۷ فناوری شکست‌خورده که باید در گذشته دفن شوند

دنیای تکنولوژی همیشه پر از ایده‌های نوآورانه است، اما همه این ایده‌ها به موفقیت نمی‌رسند.

۷ فناوری شکست‌خورده که باید در گذشته دفن شوند

گاهی اوقات یک فناوری شکست‌خورده آنقدر پافشاری می‌کند که به یک روند تبدیل می‌شود، حتی اگر مصرف‌کنندگان بارها و بارها ثابت کرده باشند که این فناوری‌ها کاربردی نیستند. در این مقاله به سراغ ۷ مورد از این روندهای فناوری می‌رویم که بهتر است در گذشته دفن شوند و هرگز بازنگردند.

 

۱. نمایشگرهای سه‌بعدی؛ سرگرمی‌های زودگذر

 

نمایشگرهای سه‌بعدی (3D screens) از جمله فناوری‌هایی بودند که شور و هیجان اولیه زیادی ایجاد کردند، اما به سرعت از صحنه خارج شدند. در ابتدا، تماشای فیلم‌های سه‌بعدی و استفاده از تلویزیون‌های سه‌بعدی هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسید، اما این جذابیت زودگذر بود و کاربران به سرعت متوجه شدند که استفاده از عینک‌های مخصوص و تجربه کلی تماشا، از آنچه تصور می‌شد، کمتر کاربردی و بیشتر آزاردهنده است.

 

دلایل اصلی شکست این فناوری شامل هزینه‌های بالای ورود به بازار، کمبود محتوای سه‌بعدی واقعی و تجربه تماشای ضعیف‌تر در مقایسه با نمایشگرهای دو‌بعدی بود. حتی تلاش‌هایی مانند گوشی آمازون فایر فون (Amazon Fire Phone) با قابلیت سه‌بعدی بدون عینک نیز نتوانست موفقیت کسب کند. تنها مورد قابل توجه نینتندو 3DS بود که فروش خوبی داشت، اما موفقیت آن بیشتر به‌دلیل پلتفرم بازی قدرتمند نینتندو بود تا ویژگی سه‌بعدی آن.

 

۲. دوربین‌های سلفی پاپ‌آپ؛ مکانیسم‌های دردسرساز

 

 

برای مدتی، دوربین‌های سلفی پاپ‌آپ (Pop-up selfie cameras) راه‌حلی خلاقانه برای حذف بریدگی‌ها و سوراخ‌های نمایشگر گوشی‌های هوشمند بودند. گوشی‌هایی مانند وان‌پلاس 7 پرو (OnePlus 7 Pro) در سال ۲۰۱۹ از این فناوری استفاده کردند که دوربین سلفی از بالای گوشی بیرون می‌آمد. این مکانیسم مزایایی مانند نمایشگر تمام‌صفحه و حفظ حریم خصوصی بهتر را ارائه می‌داد.

با این حال، این روند فناوری تا سال ۲۰۲۰ کنار گذاشته شد. دلیل اصلی کنار گذاشته شدن آن، فضای زیادی بود که مکانیسم پاپ‌آپ در داخل گوشی اشغال می‌کرد. علاوه بر این، قطعات متحرک در درازمدت مستعد خرابی و نقص فنی بودند که به تجربه کاربری آسیب می‌رساند. این مشکلات باعث شد تا تولیدکنندگان به سمت راهکارهای دیگر مانند دوربین‌های زیر نمایشگر حرکت کنند.

۳. نت‌بوک‌ها؛ قربانیان ابزارهای همه‌کاره

 

 

نت‌بوک‌ها (Netbooks) در دوران خود لپ‌تاپ‌های کوچک و مقرون‌به‌صرفه‌ای بودند که برای انجام کارهای مبتنی بر اینترنت طراحی شده بودند. این دستگاه‌ها با صفحه‌نمایش‌های کوچک (حتی ۷ اینچی) و صفحه‌کلیدهای فشرده، جذابیت خاصی برای کاربران داشتند.

 

اما اندازه کوچک آن‌ها به بزرگ‌ترین نقطه ضعفشان تبدیل شد. صفحه‌کلیدهای تنگ و نمایشگرهای کوچک، کار با آن‌ها را دشوار می‌کرد. علاوه بر این، قدرت پردازشی محدودشان برای کارهای پیچیده‌تر کافی نبود. ظهور گوشی‌های هوشمند قدرتمند و تبلت‌ها مانند آی‌پد (iPad)، ضربه نهایی را به نت‌بوک‌ها وارد کرد. این دستگاه‌ها تجربه کاربری بهتری برای قابلیت حمل و انجام کارهای روزمره ارائه دادند و باعث شدند نت‌بوک‌ها به یک فناوری شکست‌خورده تبدیل شوند. امروزه، کروم‌بوک‌ها (Chromebooks) تا حدودی جایگزین آن‌ها شده‌اند، اما در ابعاد بزرگ‌تر.

