روزگار تمام شده منتقد کافه‌نشین / همه چیز درباره حذف فراستی از برنامه «هفت»

به گزارش خبرفوری ، این اتفاق باید خیلی زودتر‌ از این‌ها رُخ می‌داد، از همان زمانی که یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون به تریبون، فراستی تبدیل شد تا او آزادانه آنچه منتقدانش «لُمپنیسم و فحاشی» میخوانند را وارد نقد سینمایی کند.

به عقیده مخالفان برنامه هفت، زوج افخمی و فراستی در دوره‌ای که اجرای برنامه هفت را به عهده داشتند، چنان تیشه‌ای به ریشه طرح حمایت تلویزیون از سینمای ایران زدند که بعید است، رسانه‌ای که لقب ملی را یدک می‌کشد، بتواند به سادگی سایه این بی اعتماد را از سر خود بردارد.

تلویزیون بابت فراستی هزینه زیادی را تقبل کرد تا او بر اساس سلیقه و بیشتر با حُب و بغض خود به سینمای ایران و سازندگان فیلم‌های سینمایی بتازد و حتی آنقدر در این راه خود را آزاد بداند که از واژه «دیاثت فرهنگی» برای فیلم‌سازی مثل کمال تبریزی روی آنتن زنده تلویزیون استفاده کند.

افخمی و فراستی که زمین بازی را از آن خود می‌دانستند، علنا به کارگردانان صاحب نام سینمای ایران توهین کرده و‌ آنها را به نابلدی و فروش ارزش‌های وطنی متهم می‌کردند. وقتی که اصغر فرهای با فیلم فروشنده به جشنواره کن رفت و جوایز معتبر نخل طلا بهترین بازیگر مرد( شهاب حسینی) و بهترین فیلم‌نامه را از آن خود کرد، آمپر حسادت چنان بالا رفت که به جای خوشحالی و یا تبریک به سازندگان فروشنده، شروع به تخریب این فیلم و اصغر فرهادی کردند و در نقد این فیلم از واژه‌ها و تعابیری استفاده کردند که اگر کسی فیلم را ندیده بود و به برنامه هفت استناد می‌کرد، فروشنده را فیلمی در حد و اندازه فیلمفارسی‌هایی قلمداد می‌کرد که قبل از پیروزی انقلاب ساخته می‌شدند و در انها انواع خیانت‌ها و بی‌بند وباری‌ها دیده می‌شد.

فراستی در نقد‌های خود پا را از چارچوب فیلم بیرون می‌گذاشت و مغرضانه زندگی شخصی و خصوصی کارگردان را نیز وارد میدان می‌کرد، او اصلا اعتقادی به این جمله نداشت «آنچه را برای خود نمی‌پسندی، برای دیگران هم می‌پسند»، مصداق این بی‌اخلاقی زمانی خود را نشان داد که مرجان شیرمحمدی، همسر بهروز افخمی یازده فروردین عکسی در اینستاگرام خود منتشر کرد که او و افخمی را در کنار همسر جوان فراستی نشان می‌داد. بعد از انتشار این عکس، کاربران فضای مجازی به اختلاف سن فراستی و همسرش، شکیبا واکنش نشان دادند! فراستی اما به آنها تاخت که چرا وارد حریم خصوصی‌اش شده‌اند و عاقبت هم مرجان شیرمحمدی گفت که شکیبا همسر فراستی نیست و قضیه دروغ سیزده بوده است !

افخمی همیشه از فراستی دفاع می‌کند و او را منتقدی باسواد می‌داند که بدون در نظر گرفتن شرایط با زبان بُرنده‌اش،‌سِره را از ناسره جدا می‌کند و باعث ارتقای سینما شده و به سینماگران اجازه نمی‌دهد که هر فیلمی را روانه سینماها کنند چون می‌دانند که شمشیر تیز نقد فراستی لایه‌های پنهان فیلم آنها را برملا خواهد کرد.

این شمشیر برنده در واقع همان زبان صریح و نشیداری بود که فراستی در نقد فیلم استفاده می‌کرد و بسیاری از کارگردانان حتی در شان خود نمی‌دیدند که پاسخ او را بدهند.

بعد از جشنواره فیلم فجر و یکه‌تازی فراستی و افخمی به فیلم‌های جشنواره و بدنه سینمای ایران،‌ گویا عاقبت مدیران تلویزیون به صرافت این افتادند که این دو نفر را از برنامه هفت حذف کنند. منتقد و فیلم‌سازی که به راحتی، می‌توانستید لحن و بیان او درباره هنرمندان را نقد کنید.

فراستی این روزها در کافه‌اش در کرج نشسته و گویا شاگردانی نیز دارد که به آنها درس سینما و تحلیل فیلم می‌دهد. امیدواریم که شاگردان او فقط به درس‌های معلم کافه‌نشین اکتفا نکنند و آموزش را از آموزشگاه‌های معتبر دیگر نیز کسب کنند. نقد کارشناسانه بدون در نظر گرفتن ملاحظات فردی و سود‌های شخصی با استفاده از تعابیر فنی و درست، به منتقد ارزش داده و سواد و تبحر او را نشان می‌دهد اما وقتی نقد به فحاشی آلوده می‌شود؛ دیگر باید به ساختار ذهنی فرد مورد نظر شک کرد و به این هم فکر کرد که شاید پای خصومت‌های شخصی و بازی‌های روانی در کار است.

فراستی البته در میان مخاطبان سینما و تلویزیون هوادارانی نیز دارد. حامیانی که منتقدان را به سبب موضع گیری سیاسی علیه فراستی، نکوهش می کنند. چه از جمله حامیان فراستی باشید و چه در زمره منتقدان او، بدیهی است که نمی توان از این نکته صرفنظر کرد که فراستی، از جنجالی ترین چهره های تلویزیونی در سالهای اخیر بوده است. کسی که گویا قرار است فعلا در قاب تلویزیون ظاهر نشود.

17