آسیای مرکزی، پروژه جدید رژیم صهیونیستی برای ایران‌هراسی

حضور روز افزون رژیم صهیونیستی در کشورهای منطقه آسیای مرکزی میتواند یک خطر جدی برای منافع جمهوری اسلامی ایران بوده و منابع تهدید جدیدی را برای ایران در این منطقه از سوی صهیونیست ها ایجاد کند.

آسیای مرکزی، پروژه جدید رژیم صهیونیستی برای ایران‌هراسی

تحولات در سطح منطقه‌ای و بین المللی درچند ماه اخیر شدت بیشتری به خود گرفته است و اکنون شاهد تغییرات عمده و گسترده‌ای در معادلات کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در سطح بین الملل هستیم. منطقه غرب آسیا به عنوان یکی از حیاتی‌ترین مناطق دنیا از این تحولات به دور نبوده و همواره به عنوان یکی از نقاط مهم تاثیرگذار یا تاثیرپذیر در حوادث بین المللی مطرح بوده است.

در سال های اخیر این منطقه شاهد تحولات شگرف و گسترده‌ای بوده است که از جمله آن می‌توان به افزایش قدرت محور مقاومت به رهبری ایران به عنوان یک مهره و بازیگر تاثیرگذار در معادلات سیاسی پس از شکست طرح عبری-عربی- غربی تجزیه سوریه با استفاده از گروه‌های ترویستی، آغاز کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه در یک سال اخیر و شکست طرح منزوی‌سازی ایران به دنبال توافق سیاسی میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد.

در این میان، رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگر غیر بومی در منطقه نیز از این تحولات دور نبوده است. صهیونیست‌ها که اکنون با وقوع تحولات جدید از جمله شکست طرح منزوی‌سازی ایران به دنبال توافقات سیاسی اخیر میان ایران و کشورهای عربی، ناکام ماندن طرح ناتوی عبری-عربی با کشورهای عربی در منطقه و کاهش حضور آمریکا در غرب آسیا و عدم تمایل به درگیری با ایران، خود را در تنگنا می‌بینند، در پی یک زمین بازی جدید هستند تا برای خود و ادامه تقابل با ایران، فرصت‌های جدید بدست بیاورند. این زمین بازی جدید، آسیای مرکزی است.

به طور کلی اهداف صهیونیست‌ها برای حضور در منطقه آسیای مرکزی را می‌توان مسائل زیر معرفی کرد:
۱- دسترسی به پتانسیل‌های طبیعی و منابع قابل توجه در این منطقه
۲- استمرار راهبرد حضور در مناطق و کشورهای اطراف ایران و حضور در کشورهای اسلامی
۳- پر کردن خلاء حضور آمریکا در این منطقه
۴- ادامه پروژه ایران‌هراسی در میان کشورهای آسیای مرکزی
۵- جذب مهاجر برای سکونت در سرزمین‌های اشغالی، از جمله جوامع یهودی
۶- دسترسی به پتانسیل‌های طبیعی و منابع قابل توجه در این منطقه

آسیای مرکزی ثابت کرده است که می‌تواند به دلایل زیادی با وجود جمعیت دائما در حال رشد، پتانسیل مشکل آب در روابط بین کشورها و تعداد قابل توجهی از مسائل سرزمینی و مرزی به عنوان یکی از صلح‌آمیزترین مناطق روی کره زمین در نظر گرفته شود. نباید فراموش کرد که صهیونیست‌ها مدعی هستند در زمینه کشاورزی و مدیریت منابع آبی، جزو پیشرفته‌ترین‌ها در دنیا هستند و این امر باعث می‌شود که جذابیت آسیای مرکزی برای آن‌ها چند برابر شود و از سوی دیگر نیز دولت‌های آسیای مرکزی برای دریافت تکنولوژی مرتبط با این حوزه، از حضور رژیم صهیونیستی در کشورهایشان استقبال کنند.

 همچنین این منطقه دارای منابع عظیم نفتی است. منابع عظیم نفت و گاز طبیعی آسیای مرکزی را باید یکی از بنیان‌های تعادل در بازارهای جهانی انرژی به شمار آورد. سهم ذخایر نفت کشورهای آسیای مرکزی با واحد میلیارد بشکه عبارت است از: قزاقستان۷۸.۵ ، جمهوری آذربایجان ۱۸.۳، ترکمنستان ۱.۶ و ازبکستان ۱.۶. سهم گاز طبیعی کشورهای آسیای مرکزی هم با واحد تریلیون متر مکعب عبارت است از: ترکمنستان ۸۳.۲، قزاقستان ۷، ازبکستان ۵.۱، و جمهوری آذربایجان ۴.۷.

