قطع برق صنایع؛ دلیل اصلی افزایش نرخ بیکاری خوزستان

قطع برق صنایع مادر تنها به معنای توقف یک شیفت تولید نیست؛ به معنای تعطیلی زنجیره‌ای از مشاغل مستقیم و غیرمستقیم است. هر بار که برق صنایع مادر که پیشران دیگر صنایع و بخش های اقتصادی اند قطع می‌شود، هزاران کارگر در خط تولید بی‌کار می‌شوند و ده‌ها هزار شغل غیرمستقیم در پیمانکاری، حمل‌ونقل، خدمات فنی و کارگاه‌های کوچک پایین‌دستی تعطیل می‌شود.

قطع برق صنایع؛ دلیل اصلی افزایش نرخ بیکاری خوزستان

شاید در نگاه اول شنیدن خبر صدرنشینی خوزستان در جدول بیکاری کشور با نرخ ۱۲.۴ درصد، ذهن‌ها را متوجه سیاست‌گذاری‌های اقتصادی یا کم‌کاری دستگاه‌هایی کند که متولی امر اشتغال هستند. اما واقعیت تلخ عمیق‌تر از این است. دلیل اصلی سقوط خوزستان به این جایگاه، بی‌برقی صنایع بزرگ و مدیریت نادرست انرژی در استانی است که خود «پایتخت انرژی ایران» لقب گرفته است. چگونه ممکن است استانی که نفت، گاز و برق کشور را تأمین می‌کند، با خاموشی مکرر کارخانه‌هایش، جوانانش را روانه صف بیکاران کند؟ این تناقض، نه‌فقط ضعف که نشانه بی‌تدبیری و بی‌مسئولیتی است.

قطع برق صنایع مادر تنها به معنای توقف یک شیفت تولید نیست؛ به معنای تعطیلی زنجیره‌ای از مشاغل مستقیم و غیرمستقیم است. هر بار که برق صنایع مادر که پیشران دیگر صنایع و بخش های اقتصادی اند قطع می‌شود، هزاران کارگر در خط تولید بی‌کار می‌شوند و ده‌ها هزار شغل غیرمستقیم در پیمانکاری، حمل‌ونقل، خدمات فنی و کارگاه‌های کوچک پایین‌دستی تعطیل می‌شود. این یعنی یک تصمیم ساده در اتاق‌های مدیریت برق، معیشت هزاران خانواده را نابود می‌کند. خاموشی کارخانه‌ها در عمل خاموشی امید اجتماعی است.

این چرخه معیوب فقط اشتغال موجود را نمی‌سوزاند، بلکه آینده را هم به گروگان می‌گیرد. سرمایه‌گذار داخلی یا خارجی چرا باید در خوزستان سرمایه‌گذاری کند وقتی هر تابستان و زمستان، صنایع بزرگش در خاموشی فرو می‌روند؟ نتیجه هم روشن است: هیچ پروژه جدیدی به ثمر نمی‌رسد، صنایع پایین‌دستی مجال تولد نمی‌یابند و استان هر سال بیشتر در رکود فرو می‌رود. خوزستان، به‌رغم برخورداری از منابع عظیم انرژی، به‌جای آنکه موتور توسعه باشد، به نماد بی‌ثباتی و بی‌برنامگی بدل شده است.

پرسش روشن مردم این است که چرا ساده‌ترین و پرهزینه‌ترین راه، یعنی قطع برق صنعت، همیشه اولین انتخاب مدیران برق استان است؟ چرا باید بار ناترازی انرژی را فقط صنایع بپردازند؟ و چرا وزارت نیرو و وزارت صمت در برابر این روند فاجعه‌بار سکوت کرده‌اند؟ مسئولان برق خوزستان امروز نه‌فقط در برابر شبکه انرژی، بلکه در برابر آینده اقتصادی و اجتماعی استان مسئولند. خاموشی صنایع مادر، به معنای خاموش کردن موتور اشتغال و تضعیف توان تولید ثروت ملی است. از این‌رو، مدیریت برق استان باید هر چه سریع‌تر تدابیر عملی و اجرایی برای جلوگیری از تداوم این خسارت‌ها طراحی و پیاده کند؛ تدابیری که به‌جای انتخاب آسان‌ترین راه، راه‌حل پایدار و کم‌هزینه برای حفظ تولید و اشتغال باشد.

خوزستان نمی‌تواند هم قلب انرژی کشور باشد و هم پیشانی بیکاری ایران. ادامه این روند چیزی جز پذیرش فرسایش تدریجی اشتغال، گسترش نارضایتی اجتماعی و تضعیف اعتماد عمومی نخواهد بود. هر بار که کلید برق صنایع پایین کشیده می‌شود، تنها خطوط تولید نیست که می‌ایستد، بلکه امید هزاران خانواده کارگری نیز خاموش می‌شود. مردم و صنعتگران امروز پاسخ می‌خواهند: چه زمانی مدیریت انرژی استان به‌جای تصمیم‌های مقطعی، به مسئولیتی واقعی در قبال توسعه و اشتغال پایدار عمل خواهد کرد؟

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید