۸۷ سال از درگذشت مصطفی کمال آتاتورک، معمار جمهوری ترکیه گذشت
در ۲۹ اکتبر ۱۹۲۳ جمهوری ترکیه اعلام شد و مصطفی کمال آتاتورک به عنوان نخستین رئیسجمهور انتخاب شد. او چهار دوره پیاپی در این سمت باقی ماند و پایههای نظام جمهوری را استوار کرد.
۸۷ سال از درگذشت بنیانگذار جمهوری ترکیه، غازی مصطفی کمال آتاتورک، میگذرد؛ رهبر بزرگی که با برافروختن شعله مبارزه ملی، ملتی ناامید را به حرکت واداشت و با تبدیل آناتولی به میهنی واحد، جمهوری ترکیه را بنیان نهاد؛ کشوری که امروز وارد ۱۰۲ سالگی خود شده است.
به گزارش آناتولی، آتاتورک در سال ۱۸۸۱ در شهر سلانیک در یونان امروزی که در آن دوران جزئی از امپراطوری عثمانی بود، به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را به خواست مادرش در مکتب محله و سپس به پیشنهاد پدرش در مدرسه شمسافندی گذراند. او سپس وارد مدرسه نظامی سلانیک شد و از دبیرستان نظامی مناستر با رتبه دوم فارغالتحصیل شد. در کنار آموزش نظامی، در تابستانها دروس زبان فرانسه میگرفت.

آتاتورک در سال ۱۸۹۹ وارد مدرسه جنگ در استانبول شد و در ۱۹۰۲ با درجه ستوانی و در سال ۱۹۰۵ از آکادمی نظامی با درجه سروانی فارغالتحصیل شد. پس از پایان تحصیل، به عنوان افسر ستاد به ارتش پنجم در دمشق پیوست و به دلیل خدمات برجسته در سوریه، نشان درجه پنجم دریافت کرد.

در سال ۱۹۰۷ به ستاد ارتش سوم در مناستر منتقل شد و سپس در سلانیک مأموریت یافت. در دوران خدمت در مناستر و سلانیک، در سال ۱۹۰۹ در سرکوب شورش ۳۱ مارس در استانبول شرکت کرد و در سال ۱۹۱۰ در عملیات سرکوب شورش آلبانی حضور داشت.

با حمله ایتالیا به طرابلس در سال ۱۹۱۱، به تبرق در لیبی امروزی اعزام شد و با موفقیت نیروهای ترک را در برابر ایتالیاییها فرماندهی کرد. او در سال ۱۹۱۲ به فرماندهی در منطقه درنه منصوب شد و در جنگ بالکان نیز شرکت داشت.

آتاتورک در سال ۱۹۱۳ به عنوان وابسته نظامی در صوفیه منصوب شد. با آغاز جنگ جهانی اول، خواستار حضور در میدان نبرد شد و در سال ۱۹۱۵ فرماندهی لشکر ۱۹ در گالیپولی را برعهده گرفت. نیروهایش با فرمان تاریخی او مبنی بر اینکه اگر گلوله ندارید، سرنیزه دارید، نیروهای متجاوز را در چاناککاله متوقف کردند. او در این نبرد از مرگ حتمی نجات یافات و به عنوانشناخته شد.

در سال ۱۹۱۶ فرماندهی سپاه شانزدهم در جبهه شرق را برعهده گرفت، حمله روسها را متوقف کرد و شهرهای بیتلیس و موش را بازپس گرفت و به درجه ژنرالی ارتقا یافت. در سال ۱۹۱۷ به فرماندهی ارتش هفتم در سوریه منصوب شد و پس از شکست عثمانی در جنگ، در نوامبر ۱۹۱۸ به استانبول بازگشت.

در ۱۹ مه ۱۹۱۹ از استانبول به سمت سامسون حرکت کرد و با انتشار «اعلامیه آماسیا» در ۲۲ ژوئن، آغازگر مبارزه استقلال شد. او سپس کنگرههای ارزروم و سیواس را برگزار کرد که پایههای تأسیس مجلس بزرگ ملی ترکیه را در ۲۳ آوریل ۱۹۲۰ در آنکارا بنا نهاد.

به دستور او و پیش از گشایش مجلس، در ۶ آوریل ۱۹۲۰، خبرگزاری آناتولی تأسیس شد تا صدای مبارزه ملی را به جهان برساند.
با رد پیمان «سِور» و آغاز جنگ استقلال، نیروهای ترکیه در نبردهای اینونو و سپس در نبرد بزرگ ساکاریا با فرمان تاریخی آتاتورک مبنی بر اینکه دفاع از خط وجود ندارد، دفاع از سطح وجود دارد؛ و آن سطح تمام میهن است، پیروزیهای سرنوشتسازی بهدست آوردند. پس از پیروزی در نبرد ساکاریا، مجلس به او عنوان «غازى» و درجه «مارشال» اعطا کرد.
در ادامه، با فرماندهی او در ۳۰ اوت ۱۹۲۲، نبرد دوملوپینار به پیروزی نهایی انجامید و نیروهای ترکیه در ۹ سپتامبر ۱۹۲۲ وارد ازمیر شدند. پس از امضای آتشبس مودانیا و خروج نیروهای متفقین، در ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳ پیمان صلح لوزان به امضا رسید و استقلال ترکیه به رسمیت شناخته شد.
در ۲۹ اکتبر ۱۹۲۳ جمهوری ترکیه اعلام شد و مصطفی کمال آتاتورک به عنوان نخستین رئیسجمهور انتخاب شد. او چهار دوره پیاپی در این سمت باقی ماند و پایههای نظام جمهوری را استوار کرد.
آتاتورک در عرصههای اقتصادی و اجتماعی نیز اصلاحات گستردهای انجام داد، از جمله اجرای برنامه پنجساله صنعتی در ۱۹۳۳، پیوستن به جامعه ملل(سازمان ملل امروزی)، امضای پیمانهای منطقهای و توجه ویژه به کشاورزی.

مصطفی کمال آتاتورک در ۱۰ نوامبر ۱۹۳۸ در ساعت ۹:۰۵ صبح در کاخ دلمهباغچه استانبول درگذشت. پیکرش پس از مراسم رسمی به آنکارا منتقل و در ۲۱ نوامبر ۱۹۳۸ به طور موقت در موزه قومنگاری دفن شد. در ۱۰ نوامبر ۱۹۵۳، پیکر او به آرامگاه ابدیاش در آنیتکابیر منتقل شد.
آتاتورک که خود گفته بود تن خاکی من روزی در خاک خواهد شد، اما جمهوری ترکیه تا ابد پایدار خواهد ماند، امروز نیز در قلب ملت ترکیه زنده است.
یکی از نمونههای سبعیت آتاتورک «کشتار دِرسیم» بود. علویان زازا که در درسیم زندگی میکنند از زمان حکومت ترکان جوان مورد اذیت واقع شدند. در سال ۱۹۳۷ نیز که آتاتورک رئیس جمهور ترکیه بود در جریان اعتراضاتی که در درسیم انجام شد کُردها و علویان زازا خواستار حقوق انسانی خود شدند و حکومت مرکزی به رهبری آتاتورک با بیرحمی تمام آنها را سرکوب کرد به صورتی که هزاران نفر (به روایتی حدود ۷۰ هزار نفر) کشته و هزاران نفر آواره و تبعید شدند. بنا به سندی که از هیات وزیران ترکیه به دست آمده، آتاتورک پیش از حمله ارتش به درسیم خواستار ذوب شدن کردها در جامعه ترکیه شده است.
در جریان سرکوب کردهای درسیم دخترخوانده آتاتورک، صبیحه گوکچه، که نخستین خلبان زن در ترکیه بود شخصاً کردها را بمباران و زنان و کودکان بسیاری را توسط بمبهای هوایی تکه پاره کرد. در واقع قدرت نظامی آتاتورک به نیروی هوایی تکیه زیادی داشت. چند سال پیش از کشتار درسیم نیز شورشی در شرق ترکیه توسط کردهای سرکوب شده درگرفته بود که در جریان آن آتاتورک دستور داد بمبها را «مانند باران» بر کوههای آرارات بریزند تا اثری از معترضین نماند. پس از آن نیز با ایران توافق کرد تا کنترل هر دو قسمت کوههای آرارات را در دست بگیرد و اینجا بود که رضاخان کوه های ارارات را به ترکیه هبه کرد ! تا آتاتورک بتواند گروههای معترض را سرکوب کند.
یکی از بازماندگان و شاهدان عینی قتل عام مردم کرد علوی تبار استان تونجلی ترکیه در رابطه با جنایات ارتش ترکیه در خلال این قتل عام فجیع اظهار داشت که سربازان ارتش به جای تیرباران زنان به آنان تجاوز می کردند.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری تی وی 5 ترکیه، به دنبال مطرح شدن ماجرای قتل عام مردم کرد علوی تبار استان تونجلی ترکیه در فاصله سال های 1935 الی 1939، که طی آن هزاران نفر از مردم شهر درسیم کشته و هزاران تن دیگر تبعید شدند، یوموش باکرکوی نود ساله یکی از بازماندگان و شاهدان عینی این قتل عام فجیع به تشریح مشاهدات و خاطرات خود از آن روزهای وحشتناک پرداخت.
این شاهد نود ساله در گفتگو با روزنامه طرف گفت که در دوران دولت آتاتورک در آن سال ها سربازان ارتش که دستور داشتند یا مردم را وادار به تسلیم و یا آنها را قتل عام کنند، در مورد زنان منطقه اقدام به تجاوز نموده و سپس آنان را با سرنیزه تفنگ هایشان به طرز فجیعی به قتل رساندند.
یوموش باکرکوی اظهار داشت که سربازان آتاتورک قبل از آغاز قتل عام تا مدت ها اقدام به انتقال سلاح و مهمات و تجهیزات جنگی به منطقه به کمک قاطرها نمودند و روز قتل عام مردم روستای وی را به نقطه ای دیگر منتقل کردند، اما وی به همراه چند تن دیگر توانسته که از روستا فرار کرده و در جنگل های اطراف مخفی شود.
وی افزود سربازان زنان و مردان را از یکدیگر جدا کردند و ابتدا مردان را به رگبار بستند و بعد هم به زنان تجاوز کرده و سپس آنان را به سرنیزه هایشان به قتل رساندند و در آخر تمامی روستا را به آتش کشیدند.
رضا خان معمار ایران نوین بود اگر خوب غیر مغرضانه نگاه کنید ایران زمان قاجار چیزی از آفریقا کم نداشت اما رضاخان اون رو متمدن کرد دانشگاه تهران رو راه انداخت و....
از جنایاتش می نوشتید
تاریخ خوشحال میشد !