دانشمندی که ادیسون فریبش داد

یکولا تسلا، دانشمندی مبهوت‌کننده و درخشان بود که در زمینه برق، انقلابی عظیم ایجاد کرد، او بنیانگذار اصلی تکنولوژی‌های بی‌سیم امروزی است. بدون کارهای این مهندس و فیزیک‌دان آمریکایی- صربستانی ممکن بود خانه‌های ما هنوز برق نداشتند.

دانشمندی که ادیسون فریبش داد

تسلا بیش از 300 اختراع را در طول زندگی 86ساله خود به ثبت رسانده و اختراعات او سبب شد تا راه برای اختراع جریان متناوب، موتورهای الکتریکی، رادیوها، چراغ‌های فلوئورسنت، لیزرها و کنترل از راه دور هموار شود. برخی از ایده‌های او هم‌اکنون هم عجیب به‌نظر می‌رسد. زندگی و شخصیت این دانشمند تأثیرگذار، جالب و خواندنی است.

تولد رقیب ادیسون
در سال 1856میلادی وقتی که توماس ادیسون کودکی 10ساله بود و در آزمایشگاه خود در زیرزمین خانه‌شان به ترکیب‌کردن انواع مواد شیمیایی مشغول بود، در دهکده‌ای در آن سوی دنیا در گوشه‌ای از کشور کرواسی، کودکی به دنیا آمد که پنجمین فرزند یک کشیش ارتدکس به نام میلوتین تسلا بود. این کودک که قرار بود روزی به‌عنوان بزرگ‌ترین رقیب ادیسون با او وارد نزاعی بر سر جریان برق شود، نیکولا نام داشت. مادرش دوکا ماندیک، استعداد بالایی در بافتن پارچه‌های ظریف و زیبا با دستگاهی داشت که خود ابداع کرده بود و اشعار صربستانی را به راحتی به‌خاطر می‌سپرد. این استعدادهای مادر به‌صورت حافظه تصویری و تخیلی قوی به نیکولا منتقل شد. او در 8سالگی به علاقه خود به مهندسی و فیزیک پی برد. یکی از نخستین کاردستی‌های تسلا در مدرسه، ساخت یک توربین آبی بود. او از همان زمان رؤیای استفاده از نیروی یکی از معروف‌ترین آبشارهای جهان را داشت.

عشق به الکتریسیته
تسلا در دانشگاه ابتدا به مطالعه فیزیک و ریاضیات علاقه‌مند شد اما به سرعت مجذوب الکتریسیته شد. او در سال1873به کاراشتات، مؤسسه پلی‌تکنیک گراتس در اتریش و دانشگاه پراگ رفت. او در سال1881در یک کمپانی تلفن در بوداپست به‌عنوان مهندس الکترونیک مشغول به‌کار شد. نیکولا توانست سیستم برق و تلفن ایستگاه مرکزی آن شرکت را تا حدود زیادی بهبود دهد. در جست‌وجوی کار بهتر، یک سال بعد توسط کارفرمای خود برای کار در شعبه پاریس شرکت بین‌المللی ادیسون معرفی شد. مدیران شرکت در مدت کوتاهی متوجه استعداد بالای او در امور فنی شدند. به همین دلیل طراحی دینام و موتورهای پیشرفته و تعمیر تجهیزات شعبه‌های دیگر را نیز به او واگذار کردند. مدیر شعبه پاریس شرکت ادیسون را در سال‌1884 برای اداره کارخانه ادیسون به نیویورک فرا خواند. او به تسلا نیز پیشنهاد مهاجرت به آمریکا داد، تسلا پذیرفت و در کارخانه بزرگ ادیسون (که در زمینه ساخت تجهیزات بزرگ الکتریکی در مقیاس شهری فعالیت می‌کرد) مشغول شد.

بحران عصبی
تسلا در همان زمانی که در شرکت تلگراف در بوداپست کار می‌کرد، دچار بحران عصبی شد که خودش آن را ناشی از حس‌های به‌شدت قوی خود می‌دانست. او ادعا می‌کرد که می‌تواند صدای تیک‌تیک ساعت را از 3اتاق آن طرف‌تر بشنود یا لرزش قطاری که از فاصله 30کیلومتری می‌گذرد، باعث دردی غیرقابل تحمل در او می‌شود. در دوران نقاهت این بیماری بود که ایده‌ای سرنوشت‌ساز را کشف کرد. همچنان که در پارک قدم می‌زد، ایده یک موتور بهبود‌یافته به ذهنش رسید. موتور القایی! موتوری که برخلاف موتور جریان مستقیم تک‌مداره، از دو یا چند جریان متناوب برای ایجاد یک میدان مغناطیسی چرخان و تولید برق استفاده می‌کرد. او بی‌درنگ دریافت که این موتور می‌تواند انقلابی در جهان صنعت ایجاد کند.

وقتی ادیسون مسخره‌اش کرد
تسلا در نخستین برخورد با ادیسون ایده خود را با او در میان گذاشت و به او پیشنهاد کرد که به جای موتورهای موجود جریان مستقیم از موتورهای جریان متناوب استفاده کند. ادیسون ایده‌های او را مزخرفات خواند و یادآوری کرد که مدت‌ها از سیستم جریان مستقیم استفاده کرده و آن را ادامه خواهد داد. ادیسون همان روز تعمیر روشنایی یک کشتی بخار را به تسلا سپرد و او قبل از طلوع آفتاب کار را به اتمام رساند. ادیسون تحت‌تأثیر نبوغ فنی و پشتکار او قرار گرفت و پیشنهاد کرد که اگر بتواند طراحی ژنراتورها را بهبود دهد، مبلغ 50هزار دلار به او پرداخت خواهد کرد. تسلا از این پیشنهاد استقبال کرد و نه‌تنها 24دستگاه ژنراتور را بازطراحی کرد و بهبود بخشید بلکه حتی کنترل‌های خودکار هم روی آنها نصب کرد اما وقتی که زمان دریافت دستمزد رسید، ادیسون بهانه‌تراشی کرد و به او گفت که «تو شوخ‌طبعی آمریکایی را درک نمی‌کنی.» او در عوض پرداخت 50هزار دلار، پیشنهاد کرد که حقوق هفتگی او را که 18دلار بود به 28دلار افزایش خواهد داد. تسلا که فهمید فریب خورده با ناامیدی استعفا کرد و از این کشور جدید دلسرد شد.

روحیه شکست‌ناپذیر
با وجود سرخوردگی از برخورد ناجوانمردانه ادیسون، تسلا بلافاصله به پیگیری ایده‌های خلاقانه خود پرداخت. طولی نکشید که ایده‌های هوشمندانه‌اش مورد توجه سرمایه‌گذاران فناوری قرار گرفت. به کمک دو سرمایه‌گذار، کارخانه ساخت تجهیزات تسلا را راه‌اندازی کرد. رسانه‌های فناوری آن دوران ستایش‌اش کردند، اما پس از مدتی، سرمایه‌گذاران به این بهانه که بخش ساخت و تولید شرکت بازدهی کافی ندارد، این کارخانه را رها کردند و با تأسیس یک شرکت دیگر، تسلا را تنها گذاشتند. این در حالی بود که تسلا حق اختراع‌های خود را به کارخانه واگذار کرده بود و با تعطیلی آن در سال1886دچار مشکلات فراوان مالی شد و حتی به‌عنوان تعمیرکار، به مشاغل پاره وقت پرداخت. او از آن سال به‌عنوان سخت‌ترین دوران زندگی‌اش یاد کرده است اما او مداومتی عجیب و روحیه‌ای شکست‌ناپذیر داشت، دوباره به پاخاست و شرکای جدیدی یافت و موفق شد شرکت برق تسلا را تأسیس کند.

الهام‌بخش مخترعان
بسیاری از ایده‌های او را دزدیدند و بسیاری، از قبل اختراعات او، ثروت‌های کلانی اندوختند اما روح او، بزرگ‌تر از آن بود که به اعمال حقیرانه دیگران مشغول شود. شاید از دشمنان و رقبای حقیر و فریبکارش متنفر بوده باشد اما معتقد بود که «اگر نفرت شما بتواند به الکتریسیته تبدیل شود، تمام جهان را روشن خواهد کرد.» او در همه‌‌چیز فرصت‌های نوآوری را جست‌وجو می‌کرد.

نیکولا تسلا که تمام ثروتش را صرف تحقق ایده اختراعاتش کرد، در 86سالگی در فقر و تنهایی در هتلی در نیویورک درگذشت.

نبوغ منحصر به فرد، پشتکار بی‌بدیل، ایده‌های جسورانه و اشتیاق پرشور نیکولا تسلا برای عملی ساختن ایده‌های عجیب و غریب، همچنان الهام‌بخش مخترعان و دانشمندان است؛ مخترعی که می‌خواست از نفرت انسان‌ها برق تولید کند.

منبع: همشهری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • تسلا
    1

    روحشان قرین رحمت الهی

  • ناشناس
    0

    معاصرش
    موسس حوزه علمیه قم را داریم
    فکر نمیکنم ایندو به گردش هم برسند.

  • دومان
    1

    اسمش با برند فوق مدرن امروزی زنده است و همین مصداق مرد نکو نام نمیرد هرگز ...

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها