دیپلماسی به جای تقابل: تهران چگونه فضای پساجنگ را مدیریت میکند؟ | مذاکرات در مسیر احیا
مقامات ایرانی اخیراً مجموعهای از تحرکات دیپلماتیک حسابشده را آغاز کرده و لحن خود را نرمتر کردهاند؛ نشانهای از تمایل برای ازسرگیری دیپلماسی هستهای که پس از حملات اسرائیل به تأسیسات اتمی و مراکز نظامی ایران در ماه ژوئن متوقف شده بود.
به گزارش خبر فوری به نقل از المانیتور، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران، دو روز پیش در برابر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس سخنانی قابل توجه بیان کرد: «قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شده، اما برجام هنوز پابرجاست.»
او با اشاره به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برنامه جامع اقدام مشترک) گفت شورای عالی امنیت ملی به این نتیجه رسیده است که با وجود پایان دوره قطعنامه تأییدکننده توافق، خود برجام از نظر حقوقی همچنان معتبر است. عراقچی افزود: «از آنجا که برجام حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسد و در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل همچنان معتبر است، تصمیم گرفتیم خروج از آن را اعلام نکنیم.» او تأکید کرد برخی مفاد توافق هنوز برای ایران سودمند است.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که ایران در جنگ ماه ژوئن (خرداد) متحمل خساراتی شد و برخی از تأسیسات هستهایاش در حملات آمریکا و اسرائیل آسیب دید. ماه گذشته، طرفهای اروپایی برجام با فعالسازی «مکانیسم ماشه»، مجموعهای از تحریمهای سازمان ملل را که پس از توافق لغو شده بود، دوباره اعمال کردند.
با این حال، سخنان عراقچی روشنترین نشانه در ماههای اخیر بود که تهران درِ دیپلماسی را نبسته است و برخلاف گمانهزنیها، قصد ندارد رسماً از توافق خارج شود.
در ۳۱ اکتبر، وزارت خارجه ایران گزارش داد عراقچی با همتای مصری خود بدر عبدالعاطی درباره برنامه هستهای ایران گفتوگو کرده است. قاهره در ماه سپتامبر میانجی دیدار میان عراقچی و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رافائل گروسی، بود؛ نشستی که در آن مرحلهای جدید از همکاریهای ایران و آژانس پس از ماهها توقف طراحی شد.
ایران پیشتر هشدار داده بود که اگر مکانیسم ماشه فعال شود، این مرحله از همکاری را اجرا نخواهد کرد. با این حال، تماس تلفنی روز جمعه نشانهای از تلاشی تازه برای احیای همکاری تلقی شد. رسانههای ایرانی همچنین به نقل از منابع مصری نوشتند دو وزیر با گروسی نیز تماس جداگانهای داشتهاند.
این گفتوگوها پس از تغییر لحن گروسی صورت گرفت. او در سخنانی در نیویورک گفت ایران در حال حاضر فعالانه غنیسازی نمیکند، هرچند بازرسان «تحرکاتی نزدیک به ذخایر اورانیوم» را مشاهده کردهاند. گروسی از آغاز تدریجی بازرسیها در ایران خبر داد، اما یادآور شد سایتهایی که در حملات ژوئن بمباران شدند هنوز در دسترس نیستند.
تهران از همین نکته برای اثبات ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود بهره برد. سخنگوی وزارت خارجه، اسماعیل بقایی، در ۳۰ اکتبر به نقل از خبرگزاری ایسنا گفت گروسی کاملاً از «ماهیت صلحآمیز فعالیتهای هستهای ایران» آگاه است.
این لحن در مقایسه با ماههای پس از حملات ژوئن بسیار ملایمتر بود؛ زمانی که مقامات ایران آژانس را به همدستی با اسرائیل متهم میکردند و برخی خواستار خروج کامل از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بودند.
در همان روز، معاون وزیر خارجه، مجید تختروانچی، در رأس هیأتی به عمان سفر کرد؛ کشوری که پیش از جنگ ژوئن میزبان پنج دور گفتوگوهای ایران و آمریکا بود. طبق گزارش تلویزیون دولتی ایران، وی با وزیر خارجه عمان، بدر البوسعیدی، دیدار کرد و دو طرف بر استفاده از مذاکره و «راهحلهای مسالمتآمیز» برای حل بحرانهای منطقهای تأکید کردند.
بازگشت قطر به صحنه
نخستوزیر قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، روز چهارشنبه در شورای روابط خارجی در نیویورک اعلام کرد کشورش در تلاش است تا با آمریکا و ایران همکاری کند تا مذاکرات از سر گرفته شود. او گفت: «ایران همسایه من است. ثبات ایران برای من کلیدی است، نه یک امتیاز، بلکه ضرورتی حیاتی.»
ابتکار تازه دوحه نشانگر نگرانی از احتمال تشدید تنشهای نظامی و در عین حال، اذعان به این واقعیت است که ثبات پساجنگ ایران پیششرط صلح منطقهای است. گزارشها حاکی است قطر در هفتههای اخیر پیامهایی میان تهران و پایتختهای غربی منتقل کرده، مشابه نقشی که در تبادل زندانیان ایران و آمریکا در سال ۲۰۲۳ ایفا کرد.
برخلاف تأکید واشنگتن بر توقف کامل غنیسازی در ایران، نخستوزیر قطر حق تهران برای پیگیری برنامه هستهای صلحآمیز «در چارچوب قوانین بینالمللی» را به رسمیت شناخت؛ موضعی که روایت ایران از قانونی و شفاف بودن فعالیتهایش را تقویت میکند.
پیام دوحه مبنی بر ضرورت ثبات ایران در دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز پژواک یافته است. حتی دولتهایی که زمانی در کمپین «فشار حداکثری» آمریکا مشارکت داشتند، اکنون از خطر سرریز تنشها به منطقه نگراناند. از نگاه آنان، بازگشت ایران به مسیر دیپلماسی ساختارمند به معنای پیشبینیپذیری و مدیریت ریسک است.
نرم شدن لحن در فضای پساجنگ
برای تهران نیز معادله روشن است. پس از تجربهی تحریمها، ترورها و حملات، ایران دیپلماسی را ضرورتی راهبردی میدانند؛ راهی برای خرید زمان، بازسازی بازدارندگی و اصلاح تصویر منطقهای خود.
تغییر لحن ایران در شرایط شکننده پس از جنگ نیز معنا پیدا میکند. درگیری خردادماه هر دو طرف را آسیبپذیر اما محتاط گذاشت. در چنین فضایی، دیپلماسی (هرچند ناقص) برای تهران هم فرصتی برای تنفس و هم ابزاری برای مشروعیتبخشی است. از طریق تعامل با کشورهایی چون قطر، عمان و مصر، ایران میکوشد این روند را بهعنوان بخشی از تلاشهای منطقهای برای ثبات معرفی کند، نه عقبنشینی در برابر غرب.
با این همه، مسیر پیشرو دشوار است. فضای مانور تهران محدود شده، اقتصاد کشور زیر فشار تورم و کاهش ذخایر ارزی قرار دارد. موفقیت احتمالی دیپلماسی تازه به این بستگی دارد که آیا ایران میتواند عملگرایی تاکتیکی را به انعطاف راهبردی تبدیل کند و آیا واشنگتن نیز آماده است تا نیمی از مسیر را به سوی آنها گام بردارد؟
آمریکاییها میگویند مادوستمان سگمان است باید نوکر باشید ومورد تجاوز قرار بگیرید وتوسری خور باشید شما اگر واجد شرایط هستید بفرمایید