ماجرای جدید در پروندۀ اختلافات اشرفی اصفهانی و پناهیان در مرزداران

حجت‌الاسلام محمد اشرفی اصفهانی تولیت مسجد جامع یا مجتمع بزرگ امیر‌المؤمنین در غرب تهران (‌منطقه مرزداران) که پیشتر در گفت‌و‌گو با عصر ایران از مشکلات خود پس از استقرار حجت الاسلام پناهیان در حوزه علمیه این مجموعه و تصرف بخشی از آن گفته بود از تصرف آشپزخانه و ایجاد مشکل برای تهیه غذای نذری محرم از شب پنجم به بعد خبر داده است.

ماجرای جدید در پروندۀ اختلافات اشرفی اصفهانی و پناهیان در مرزداران

   تولیت مسجد جامع در این گفت و گو از رییس سازمان اوقاف انتقاد کرده و مدعی شده حجت الاسلام خاموشی به جای حل مشکل در عمل به سود پناهیان عمل کرده است.

وی توضیح داده خودمان و در زمان آقای امام جمارانی با اعتماد به اوقاف این سازمان را دخالت دادیم تا همه بدانند نیت انتفاع مادی در میان نیست ولی حالا گرفتار شده ایم.

بخش هایی از توضیحات حجت الاسلام اشرفی اصفهانی دربارۀ وضعیت این مجموعۀ بزرگ دینی در غرب تهران را عینا نقل می کنیم و آمادگی داریم توضیحات آقای پناهیان یا سازمان اوقاف را هم منعکس کنیم:

* من فکر می کنم مجرم هستم. چرا مجرم و به چه جُرمی؟ به جرم مسجد ساختن. من بزرگ‌ترین پایگاه مذهبی، علمی و اسلامی را در غرب کشور و در غرب تهران، در پایتخت، با خون‌دل ساختم. حدود چهل سال از عمرم را صرف کردم. نام مبارک علی (ع) که میلیون‌ها بار بر درودیوار این مجموعه مزین شده است. یعنی من فکر می‌کنم اگر فراخوان بدهم که هرکس توانست بیاید و نام‌های علی (ع) را در این مجموعه بشمارد، چقدر است؟ من فکر می‌کنم از میلیون‌ها عدد گذشته است که نام حضرت اینجا مزین شده به «علی، علی، علی، علی، علی»؛ اول خدا، بعد رسول خدا، بعد علی، علی، علی. از گلدسته‌های مسجد گرفته تا گنبد، داخل شبستان، حسینیه، فاطمیه و تالار مجموعه، همه‌اش «علی، علی» است.

   ما می‌خواستیم اثری از خودمان به یادگار بگذاریم تا نام مبارک علی (ع) و در کنار آن، نام پدرمان، شهید محراب، در اینجا احیا شود. ما در اینجا می‌توانستیم از خودمان بگذریم. بالاخره از دنیا می‌رویم. خواستیم اینجا مصداقی برای «إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ» باشیم؛ اگر خداوند قبول بفرماید، یکی از آن مصادیق، من باشم. با چنگ‌ودندان ما این مجموعه را در سال ۶۸ آغاز کردیم و ساخت آن از سال ۷۰ شروع شد و اکنون ۳۵ سال از عمر مفید من شبانه‌روز، بدون آنکه در جای دیگری مشغول باشم، فقط صرف این مجموعه شده است. این مسجد و مجموعه فرهنگی - مذهبی که تالار اجتماعات، دو سالن مفصل، حسینیه، فاطمیه و کتابخانه دارد و ما خواستیم نام پدر را در اینجا احیا کنیم که متأسفانه به هدف مان نرسیدیم و مکانی که به نام شهید محراب بود، به‌وسیله  غصب شده است. 

 * حال، خودم را ملامت می‌کنم که اشتباه کردم و کار به دست اوقاف افتاد. همه گفتند اشتباه کردی؛ حتی همین آقای رئیسی (رحمت‌الله علیه)، رئیس‌جمهور قبلی. از آقای هاشمی گرفته تا سایر رؤسای جمهور، مقامات قضایی، مقامات مقننه، همه گفتند اشتباه کردی.

ما می‌خواستیم دستگاهی بر سر ما اشراف داشته باشد تا نگویند آقای اشرفی این مجموعه را خورد و برد و چاپید و از این حرف‌ها که اینترنشنال هم در مورد من و آن آقایی که مخالفت و سنگ‌اندازی می‌کند، گفته است. 

 *به‌جای آنکه بیایند و بگویند: آقا، خداقوت، خدا به شما سلامتی بدهد، ما شما را کمک می‌کنیم، دائماً مانند زالو و زنبور به جان من افتاده‌اند. نه آرامشی در زندگی من هست، نه آرامشی در خانواده من. مسجدی که ساخته می‌شود که همه می‌دانند، خود اوقافی‌ها هم می‌دانند، یک میلی‌متر آن نه به نام من است و نه به نام فرزندانم. خدا را شاهد می‌گیرم که اگر من دیناری از اینجا استفاده کرده باشم. من فقط با چنگ‌ودندان، ۳۵ سال عمرم را صرف کردم و این مجموعه را ساختیم و اکنون نیز به وظیفه خود عمل می‌کند. یکی از مساجد مهم کشور است. ما یک پایگاه بزرگ، یک سازمان مهم فرهنگی ساخته‌ایم. 

اکنون من، در این اواخر، به هر جا که توانسته‌ام متوسل شده‌ام. خدمت آیت‌الله بوشهری رفتم و ایشان احساس کردند که واقعاً من به‌شدت تحت‌فشار هستم. گفتند: «من همین‌الان، پس از ملاقات شما با من، تلفن می‌زنم و پی گیری می‌کنم.» با آیت‌الله شب‌زنده‌دار مفصلاً صحبت کردیم. با سایر بزرگان، مانند آقای اعرافی که کاملاً در جریان ریزودرشت مسائل هستند، پیامک دادم. آن‌قدر فشار بر من زیاد است که واقعاً اعصابم در حال ازهم‌پاشیدن است. برای خودم از خداوند طلب مرگ کرده‌ام. ای‌کاش در همین حوادث اخیر، من هم مانند شهدای عزیز و بزرگوار سپاهی و ارتشی که شهید شدند  من هم شهید می‌شدم و راحت می‌شدم. 

 * خطابم به رییس سازمان اوقاف است.جناب آقای خاموشی! شما که رئیس اوقاف هستید، از رؤسای قبل از خودتان، از آقای نظام‌زاده، از آقای امام جمارانی و دیگران سؤال کنید. این مسجدی که ساخته شده، آیا من یک ریال از اوقاف کمک گرفته‌ام؟ آیا آن‌ها یک‌قدم برای من برداشته‌اند؟  وقتی آقای نظام‌زاده که شانزده سال رئیس اوقاف کشور و نماینده ولی‌فقیه بود، نوشته است: «اعیانی و عرصه این مجموعه توسط آقای اشرفی اصفهانی ساخته شده است» و همه‌وهمه می‌دانند که ما دیناری استفاده نکرده‌ایم. 

مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی به من می‌فرمودند: «آقای اشرفی، هیچ‌کس بر شما منتی ندارد و شما کاری کرده‌اید که در قرن‌ها باقی خواهد ماند. با دست‌خالی و همت عالی این مجموعه را ساخته‌اید.» یا آقای خاتمی به اینجا می‌آمد و می‌گفت: «آقا، چطور این مجموعه را ساختی؟ با کدام امکانات ساختی؟» گفتم: «فقط معجزه علی بن ابی‌طالب (ع). فقط روح مطهر آقا امیرالمؤمنین (ع) کمک کرده است.» آقا، گناه من چه بوده؟ ما مسجد ساخته‌ایم.

    * ما تمام دنیای خود را فدای این کار بزرگ کردیم. حالا می‌بینم در برابر افرادی قرار گرفته‌ام که به‌اندازه نوه من هستند و اصلاً  اینجا مقابل من بحث و گفت و گو می‌کنندو برای ما مشکل درست کرده اند.

*  اتفاقی که اخیرا  افتاده این است که آشپزخانه مسجد را که ما هر سال در ایام عاشورا، از شب پنجم تا روز عاشورا، به مردم شام می‌دادیم تصرف کرده‌اند؛ درحالی‌که ما برنج و مواد غذایی را تهیه کرده‌ایم. در حال رایزنی هستیم تا مکانی را خارج از مسجد پیدا کنیم تا در آنجا غذا پخته شود و به عزاداران امام حسین (ع) غذا داده شود. متأسفانه دیشب تا پاسی از شب، من و نزدیکانم پیگیری کردیم، اما جایی پیدا نکردیم. آشپزخانه ما را تصرف کرده‌اند. مؤسسه فرهنگی پدر مرا دو هفته قبل تصرف کردند. من نمی‌دانم اصلاً چیزی در آنجا باقی‌مانده است یا نه. خواستم خودم به آنجا بروم و بازدید کنم، اما مرا راه ندادند.  

*نمی دانم درست است یا نه اما شنیده ام به این آقایان گفته اند  بروید جلو «بروید جلو تا محراب». امیدوارم آقای خاموشی این نقل قول ها  و ادعاها را تکذیب کند. 

  *  کار به جایی رسیده که اینترنشنال می‌گفت دو آخوند به جان هم افتاده‌اند.(اشرفی اصفهانی و پناهیان).  یعنی رفتارشان باعث سوء استفاده آنها شده است.

 

 

 

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید