «کمربند طلایی» بود که از افغانستان، ایران عراق و سوریه تا مدیترانه کشیده میشد.
اگر کمربند طلایی منطقه را در دست بگیریم بر قدرتهای بینالمللی هم تأثیر میگذاریم
اگر دقت کنید اکثر حوادث ۲۰ سال گذشته در این کمربند اتفاق افتاده است. در همان موقع توضیح دادیم که اگر قدرتی بر این کمربند مسلّط شود میتواند کل منطقه را اداره کند. هر چند ما یک کشور دارای قدرت بین الملل نیستیم اما میتوانیم با حضور در این کمربند روی قدرت های بین الملل تاثیر بگذاریم. هیچ رئیس جمهوری را ما ندیدیم که به این مسئله توجه کرده باشد. نفهمیدند چه شد و واقعاً در این جهت نرفتند و به این سمت حرکت نکردند.
اگر موافق باشید برگردیم به بحث نوسانات اقتصادی و توضیحات تکمیلی را بیان بفرمایید...
بله، نوساناتی که در ایران اتفاق میافتد به چند عامل بستگی دارد؛ اول، عوامل زیرساختی است که اساساً ریلگذاری اقتصادی درست نیست. دوم، عوامل ساختاری و سوم، مدیریتی.
قبل از تعیین ارز ۴۲۰۰ تومانی به جهانگیری هشدار داده بودم
وقتی زیرساختها و ساختارها را درست نمیکنند سیاست ارزی اشتباهی را در پیش میگیرند و ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین میکنند. فروردین ۱۳۹۷ که مسئولین برای تبریک عید خدمت آقا رفته بودیم آقای جهانگیری کنار من نشسته بود. من به آقای جهانگیری گفتم شنیدم یک محاسبهای دارید میکنید، بعد گفتم نرخ ارز را اشتباه تعیین نکنید. تقریباً یکی دو هفته بعد آمدند و نرخ ارز را ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند.
اقتصاد هم مثل هر چیز دیگر قاعده دارد. قاعده ها را رعایت نمیکنند. ما یک اصطلاحی داریم در بحث سیاست های پولی که آیا ما سیاست های پولی را مصلحتی رعایت کنیم و یا بر اساس قواعد پولی باشد. یک نفر به نام تایلور (Fredrick Winslow Taylor) آمده یک معادله داده که با کمک آن معادله میشود نرخ بهره بانکی را تنظیم کنند و ازدهه ۱۹۸۰ تا بهحال تورم به طور کامل از غرب بیرون رفت. دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی کجا سال ۲۰۲۰ کجا؟ در حالیکه از دهه ۷۰ تا دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی تورمهای ۱۵ درصدی هم در اروپا وجود داشت. بالاخره اقتصاد هم یک علم است و قواعد دارد. این آقایان این قواعد را خوب رعایت نمیکنند، نتیجهاش هم این میشود که این نوسانات بهوجود میآید.
چرا اقتصاد ملّی ما تا کنون توسعه نیافته است؟
ایران بزرگِ اقتصادی نیاز به یک حکمروایی جدید دارد. با دولت های گذشته و با جناحی برخورد کردن نمیشود به این مهم دست یافت. من مخالف جناحهای سیاسی نیستم. جناحهای سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در چارچوب قانون اساسی باشند ولی مسئله ما یک قیام است؛ یک تغییرات اساسی و فراجناحی.
ایران بزرگِ اقتصادی نیاز به یک حکمروایی جدید دارد. با دولت های گذشته و با جناحی برخورد کردن نمیشود به این مهم دست یافت. من مخالف جناحهای سیاسی نیستم. جناحهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب در چارچوب قانون اساسی باشند ولی مسئله ما یک قیام است؛ یک تغییرات اساسی و فراجناحی.
هر کسی از هر جناحی میخواهد باشد. نظام و سیاست های کلی نظام را قبول داشته باشد و واقعاً و صادقانه سینه خود را سپر مشکلات کند. ما دستش را میبوسیم، چرا نبوسیم؟ ما که نمیخواهیم برای خودمان کار کنیم؛ یا برای اسلام کار میکنیم و یا برای مردم. اگر کسی خواست برای اسلام کار کند ما باید مانعش شویم؟!
اگر کسی بخواهد صادقانه برای مردم کار کند ما شرعاً نمیتوانیم مانع تلاش آنها شویم. ما باید اینها را تشویق کنیم. البته ممکن است عده ای آدمهای سیّاس سیاسی باشند و بیایند در داخل کشور با ضد انقلاب تبانی کنند علیه انقلاب، باید حساب اینها را از آدمهای مخلص و صادق، ولو با نظرات مختلف جدا کنیم.
به جای رفراندوم، قیام ملّی در چارچوب قانون و بیانیه گام دوم میخواهیم
لذا به همین دلیل است که من معتقدم این مسئله قیام هم در دولت و هم در جامعه باید انجام شود. جناحهای سیاسی هم باشند و بیایند کار کنند ولی ما باید فراتر از جناحهای سیاسی در ۱۴۰۰ ظهور و کار کنیم. من فکر میکنم ۱۴۰۰ را تبدیل به یک قیام کنیم. کشور ما نیاز به رفراندوم ندارد.کشور ما نیاز به یک قیام در چارچوب قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی و بیانیه گام دوم دارد که آن موانع بزرگی که بر سر راه مانده را با بسیج مردم برطرف کنیم.
آیا موافقید بخشی از آن تیمی که قرار است با آن همکاری کنید از قبل اعلام شود؟
بله کاملاً موافقم. البته حالا شاید لازم نباشد که بگوییم چه کسی برای چه کاری، بلکه ما باید احترام به مجلس داشته باشیم. در حدود پانصد پست در دولت، مهم و کلیدی است.
در حدود پانصد پست در دولت، مهم و کلیدی است. درصدد جمعآوری ۱۰ هزار نفر هستم که از فرمانداری و بخشداری و استانداری و بسیاری از فعالیت های جدیدی که تعریف میکنیم را در بر بگیرند. حتماً هیات دولت جزو برجستگان اینها خواهد بود که باید با یک فرمولی معرفی کنیم.
درصدد جمعآوری ۱۰ هزار نفر هستم که از فرمانداری و بخشداری و استانداری و بسیاری از فعالیت های جدیدی که تعریف میکنیم را در بر بگیرند. حتماً هیات دولت جزو برجستگان اینها خواهد بود که باید با یک فرمولی معرفی کنیم.
ایران بزرگِ اقتصادی نیاز به یک حکمروایی جدید دارد. با دولت های گذشته و با جناحی برخورد کردن نمیشود به این مهم دست یافت. من مخالف جناحهای سیاسی نیستم. جناحهای سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در چارچوب قانون اساسی باشند ولی مسئله ما یک قیام است؛ یک تغییرات اساسی و فراجناحی
اطرافیان شهید بهشتی میگفتند اول انقلاب ایشان اگر جایی میرفتند و جوانی را میدیدند بدرد بخور است اسم آنان را مینوشتند. شهید بهشتی به کادرسازی اعتقاد داشت...
شهید بهشتی به کادرسازی بسیار اعتقاد داشت. من نیز به کادرسازی بسیار اعتقاد دارم. در تمامی دوران زندگیم افراد مستعد جوان را پیدا کرده و آنها را با کمک خودشان ساخته ام. مثلاً شهید قاسم سلیمانی فرد گمنامی بود که با وجود اینکه همشهری آقای هاشمی رفسنجانی بود ولی او را نمیشناخت. اما او را با کمک شهید حسن باقری پیدا کردیم و رشد کرد تا تبدیل به یک قهرمان ملی شد. از این جوانان با استعداد و مخلص و گمنام در کشور وجود دارند که میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند.
شما درباره مسائل افزایش نرخ ارز که روی معیشت مردم تاثیر مستقیم گذاشته چه برنامههایی برای رفع این معضل دارید؟ الان این معضلی ست که واقعاً در جامعه هر روز با آن درگیریم...
سال ۹۲ گفتم کلید روحانی پول ملّی را بیخاصیت میکند
شما در انتخابات سال ۹۲ دیدید که در مقابل کلید آقای روحانی من یک اسکناس هزار تومانی را بلند کردم و اعلام کردم که کلید آقای روحانی پول ما را بیخاصیت میکند. آب رفتن و بی ثباتی ارزش پول ملی در مقابل پولهای خارجی چند عامل اصلی دارد.
بازار پول و بازار ارز و و بازار کالاها و خدمات ایرانی ارزش پول ملی را رقم میزند. هرسه بازار از دو عامل اصلی یعنی تولید ملی و نقدینگی متأثر است. یعنی از یک طرف نقدینگی مرتب دارد افزایش پیدا میکند که یک کفه ترازو است. یک کفه دیگر ترازو کالاها و خدمات ایرانی است. رشد تولید ملی ما کمتر از رشد نقدینگی است.
بین رشد نقدینگی و رشد تولید ملی ما یک شکاف روبه رشد وجود دارد. شکاف بین تولید ملی و حجم نقدینگی باعث میشود که پول ملی ما مرتب تضعیف شود. پول ملی وقتی تضعیف شود قیمت پولهای خارجی مثل دلار بالا میرود. از طرف دیگر قیمت کالاها هم بالا میرود.
دولت و بانکها نقدینگی را افزایش میدهند و آمریکا از ورود ارز به بازار داخلی ایران جلوگیری میکند. از طرف دیگر آمریکا و دولت روحانی رشد تولید ملی را منفی کردند. بنابراین نقدینگی رو به افزایش است و تولید ملی رشد منفی دارد. در نتیجه شکاف عمیقی به وجود آمده است. هزینه این شکاف را پول ملی با لاغر و ضعیف شدن میدهد.
نکته مهم این است که دولت و بانکها نقدینگی را افزایش میدهند و آمریکا از ورود ارز به بازار داخلی ایران جلوگیری میکند. از طرف دیگر آمریکا و دولت روحانی رشد تولید ملی را منفی کردند. بنابراین نقدینگی رو به افزایش است و تولید ملی رشد منفی دارد. در نتیجه شکاف عمیقی به وجود آمده است. هزینه این شکاف را پول ملی با لاغر و ضعیف شدن میدهد. لاغر شدن پول ملی باعث کاهش قدرت پولی شد و هفتاد میلیون از جمعیت ما سیلی خوردند. تحریم اقتصادی و ناکارآمدی دولت به گوش ملت ایران سیلی زدند.
راه حل اینکه مردم بیشتر از این سیلی نخورند چیست؟
باید ۳ تحول در اقتصاد ایجاد کنیم
باید در اقتصاد چندین تحول پولی، تولیدی و تجاری صورت گیرد. در غیر اینصورت هشت سال آینده فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر میشود.
ببینید؛ ۵۰ سال است که پول ملی ما در حال سراشیبی و لاغر شدن است. باید ثبات ارزش پول ملی را ایجاد کنیم. پایان بدهیم به سراشیبی ارزش پول ملی. به چه طریقی باید پایان بدهیم؟ تولید ملی ما باید جهش پیدا کند.
اگر تولید ملی جهش پیدا کند هم پول ملی تقویت می شود و هم قیمت پول های دیگر در برابر پول ملی ما تثبیت میشود. یعنی دلار اکنون همان مقدار ارزش دارد که ۵ سال دیگر هم همان مقدرا ارزش خواهد داشت و تثبیت میشود. قیمت کالاها دیگر به جای اینکه ۲۰درصد، ۳۰ درصد بالا برود به کنترل درمیآید. اثر سوم این است که وقتی تولید ملی بالا میرود بیکاری پایین میآید و اشتغال زیاد میشود. درآمد و رفاه مردم هم بیشتر میشود.
تحولات اقتصادی باید به قوی شدن اقتصاد ملی منجر شود. کانون اقتصاد قوی، جهش تولید ملی است. ولی تولید ملی از یک طرف به نوآوری و خلاقیت و فنآوریهای جدید بستگی دارد و از طرف دیگر تولید ملی بدون بازرگانی داخلی و بدون تجارت خارجی امکان پذیر نیست. از یک طرف باید نوآوری و فنآوری را تقویت کنیم و از طرف دیگر ما باید بازرگانی و تجارتمان را درست کنیم. در آینده این تحولات را توضیح خواهم داد.
اخیراً تعبیری از آیتالله جوادی آملی منتشر شد مبنی بر اینکه ایشان فرموده بودند زهد و صرفه جویی در مصرف هم تأکید اسلام است و هم خوب است. ولی این در تولید نباید باشد و گفته بودند ما بازنشستگی در تولید نداریم...
کاملاً درست است. از نظر من هر فرد مسلمانی باید در کنار نماز و عبادت در حال تولید و آبادانی باشد. انسان باید تا آخرین لحظه عمر در حالیکه رابطهاش را با خدا برقرار کرده دست از تولید ثروت و علم وفنآوری بر ندارد.
به رانتخواری در خصوصیسازی پایان خواهیم داد
در راستای سؤال قبلی، مسئله دیگری هم وجود دارد؛ یکی درباره خصوصیسازی و واگذاری شرکت های دولتی که اگر قبل از واگذاری، اینها نیمه فعال بودند یک سری متأسفانه کلاً از فعالیت بعد از واگذاری از کار افتادند. دیگر کسی نتوانست در این واحدهای واگذار شده کار کند. برنامه شما درباره خصوصیسازی چیست؟
به روشهای غلط و رانتخواری در خصوصی سازی پایان خواهیم داد. اقتصاد مردمی را شکل خواهیم داد.
آقای رضایی! اقتصاد مردمی یعنی اقتصاد پوپولیستی؟ اقتصاد یا اقتصاد آزاد است و یا دولتی و سوسیالیستی است. خصوصی سازی در اقتصادهای دنیا یعنی حرکت از اقتصاد دولتی به سمت اقتصاد آزاد ...
ترجیح میدهم از اصطلاحی به نام «مردمی سازی» در اداره کشور بخصوص اقتصاد ملی استفاده کنم که خصوصی سازی هم یک بخشی از آن است. اقتصاد مردمی در ظاهر با اقتصاد آزاد شبیه، ولی در ماهیت و ساختار و روابط متفاوت هستند.
اقتصاد مردمی شامل تعاونیها و بنگاههای خصوصی و کسب و کارهای بزرگ و متوسط و کسب وکارهای کوچک میشود. اما تفاوت اصلی اقتصاد مردمی با اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد آزاد این است که شهر اقتصادی و کارآفرین واحد و عنصر اصلی اقتصاد است بهجای بنگاهداری که کانون اقتصاد آزاد است. ما مردمی سازی اقتصادی را از شهرهای اقتصادی شروع میکنیم. یعنی شهرهای ایران باید تبدیل بشوند به شهرهای اقتصادی و شهرهای کارآفرینی. شهر کارآفرینی به یک صورتی است که تمام زیرساخت های فیزیکی و خدماتی و فرهنگی شهر از خیابانها و کوچهها و محلات گرفته تا مسجد و مدرسه و بازار، سهمنظوره شکل میگیرند؛ یک منظور رفاهی، یک منظور تولیدی و یک منظور فرهنگی. الان شهرهای ایران را بیشتر بر اساس رفاه درست میکنند. به شهرهای ایران نگاه استراحتگاهی میشود و یا بازاری و بازرگانی، درحالیکه شهرهای اقتصادی سه منظوره است. تولید و رفاه و فرهنگ در شهرها بهم تنیده هستند.
ما مردمی سازی اقتصادی را از شهرهای اقتصادی شروع میکنیم. یعنی شهرهای ایران باید تبدیل بشوند به شهرهای اقتصادی و شهرهای کارآفرینی. شهر کارآفرینی به یک صورتی است که تمام زیرساخت های فیزیکی و خدماتی و فرهنگی شهر از خیابانها و کوچهها و محلات گرفته تا مسجد و مدرسه و بازار، سهمنظوره شکل میگیرند؛ یک منظور رفاهی، یک منظور تولیدی و یک منظور فرهنگی.
بهنظر میرسد تحقق این موضوع مقداری پیچیده است...
خاطره ای برای شما بگویم. من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دانشکده علم وصنعت مهندسی مکانیک میخواندم و در کارخانه ارج در جاده قدیم کرج هم کار میکردم؛ با صنعت آشنا بودم.
بهدلیل کمبود مهمات و تجهیزات جنگی تصمیم گرفتیم صنعت ایران باید دو منظوره باشد؛ هم کالا و خدمات مصرفی و هم کالا و خدمات نظامی را تولید کند. ما میتوانیم از یک کارخانه هم پوشاک تولید کنیم هم لباس نظامی و هم بعضاً میشود تفنگ و خمپاره هم درست کرد. ما سال آخر جنگ آمدیم خیلی از کارخانجاتی که کار عادی میکردند مثلاً مایحتاج مردم را تولید میکردند
را با اضافه کردن چند خط تولید جدید، مثلاً وارد مدار تولید خمپاره کردیم مانند یک کارخانجات در اراک.
مثالی که شما مطرح کردید، مربوط به مسائل فیزیکی یا سختافزاری است ولی به نظر میرسد بحث شهرهای چند منظوره با این متفاوت است...
کار سختی نیست. در قدیم اقتصاد، علم و زندگی در شهرها از هم جدا نبود. زندگی صنعتی مونتاژی در کشورهای وابسته آنها را از هم جدا کرد. امروز شانگهای چین و دره سیلیکون آمریکا شهرهای چند منظوره هستند. چند منظوره کردن شهرها امکان پذیر است. ما شهرهایمان را باید از یک طرف تولیدی و از طرف دیگر رفاهی کنیم.
با هتلسازی، شهرهای ایران را تبدیل به خوابگاه کردهاند
شهرهای ایران را تقریباً تبدیل به هتل کردهاند. شهر خوابگاه شده است در حالی که نباید خوابگاه باشد. شهر باید شهر قیام باشد. در حقیقت شهرهایی باشند که مردم در آن تولید می کنند.
سوال پایانی درباره بحث سیاست های پولی برای ثبات قیمتها است. در راستای یک سیاست کلی که سبب ثبات در قیمتها و مهار تورم شود شما چه ایدهای را پیشنهاد میکنید؟
سیاست های پولی استفاده از ابزار پولی و مالی برای ثبات ارزش پول ملی و رشد اقتصادی است. معمولاً یا بر اساس کنترل حجم پول یا کنترل نرخ سود بانکی بهکار میرود. در اروپا و آمریکا چهل سال پیش یعنی تا دهه ۸۰ قرن گذشته میلادی سیاست های پولی براساس کنترل حجم پول بود. این سیاست شکست خورد. اما از دهه ۸۰ به اینطرف دنیا به این نتیجه رسید که دیگر دنبال کنترل حجم پول نباشد بلکه دنبال کنترل نرخ سود بانکی باشد.
چون نرخ سود بانکی هم حجم پول را کنترل میکند هم روی تولید اثر دارد. یعنی دو هدف را با هم تأمین میکند. متأسفانه در کشور ما عمدتاً سیاست پولی بر اساس کنترل حجم پول بوده است. اخیراً چند سالی است به کنترل نرخ سود بانکی توجه شده است. منتهی کنترل نرخ سود بانکی هم باید قاعدهمند باشد. مثلاً در بانک مرکزی آمریکا وقتی میخواهند یک سیاست پولی را تنظیم کنند یک درصد نرخ بهره را به صدنقطه تقسیم میکنند و بعد هر بار 25point یعنی ۲۵صدم درصد آن را کنترل میکنند.
سیاستهای پولی را باید از دست مبتدیها گرفت
اینجا در ایران یک مرتبه ۳ الی ۴درصد، یعنی سیصد و یا چهارصد نقطه را کم و زیاد میکنند. سیاستگذاری پولی در ایران مشابه رانندگان مبتدی است که ماشین اقتصاد را یا در دست اندازهای سنگین میاندازند و یا آن را به کنارههای جاده میکوبند و کمر مردم و کسب وکارها را زخمی میکنند. سیاست های پولی را باید از دست رانندگان مبتدی و در حال آموزش گرفت. قبل از هرچیزی سیاست های پولی باید قاعدهمند بشوند. باید از فرمولها و از تجارب و دانشهایی که در دنیا به دست آمده استفاده بشود.
دولت مرکزی را به دولت نظارتکننده و حمایتگر تبدیل میکنیم
در زمینه تولید چه برنامهای برای حمایت از صنعتگران و تولیدکنندگان دارید؟ چه سیاستهایی را میخواهید برای حمایت از تولیدکنندگان بهکار ببرید؟
ببینید؛ ما تحول در اقتصاد را از ساختار شروع میکنیم. یعنی دولت مرکزی را تبدیل میکنیم به دولت هدایت کننده، نظارت کننده و حمایتگر. اصلاً دستش را از اقتصاد کوتاه میکنیم. وقتی هم دست اینها از اقتصاد کوتاه شود دو اتفاق میافتد؛ یکی تغییر و تحول دولتها و عدم آسیب به اقتصاد و دوم اینکه جلوی رانت و فساد به کلی گرفته می شود. بعد چه کسی تولید میکند؟ مردم؛ درست مشابه انقلاب بیست و دوم بهمن و یا بسیج در زمان جنگ.ما در کل کشور ایالتها و شهرهای اقتصادی تعریف میکنیم که در آن، مسئولیت اقتصاد کشور را به دست خود مردم میدهیم. منتهی مسئولیت دادن به مردم بدون اختیار دادن به آنها ممکن نمیشود.
ما در کل کشور ایالتها و شهرهای اقتصادی تعریف میکنیم که در آن، مسئولیت اقتصاد کشور را به دست خود مردم میدهیم. منتهی مسئولیت دادن به مردم بدون اختیار دادن به آنها ممکن نمیشود.
دولت و نظام در دفاع مقدس چگونه به یک بسیجی با ۴۵ روز آموزش، یک اسلحه میدادند و نمیترسیدند که آنها اسلحه را علیه حکومت بگیرند. ما از مسلح کردن مردم نترسیدیم حالا از اینکه به مردم اختیار بدهیم تا تولید کنند میترسیم؟!
الان ببینید چه اوضاعی دولتها در کشور درست کردهاند. در تمام دنیا جنگها را دولتها اداره میکنند و اقتصاد را به مردم میدهند. در ایران ما بالعکس شده است؛ جنگ را مردم اداره کردند، اقتصاد را دولتی کردند. بیست سال است میگوییم اقتصاد را بدهیم دست مردم. ایالتهای اقتصادی درست میکنیم و تقسیم کار ملی میکنیم. مثلاً منطقه شمال غرب یک ایالاتی میشود با فعالیت اقتصادی که مکمل تهران است، تهران مکمل جنوب است، جنوب مکمل شرق و قس علیهذا ....
بودجه بر آن اساس بسته میشود؟
بودجه و منابع بندی بر اساس مناطق و شهرها صورت میگیرد. البته منابع ملی مانند نفت و گاز و منابع بزرگ کشور بیت المال است. دولت مرکزی مالک آن است و به نسبت جمعیت، عدالت و امنیت ملی توزیع میشود. لذا اینکه تا کنون برای سراسر کشور یک نسخه واحد مینویسند باید پایان یابد.
مردمِ اقلیمهای مختلف، هم جنسشان متفاوت است و هم خاک و اقلیمشان.
هراستان، شهر و ایالتی نسخه خودش را میخواهد. راه نجات اقتصاد این است. با اقدامات لاکپشتی دولتهای گذشته به جایی نمیرسیم. یعنی اگر به تحولات اقتصادی دست نزنیم اوضاع ما روز به روز بدتر میشود.
منبع: فارس
66
اقا من تو صف هستم.كارت ملي قديم مشكلي نداره؟البته از درب عقب
زحمت کش دوران جنگ،البته بااشتباهاتی فراوان وزحماتی ،
کارتتمومهسوختیسردارالکیدستوپانزن
آقای دکتر از ما زمینیها نیست ایشان همیشه توی آسمانها سیر میکنند لطفا یه مقدار بیا روی زمین با مردم یه گشتی بزن
اقای رضایی خیلی متکبرانه گفتی ما قاسم سلیمانی راپیداکردیم .مومن شماهنوز خودت راپیدانکردی مردان خدا درگمنامی زندگی می کنندوهدفشان رضایت خداست مثل شما ها دنبال قدرت وثروت نبودن
یا علی، تازه میخواد ظهور کنه!!! پس تا حالا حتما در پرده غیبت تشریف داشته.
خداوند پسر نخبه ات رابیامرزد. ای کاش ازاینهمه داعیه فهم بیش ازاندازه دست میکشیدی!!!!
رفتی از آمریکا کپی کردی ایالت ایالت میکنی؟؟ مثلا از ایالت سیستان و بلوچستان که 40 سال ظلم شده چه جیزی میخوای دست آورد داشته باشی؟؟ بچه که کلاس درس ندارد و در صحرا یا کپر درس میخواند یا پدرش که شاید یک کارگری آبیاری زمین گیرش بیاد و چند ماه بعد پر کردن درخت نخل که فقط دارد تلاش میکند که خود و خانوادش زنده بماند چه دستاوردی میخواهی داشته باشی بنشین تو مصلحت نظام و چوب بزار لای چرخ دولت باحال تری
من متن این مصاحبه را خواندم شما به سیاست خصوصی معتقدید به کنترل درآوردن نرخ سود بانکی و.. اعتقاد دارید گفته اید شهرهای اقتصادی که درراستای ایالتهاست برنامه دارید .گاهی مثالی از دهه اول انقلاب وجنگ وشناسایی افراد کارآمد درجنگ سخن گفتیداما اولا بگویم کشور به این بزرگی وبا توجه به محدودیت امکانات ازیک طرف ونیازهای بشری که یک اصل درعلم اقتصادهست وبسیار پیچیده که با ایجاد ایالت ها محال است بتوانید به آن برسید الان ما دهه اول انقلاب نیستیم دردهه اول ودوم انقلاب ما مواجه با تقاضای جمعی نیازهای اقتصادی مردم درکف خیابانها نبودیم بتدریج که از مبداء انقلاب فاصله گرفتیم به انتظارات مردمی بشدت افزوده شد .دربخش خصوصی که شما نامش را بمردمی عوض کرده اید اما درباطن همان سیاستهای خصوصی سازی را دنبال خواهید کرد بله همان خصوصی سازیهایی که همین الان که من اینها را مینویسم امتیازاتش نصیب دوستان قدیمی شما شده است و نبض جاهایی را دردست دارند که از افق های پیش رویش نمیتوان انتظار داشت که مردم به آرامش درزندگی میرسند همانطوریکه درحال حاضر ما با پایین بودن ارزش پول ملی چقدر درحق مردم جفا کردیم .
اقای رضایی ادمهای مخلص با نیت پاک که بدنبال مقام ثروت نباشند ساده زیست باشد دل و قلبشان که راضیت خداوند در ان تبلور زده باشد یک روزی خدواند انها را عزیز خواهد کرد اقای شهید قاسم سلیمانی از این تیپ انسانها بود این انسان ساده زیست سیاستمدار بود و سباست را خوب می فهمید و همه چیز را در رضایتمندی خدا می خواست
ایالتهای اقتصادی رو برای چین و روسیه ایجاد کردید....چرا چین توی ایران بیت کوین استخراج میکنه؟ چون براش ارزان تموم میشه...بعد کمبود برقش نصیب ما میشه و آلودگی مازوت که مردم رو داره بیمار میکنه!!!...این آلودگی از کرونا خیلی بدتره...خجالت بکشید ایران فروشها
اگه مردم شرف داشته باشن با این وضع دیگه تو هیچ انتخاباتی شرکت نمی کنند
ای وطن فروش سلطنت طلب شرف تونداری مگر مملکت سلطنتی شرکت نکنیم خوب انتخاب کنیم
ای وطن فروش سلطنت طلب شرف تونداری مگر مملکت سلطنتی شرکت نکنیم خوب انتخاب کنیم
كاربر ناشناس يواش فكر كن تملق بسه بينوا
جناب رضائی بختیاری حرفات علمین کاربردین تجربه شدن اما سازگار با خلق و خوی ایرانیا نیست اگر میتونین قانونمندش کنید. بعدآ عملی میشه.
بخدا اقتصاد دردوسال درست میشود،اما شرط وشروطها 1) کارمندان وزارت خونه ها بایستی گله ای خونه نشین،یابازنشته بشوند،فقط جوونها ولو بیسواد امور رابدست بگیرند،جوون پاک وپرانرژی نمیتونه با یک گرگ باران دیده کار کنه،زود به فساد کشیده میشه،راه چم خلاف به جوون یادمیده،،
جناب محسن رضایی این حرف هایی که شما گفتید چندین اشتباه دارد. بعضی مربوط به سواد آکادمیک و اقتصادی شماست. بعضی مربوط به سواد سیاسی شماست. بعضی مربوط زیر ساخت جناحی حوزه اندیشه شماس تو بعضی هم مربوط به سبک و سیاق و ادبیات گفتاری شماست. به نظر تا دیگران اقدام به اصلاح آنها نکرده اند خودتان اصلاحشان کنید. اگر من بی سواد متوجه اشتباه شما شده ام یقینا افراد متخصص و صاحب نطر هم متوجه می شوند. من احتمال نمی دهم ناخواسته اینگونه سخن می گویید. باورم این است زیر چتر فرا جناحی بدنبال جناح هستید. اما جناح ورشکسته را باید زیر چتر فراجناحی پنهان کنید. مثل اشتباه شما «هر کسی از هر جناحی میخواهد باشد. نظام و سیاست های کلی نظام را قبول داشته باشد و واقعاً و صادقانه سینه خود را سپر مشکلات کند. ما دستش را میبوسیم، چرا نبوسیم؟ ما که نمیخواهیم برای خودمان کار کنیم؛ یا برای اسلام کار میکنیم و یا برای مردم. اگر کسی خواست برای اسلام کار کند ما باید مانعش شویم؟!» «اگر کسی بخواهد صادقانه برای مردم کار کند ما شرعاً نمیتوانیم مانع تلاش آنها شویم. ما باید اینها را تشویق کنیم. البته ممکن است عده ای آدمهای سیّاس سیاسی باشند و بیایند در داخل کشور با ضد انقلاب تبانی کنند علیه انقلاب، باید حساب اینها را از آدمهای مخلص و صادق، ولو با نظرات مختلف جدا کنیم.» «شهید بهشتی به کادرسازی بسیار اعتقاد داشت. من نیز به کادرسازی بسیار اعتقاد دارم. در تمامی دوران زندگیم افراد مستعد جوان را پیدا کرده و آنها را با کمک خودشان ساخته ام. مثلاً شهید قاسم سلیمانی فرد گمنامی بود که با وجود اینکه همشهری آقای هاشمی رفسنجانی بود ولی او را نمیشناخت. اما او را با کمک شهید حسن باقری پیدا کردیم و رشد کرد تا تبدیل به یک قهرمان ملی شد. از این جوانان با استعداد و مخلص و گمنام در کشور وجود دارند که میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند.»
تا زمانیکه اقتصاد این کشور ملک محور است و هر درآمدی را تبدیل به زمین و ساختمان مسکونی چندین میلیاردی با ساکنان گرسنه که هم بیکارند و هم مصرف کننده ، راه بجایی نخواهد برد.درآمد باید در تولید سرمایه گذاری شود نه در ملک!!!!
فرقه نصيريه كه شاخه اي از مشومدهاي يهودي هست ميگن ملك و طلا بخر كنترل مردمو بدست بگير يا بقولي ميگن انچه باد زيرش نمي رود احتكار كن كه زمين و مسكن است
حاج آقا رضایی شما تا زمانیکه از لباس سرداری در نیامده ای برخلاف وصیت و توصیه های امام رحمهالله علیه عمل می کنید بر خلاف قانون امام و قانون فرموده نیروهای مسلح حق ورود به سیاست و جناح های سیاسی ندارد حتی فرموده « سپاهی غلط میکند وارد این جناح و آن جناح می شود ، انتخابات مجلس به شما چه، انتخابات رئیس جمهور به شما چه که از این شخص و اون شخص تبلیغ کنید ,اگر این کار را می کنید لباس سپاهی را در آرید برید...» پس اول با خودتان صادق باشید بعد بیایید میدان.
محال است تا ایران این سیاست خارجی را داشته باشد مشکل اقتصاد را حل کند حتی اگر ادم اسمیت هم وزیر اقتصاد شود.و تغییر سیاست داخلی برگشتن به طرف مردم و ادغام نهادها و شورا های جور واجور که به دست و پای مملکت قفل زده اند و دارند از خون این جسم نحیف تغذیه می کنند. محسن رضایی که 40 سال در راس است چرا فرمولش را اجرایی نکرد. چرا در مجمع مشکل ای تی اف را حل نمی کند. مردم دیگه گول نخواهند خورد
وآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاااای خداااااااااااااای من تازه اینها میخان ظهور کننن ؟ مگه تا حالا خواب بودین !؟ من برم تو قیف زندگی کنم بای بای
با سلام آقای محسن رضایی کشور ایران اولا مشکل ساختاری با کشورهای غرب و آمریکا و حتی با شرق مثل چین و روسیه دارند که همگی آنان سعی در کنترل ویا جهت دهی به سمتی هستند تا از ایران به نفع خودشان سو استفاده کنند اگر توجه کنید ایده گران کردن سوخت و مواردهای دیگر را اولین بار در رسانه های بی بی سی و دیگر رسانه غرب به سیاستمدارانمان القا شد و مسوولین ما بدون اندکی فکر کردن بر کشورمان اجرا کردن و کمر مردم را شکستن و جوابگو هم نیستند تازه طلب کار هم هستند و در ثانی اگر می خواهیم واقعا اقتصاد را درست کنیم و ساختار انقلابی مان راهم حفظ کنیم اولا باید تمام مسوولین و مدیران کشور را که چهل سال مسند قدرت بودن را با نسل جوان سریع عوض کنیم و دوما از مسوولین دو پاسپورت و کسانی که اولاد در خارج دارند استفاده در هیچ مسندی در دولت نداشته باشند سوما واقعا دست غارتگران و دزدان و رانت خواران و رشوه بگیران و باج بگیران ووو را شرعش را از سایه ملت نابود کنیم و به رسانه ها اجازه بدیم تا هر سو استفاده کننده را فاش کرده و در موردش تحقیق شود ما منابع زیادی به قولی چهار فصل را داریم که اگر اراده با شد با کمک دولت و تعاونی مردم تولید کرده و به بازار عرضه کنیم چرخه تولیدو مصرف مثل چرخه آفرینش خلقت باشد در چرخه آفرینش می بینیم که یک محصول بعبارتی مانند یک گیاه خلق می شود و بعد حیوانی از آن استفاده می کند و انسان از حیوان استفاده می کند و وو در اقتصاد نیز باید تولید را افزایش و نرخ خرید را پایین نگه داشته تا فروش با لا برود و سود بیشتر عاید شود و نیرو بیشتر جذب شود و و این چرخه ادامه داشته باشد وگرنه با تبلیغ مصرف گرایی گناه است یا تفکر غربی است در اقتصاد کار بجایی نمی رسد مگر مشکلاتی اقتصادی که الان مشاهده می کنید به بار می نشیند و دست سودجویان غارت مملکت را باز می کند تا مردم را استثمار و چپاول و ضعیف کند که برای همین است چهل سال است نه دعایمان مستجاب می شود و هر روز عقایدشان به خدا کم رنگ شده و دنبال بندگی غیر خدا مانند ثروت و مقام و انسانهای پر قدرت مسوولین می رویم تا زمانی که مسوولین به خواسته های مردم که بیشتر اقتصادی هستند ارزش قائل نشوند و سرنوشت مردم در دست خودشان نباشد وضعیت و اقتصاد مردم از این هم بدتر می شود و نباید با عوض شدن مسوولی انتظار فرج شد تا زمانی که از بن بست اقتصادی و اجتمایی و سیاسی خارج نشویم نخواهیم توانست پیشرفت کنیم و الگو برای دنیا باشیم با تشکر
تشنگان قدرتی که تا گرفتن جان توسط جناب عزرائیل بازنشستگی ندارند، مرد حسابی تو در زندگی جز تحلیل های غلط وبی خاصیت هنر دیگری داشته ای ؟ طولانی شدن جنگ وتلفات ومشکلات اقتصادی ان یکی از نتایج تحلیل های جنابعالی بود که می خواستی جهان را فتح کنی !؟ ثواب در این است که مدتی با خانواده های خود باشید که در حق انها هم ظلم می کنید ونتیجه اش را هم دیده اید .
حرف زیاد وعمل صفر : هیچ کس دنبال منافع اجتماعی نیست فرد گرایی وجناح بازی که خود نوعی فرد گرایی است باعث بی عدالتی وتبعیض و نگرانی شد . وطبقه فقیر روز به روز فقیر تر ثروت مندان غنی تر می شوند حتما بایستی رییس جمهور بشیم تا خود را مکلف کنیم