 

۴. نمایشگرهای لبه‌خمیده گوشی‌های هوشمند؛ جلوه بصری بدون کاربرد

 

 

نمایشگرهای لبه‌خمیده (Curved-edge smartphone displays) زمانی ویژگی لوکس برخی از گوشی‌های اندرویدی پیشرفته مانند سامسونگ گلکسی S6 Edge در سال ۲۰۱۵ بودند. این لبه‌های ۴۵ درجه خمیده، ظاهری متفاوت و منحصربه‌فرد به گوشی می‌دادند.

 

با این حال، این روند فناوری نیز به‌تدریج کنار گذاشته شد. نمایشگرهای خمیده مشکلات عملی متعددی ایجاد می‌کردند، از جمله لمس‌های تصادفی زیاد، تحریف محتوا در لبه‌ها و بازتاب نور آزاردهنده. این ویژگی بیشتر یک نماد وضعیت یا جلوه بصری بود تا یک مزیت کاربردی، و فقدان مزایای عملی در برابر معایب آن، منجر به منسوخ شدن این طرح شد.

 

۵. کابل‌های شارژ اختصاصی؛ گام بلند به سوی استانداردسازی

 

 

در گذشته‌ای نه‌چندان دور، بسیاری از دستگاه‌های قابل حمل، به‌ویژه گوشی‌های موبایل، کابل‌های شارژ اختصاصی خود را داشتند. این وضعیت باعث سردرگمی مصرف‌کنندگان و افزایش ضایعات الکترونیکی می‌شد.

 

اتحادیه اروپا با درک این مشکل، طرحی را برای استانداردسازی شارژرها پیشنهاد داد که در ابتدا به میکرو یواس‌بی (Micro-USB) و سپس به یواس‌بی-سی (USB-C) منجر شد. این تلاش‌ها موفقیت‌آمیز بود و اکثر تولیدکنندگان، حتی شرکت‌هایی مانند اپل (Apple) که کابل‌های اختصاصی لایتنینگ (Lightning) داشتند، مجبور به پیروی از این استاندارد شدند. این روند، گامی بزرگ برای راحتی مصرف‌کنندگان و حفظ محیط زیست بود و بعید به‌نظر می‌رسد که کابل‌های شارژ اختصاصی دیگر بازگردند.

 

۶. حافظه‌های ذخیره‌سازی اختصاصی؛ هزینه و انحصار بی‌مورد

 

 

صنعت فناوری در طول تاریخ، بارها تلاش کرده تا کاربران را به خرید فرمت‌های ذخیره‌سازی اختصاصی خود مجبور کند. کارت‌های حافظه اختصاصی برای کنسول‌های بازی مانند نینتندو ۶۴ (Nintendo 64)، مموری استیک سونی (Sony Memory Stick)، xD-Picture Card و کارت‌های PS Vita نمونه‌هایی از این رویکرد بودند. این امر باعث می‌شد کاربران مجبور به سرمایه‌گذاری در سخت‌افزار گران‌قیمت شوند و امکان استفاده مجدد از کارت‌های موجود خود را نداشته باشند.

 

خوشبختانه، این روند نیز تا حد زیادی از بین رفته است. امروزه، دستگاه‌های کوچک‌تر از فرمت استاندارد میکرو اس‌دی (microSD) و دستگاه‌های بزرگ‌تر از درایوهای SSD و NVMe استفاده می‌کنند. حتی کنسول‌های جدید نینتندو نیز از فرمت‌های استاندارد پشتیبانی می‌کنند که نشان‌دهنده پیروزی استانداردسازی بر انحصارگرایی در این حوزه است.

 

۷. هاوربوردها؛ لذت خطرناک و ناپایدار

 

 

هاوربوردها (Hoverboards) که در دهه ۲۰۱۰ میلادی بسیار محبوب شدند، وسیله‌ای دوچرخ (یا گاهی تک‌چرخ) برای حمل و نقل شخصی بودند. این وسایل اگرچه هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسیدند، اما به سرعت از صحنه محو شدند.

 

دلایل اصلی شکست این تکنولوژی منسوخ به مسائل ایمنی و حوادث مرتبط با آن‌ها برمی‌گردد. سوار شدن بر هاوربورد نیاز به تعادل بالایی داشت و کاربران اغلب با سرعت‌های بالا و بدون تجهیزات ایمنی در مکان‌های عمومی حرکت می‌کردند. این امر منجر به هزاران مورد جراحت و حتی چندین مورد مرگ بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۳ شد. علاوه بر این، هاوربوردها مستعد آتش‌سوزی باتری نیز بودند. این مشکلات ایمنی و فقدان مقررات کافی، باعث شد تا هاوربوردها به یک نوآوری ناکارآمد و خطرناک تبدیل شوند که بهتر است دیگر بازنگردند، مگر با استانداردهای ایمنی بسیار بالا.

 

 

منبع: گجت نیوز
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید