شهاب الدین ترشیزی کیست؟

میرزا عبداله شهاب ترشیزی فرزند حبیب اله خان منجم، شاعر، خطاط و نقاش قرن دوازدهم و قرن سیزدهم هجری قمری است.

شهاب الدین ترشیزی کیست؟

تذکره نویسان وی را شیرین کلام ،خوش طبع ، استاد، فصیح ، بلیغ،آگاه به کمالات صوری و معنوی معرفی کرده اند.

 اشعاری در مدح ائمه و پیامبر اکرم (ص) ، غزلیات و قصاید زیبای دیگرو مثنوی های عاشقانه  از مضامین اشعار اوست.

همچنین که ضمن مدح درباریان وی در هجو گفتن نیز قدرت و مهارتى عجیب داشته است.

چنان که خود می گوید :

گرچه خاموشم ز پــُـر گفتن ولی

هست کِـلک من ،  زبان روزگار

خامه ی من در کف من وقت هجو

هست تــیری در کــَــمان روزگار

ولادت:

با توجه به اشاراتی که خود در اشعارش بیان نموده است  تولد او به سال 1165 در قریه شفیع آباد در منطقه  ترشیز کهن واقع در استان خراسان می باشد؛ اگر چه در سال تولد او اختلاف نظرهایی وجود دارد.

در قصیده ای با مطلع :

« حبّنا خاکی که چون من گوهری را معدن است

مرحبا بومی که چون من بلبلی را گلشن است»

 زادگاهش و خاندانش  را شرح داده است .

 در دو مثنوی مراد نامه و ملحد نامه اش نیز در مورد محیط زندگی و نسبش اشعاری دارد.

خانواده شهاب الدین ترشیزی از متمکنین و ملاکان و از صاحب منصبان  شرق کشور و علی الخصوص خراسان و بلاد ترشیز بزرگ  بوده اند.

میرزا عبدا.. خان ، متخلص به شهاب ، از شعرای توانا و معروف اواخر قرن دوازدهم و از پیراوان سبک معروف به بازگشت ادبی در خراسان بزرگ بوده  که بسال 1165 در روستای شفیع آباد بردسکن از توابع ترشیز کهن (شهرستان کاشمر) متولد شد. 

وی در عهد زندیه می زیسته است . 

تذکره نویسان وی را شیرین کلام، خوش طبع، استادی بزرگ، فصیح، بلیغ و آگاه در علوم متعدد و مختلف معرفی کرده و بعنوان مرجعی صاحب نام و صاحب نفوذ در عصر خود ، نام برده اند . 

دوران کودکی اش در همین سرزمین به تحصیل علوم مختلف در محضر اساتید بنامی گذشت.

وی برای تحصیل مختلف علوم توسط پدرش به شهرهای مختلف و نزد اساتید صاحب نام زمان خویش فرستاده شد.

تا آنجا که در علوم مختلف صاحب نظر و دارای رایی نافذ گردید.

آن طور که از اشعارش معلوم است درنجوم ،ادبیات ، علوم ، فقه و خط ونقاشی و قلمدان سازی و نظایر هنری آن دست داشته است . 

خط را نیکو نوشته و تعلیم خط نیز می داده است. 

بعد از فوت والدین او ، و زور گویی حکام بلاد خراسان باعث شد شهاب الدین ترشیزی،  شهرستان کاشمر فعلی  را ترک کرده  و به دعوت حاکمان هرات آن زمان به هرات مهاجرت کند  . 

در هرات در حوزه تدریس به خدمت سلطان محمود (پسر تیمور شاه ) در آمده و با تعلیم علوم مختلف به منسوبان حاکمان آن زمان ، در نزد حاکمان و صاحب منصبان و عالمان آن بلاد دارای ارزش خاص گردیده و در اندک زمانی جزو افراد نافذ و متمول ان سامان گردد .

پس از مدتی بدلیل تمکن مالی وی و بدلیل اینکه فردی آزاده بوده و تن به خواسته های درباریان ان زمان نداده و حاکمان هرات از نفوذ و رای و رسم وی احساس خطر کردند ،  احساس خطر نموده و عزم هجرت نمود.

در سال 1198  املاک و أموال خود را نزد تعدادی از خدام خود در هرات به امانت گذاشته و برای تکمیل و بروز کردن دانش خود ، به شهرهای یزد ، تبریز ، قم ، کاشان، تهران و اصفهان سفر کرده و علاوه به تعلیم علوم خویش به دیگران ، مجدد به کسب علم روی اورد و سر انجام پس از تکمیل ان مجدد به ترشیز کهن بازگشت و در آن زمان جزو مشاهیر کشور  گردید . 

غصب اموال وی توسط حاکم شهر هرات باعث شد که دوباره برای بازپرس گیری اموال به هرات بر گردد . 

پس از مرگ تیمور و اختلاف بین پسرانش ، شهاب الدین ترشیزی با انتقال اموال خود به ترشیز کهن مجدد در زمره ملاکین و متمولین شرق ایران ، علی الخصوص خراسان تبدیل شد .

شهاب الدین در سال 1212 به تربت حیدریه رفت و در سال 1216 در آنجا در گذشت .

شعر شهاب بسیار محکم، روان و زیباست . 

او در انواع قصیده، غزل، قطعه و مثنوی به جد کار کرده است . کلیات شهاب را از ده هزار تا سی هزار بیت ، در مرجعهای مختلف ، ذکر کرده اند . لکن خود شهاب آنها را بیست هزار بیت می داند.

امروزه مجموعه سرودهای شهاب 15302 بیت مستند است که احتمالا پنچ هزار بیت  وی از میان رفته است.

از جمله آثار او می توان به بهرام نامه، یوسف و زلیخا، خسرو وشیرین، عقد گوهردر علم نجوم، ملحد نامه، دیوان اشعار و مراد نامه اشاره کرد.

وی شاگردان متعددی در أفغانستان و در بلاد مختلف به عرصه این مرز و بوم تحویل داده است که هر کدام تأثیری بسزا در حفظ  ادبیات ، علوم و فرهنگ کهن ، این مرز و بوم  داشته اند.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها