مجموعه اشعار بلند، کوتاه و جملات شب یلدای ۹۸

یکی از این رسم‌های خاص شب یلدا خواندن شعر است که توسط بزرگان فامیل انجام می‌شود و جوان‌ها از شنیدن این اشعار لذت می‌برند. به همین منظور ما هم در این مطلب شعرهای زیبا و خاص را برای شما آماده کرده‌ایم.

مجموعه اشعار بلند، کوتاه و جملات شب یلدای ۹۸

شعر شب یلدا

شب یلدا همیشه جاودانی است (علی واشقانی)

شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است

شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است

شب یلد ا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه‌ هرگز زوالش

شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب

شب یلدا زحزن و غم مبراست
بساط شادمانی‌ها مهیاست

شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزبان شو

شب یلدا شب سال است ای دل
مرا در انجمن، شعر‌ است محمل

شب یلدا بلند است و یگانه
نمی گیرد دلم هرگز بهانه

شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی ازبوستان باش

شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه

شب یلدا، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه

شعر شب یلدا

شعر بلند شب یلدا

شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره

بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره

شب شادی وشـــور و مهربانی است

زمـــــــان همدلی و همزبانی است

در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد

محبت‌ نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد

به هرجا محفلی گرم و صمیمی است

که مهمانی درآن رسمی قدیمی است

به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل

شده بر پا بســــاط میــــوه - آجیل

ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه

شود مهمان حسابی چاق و چلّه!

همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه

نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!

نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی

کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی

چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه

شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!

بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم

اس ام اس می رسد پشت سر هم

جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند

دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند

کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است

در این محفل پی تولید بانگ است!!

زند بــــــــا "ای دل ای دل" زیـــــر آواز

ز بعد آن "هاهاها"یی کند ســـــاز!

ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را

بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!

چنین با شور و نغمه - شعر و دستان

خرامان می رســــــد از ره زمستان

شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز

نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !

کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران

که در راه است فصــــــــل نوبهاران….

شعر شب یلدا

شعر زیبای شب یلدا بلندترین شب سال

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شـب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

شعر شب یلدا

شعر عاشقانه شب یلدا

در همین حسرت که یک شب را‌ کنارت، مانده ام

در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده ام

کوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوست

کوچه ای از بی کسی را بیقرارت مانده ام

مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته ام

در بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده ام

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق

فال آمد خسته ای از این که یارت مانده ام

فــــــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر،مرده دل

وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده ام

خوب می دانم قماری بیش این دنیا نـبود

من ولی در حسرت بُردی،خمارت مانده ام

سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز

از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام.

شعر شب یلدا

شعرهای کوتاه شب یلدا و اشعار شب یلدا

به صد یلدا الهی زنده باشی

انار وسیب و‌ انگور خورده باشی

اگریلدای دیگرمن نباشم،

تو باشی وتو باشی وتو باشی

پیشاپیش یلدات مبارک

* * * *

مهم نیست هندونه شب یلدات شیرین نباشه

یا انارات ترش از آب دراد

یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه

یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه

مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه

* * * *

لبی سرد و دلی افسرده داریم

به سر افکار تیپا خورده داریم

رسد پایان پاییز و از آغاز

هزاران جوجه نشمرده داریم !

* * * *

پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه‌ تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.

عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری

یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم .

* * * *

تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛

ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است

شعر شب یلدا

شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره

بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره

شب شادی وشـــور و مهربانی است

زمـــــــان همدلی و همزبانی است

در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد

محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد

به هرجا محفلی گرم و صمیمی است

که مهمانی درآن رسمی قدیمی است

به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل

شده بر پا بســــاط میــــوه - آجیل

ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه

شود مهمان حسابی چاق و چلّه!!

همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه

نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!

نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی

کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی

چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه

شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!

بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم

اس ام اس می رسد پشت سر هم

جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند

دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند

کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است

در این محفل پی تولید بانگ است!!

زند بــــــــا "ای دل ای دل" زیـــــر آواز

ز بعد آن "هاهاها"یی کند ســـــاز!

ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را

بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!

چنین با شور و نغمه - شعر و دستان

خرامان می رســــــد از ره زمستان

شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز

نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !

کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران

که در راه است فصــــــــل نوبهاران

مجموعه اشعار بلند، کوتاه و جملات شب یلدای ۹۸

در همین حسرت که یک شب راکنارت، مانده ام

در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده ام

کوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوست

کوچه ای از بی کسی را بیقرارت مانده ام

مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته ام

در بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده ام

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق

فال آمد خسته ای از این که یارت مانده ام

فــــــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر،مرده دل

وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده ام

خوب می دانم قماری بیش این دنیا نـبود

من ولی در حسرت بُردی،خمارت مانده ام

سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز

از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام.

شعر شب یلدا

اشعار کوتاه زیبای شب یلدا

شب یلدا عزیزه هندوانه

اگرچه ترش و لیزه هندوانه !

بهایش را چو پرسیدم ز یارو

بگفتا هیس ! جیزّه هندوانه !

* * * *

ازین شربت یکی پیمونه بردار / اناری آتشین دردونه بردار

درین یلدا تو شیرین کن لبانت / بیا قاچی ازین هندونه بردار

یلدای همتون مبارک

* * * *

فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز / با دیدن نرخ هندوانه دیروز

یلدا تو کمی دیر تر امسال بیا / یارانه برای تو ندادند هنوز !

* * * *

لبی سرد و دلی افسرده داریم

به سر افکار تیپا خورده داریم

رسد پایان پاییز و از آغاز

هزاران جوجه ی نشمرده داریم

* * * *

رفتم شب یلدا به سراغ حافظ / تا حال مرا کند برایم محرز

گفتم که شود بهتر از این احوالم ؟ / دیوان به زبان آمد و گفتا هرگز !

* * * *

از غم به جان آمد دلم درمان ندارد

شام غریبان را سحر امکان ندارد

امشب شب مهتاب و یلدا با هم آمد

تکرار تلخ ماجرا پایان ندارد

منبع: مجله تاپ ناز

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها