پاسخ یوسف پزشکیان به مخالفان دولت/ اکنون زمان لالایی گفتن نیست، زمان بیدار شدن است/ باید از همه ظرفیت‌های حاکمیتی استفاده شود؛ دولت، مجلس، قوه قضائیه، سپاه، بسیج، حوزه، دانشگاه، روحانیت، هیئت‌های مذهبی

برای اینکه این موتورها روشن شود و حرکت ایجاد شود باید ضربه بزنیم داد بزنیم یک جاهایی هل بدهیم. ماشین‌ها خودشان باید راه بروند. دولت قرار نیست ماشین‌ها را بکشد.

پاسخ یوسف پزشکیان به مخالفان دولت/ اکنون زمان لالایی گفتن نیست، زمان بیدار شدن است/ باید از همه ظرفیت‌های حاکمیتی استفاده شود؛ دولت، مجلس، قوه قضائیه، سپاه، بسیج، حوزه، دانشگاه، روحانیت، هیئت‌های مذهبی

یوسف پزشکیان، فرزند رئیس جمهور در مطلبی با عنوان «گفتمان مغفول و پارادایم ناشناخته » در کانال تلگرامی خود نوشت: 

شنبه ۲۶ مهر روزنامه وطن‌امروز در صفحه اول و دوم مطلبی منتشر کرده با قلم آقای محمد رستم پور با این عنوان:

نگاهی به پیامدهای ضعیف‌نمایی‌های مسعود پزشکیان

آقای رئیس‌جمهور! بس کنید

چند تا نکته درباره یادداشت فوق قابل تأمل است:

۱. در یک جایی از یادداشت به سخنان رهبری اشاره کرده که «دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف می‌زنند، راوی قدرت و و امکانات کشور باشند ...». 

مسئول چه کسی است؟ هر کس که می‌فهمد به اندازه‌ای که می‌فهمد مسئول است. اگر نویسنده متوجه حرف رهبری شده است و خود را تابع رهبری می‌داند، همین کاری که می‌کند خلاف نظر رهبری است. چون می‌خواهد رئیس‌جمهور را ضعیف نشان بدهد. اشکال و ضعف‌های رئیس‌جمهور را به خیال خود گوشزد می‌کند. 

همانطور که در یادداشت قبلی گفتم نقد حتما خوب است و باید از آن استقبال شود. اما خوب‌تر آن است که منتقد به نقد خودش باور داشته باشد و به آن عمل کند. 

۲. «ضعیف نمایی» یعنی دروغ گویی. یعنی از خود ضعیف‌هایی نشان بدهیم که نداریم. تیتر انتخاب شده منصفانه نیست. رئیس‌جمهور ضعیف‌نمایی نکرده است. بلکه ضعف‌هایی را که وجود دارد بیان کرده است. وقتی ما بحران آب در کشور داریم و بدون مشارکت مردم امکان عبور از بحران را نداریم، انتظار دارند بگوییم ما در آب خیلی پیشرفته هستیم و نگران نباشید مشکلی وجود ندارد؟ وقتی مشکل انرژی داریم، وقتی مردم مشکل معیشتی دارند و ناراحت و ناراضی هستند، همه چیز مرتب است؟

۳. قبول وجود ضعف و اشکال گام اول اصلاح است. کسی که اشکالات و ضعف‌هایش را قبول نمی‌کند اصلا برای اصلاح اقدام نمی‌کند. یکی از مهم‌ترین اشکالات حکمرانی ما تا به امروز این بوده که حقایق را صادقانه با مردم طرح نکرده‌ایم یا از اساس کتمان کرده‌ایم. باید بدانیم که در چه شرایطی هستیم تا واکنش خود را با شرایط موجود تطبیق بدهیم. اکنون زمان لالایی گفتن نیست. زمان بیدار شدن است. 

۴. نکته دیگر اختلاف در پارادایم‌ های فکری است که باید در یک یادداشت مجزا به آن بپردازم. به طور خلاصه پاردایم فکری دوستانی که نقد می‌کنند و دولت را به بی‌برنامگی یا بی‌عملی متهم می‌کنند با پارادایم فکری رئیس‌جمهور فرق دارد. رئیس‌جمهور برنامه دارد، افق دارد، امید دارد و با تمام قدرت و توان تلاش می‌کند؛ اما به دلیل ضعف ما (بخش رسانه‌ای و روابط‌عمومی) فهم درستی از دیدگاه‌ها و برنامه‌های رئیس‌جمهور حاصل نشده است. 

رئیس‌جمهور به این قائل است که برای حل مشکلات 

۱- باید از همه ظرفیت‌های حاکمیتی استفاده شود. دولت، مجلس، قوه قضائیه، سپاه، بسیج، حوزه، دانشگاه، روحانیت، هیئت‌های مذهبی و ...

۲- مردم صاحب کشورند و دلسوز به خود و سرنوشت خود هستند، و بدون همکاری و کمک آن‌ها مشکلات کشور حل نمی‌شود. پس باید پای کار بیایند و مشارکت کنند. 

۳- با نقشه‌های تکراری و روش‌های تکراری نمی‌توان به نتایج متفاوت رسید.

برای اینکه این موتورها روشن شود و حرکت ایجاد شود باید ضربه بزنیم داد بزنیم یک جاهایی هل بدهیم. ماشین‌ها خودشان باید راه بروند. دولت قرار نیست ماشین‌ها را بکشد.

منبع: دنیای اقتصاد
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • رابی

    کسی که خوابیده باشد را می شود بیدار کرد.اما کسانی که خودشان را به خواب زده اند به هیچ شکلی نمی توان بیدار کرد.چون منافعشان در خواب زدگی است.