در دو دهه اخیر، ما شاهد کشف ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی در منطقه آسیای مرکزی بوده‌ایم. همچنین وجود منابع ذغال سنگ و اورانیوم نیز از جمله دیگر منابعی است که در این منطقه یافت می‌شود. با نگاهی به منابع موجود در این منطقه مشخص می‌شود از آن‌جایی که رژیم صهیونیستی دارای قلمرو زمینی محدود و به تبع آن، منابع طبیعی محدودی است، چه چیزی برای آن‌ها بهتر از دستیابی به منابع غنی و ارزشمند این منطقه به منظور رشد وضعیت اقتصادی خود است؟ آن هم در منطقه‌ای که همواره در وضعیت صلح و آرامش بوده و برای سرمایه‌گذاری نگرانی خاصی وجود ندارد.

استمرار راهبرد حضور در مناطق و کشورهای کشورهای اسلامی و اطراف ایران

صهیونست‌ها همواره به دلیل جغرافیای سیاسی خود در منطقه غرب آسیا، درصدد دستیابی به مناطق فراتر از کشورهای عربی اطراف خود و منطقه بوده‌اند. مرزهای رژیم صهیونیستی در محاصره کشورهای عربی است که روابط چندان مثبتی با صهیونیست‌ها ندارند. از این رو صهیونیست‌ها پیرو دکترین بن گورین، همواره در صدد دستیابی به مناطق مختلف جهان از جمله مناطق نزدیک به غرب آسیا بوده‌اند. حضور و رابطه رسمی با کشورهای آسیای مرکزی می‌تواند برای صهیونیست‌ها راه تنفس ایجاد کند. همچنین از آن‌جایی که جوامع کشورهای آسیای مرکزی اسلامی است، حضور در این کشورها، به موجودیت رژیم صهیونیستی مشروعیت می‌بخشد.

یکی از مهم‌ترین هدف صهیونیست‌ها اما برای حضور در این منطقه، پیشبرد راهبرد نزدیک‌شدن به مرزهای ایران است. صهیونیست‌ها می‌خواهند کشورهای آسیای مرکزی را زمین جدید تقابل خود با ایران قرار بدهند. آن‌ها در بیست سال اخیر تلاش خود را کرده‌اند تا در کشورهای اطراف ایران برای خود جای پایی به دست آورند که این موضوع در آذربایجان، کردستان عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس در مسئله توافقات ابراهیمی کاملا آشکار بوده است. از دیگر کشورهای مورد نظر صهیونیست‌ها، ترکمنستان است که تنها همسایه ایران در شرق و شمال شرق است که مرزهای امنی با ایران دارد.

پیشتر صهیونیست‌ها با واکنش ترکمنستان در این مسئله مواجه شده بودند. زمانی که رژیم صهیونیستی درصدد معرفی سفیر خود در ترکمنستان بود، دولت ترکمنستان از پذیرش استوارنامه وی خودداری کرد. در مسئله تائید حضور حائیم کورن در ترکمنستان به عنوان سفیر رژیم صهیونیستی که صهیونیست‌ها چند ماه تلاش کردند تا وی به عنوان سفیر آن‌ها به ترکمنستان برود، یکی از مقامات بلندپایه ترکمنستان با تاکید بر عدم پذیرش مجدد استوارنامه حائیم کورن سفیر معرفی‌شده توسط وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اظهار داشت: «از آن‌ها می‌خواهیم جاسوس جمع‌آوری‌کننده اطلاعات درباره ایران به کشورمان نفرستند.»

به گفته روزنامه هاآرتص، مقامات ترکمنستانی، کورن را با توجه به سوابقش که سه سال در دانشکده امنیت داخلی گیلوت فعالیت کرده بیشتر از آن‌که دیپلمات بدانند، جاسوس می‌دانستند.

در این میان افغانستان با توجه به شرایط ویژه خود، برای صهیونیست‌ها نیز اهمیت یافته است. ناامنی در مرزهای ایران و افغانستان، برای صهیونیست‌ها این فرصت را ایجاد کرده است تا با نزدیکترکردن خود به مناطق مرزی ایران و افغانستان، طرح‌ها و پروژه‌های خود برای ناامنی در داخل ایران را پیگیری کنند و حضور در کشور ترکمنستان، بهترین موقعیت برای دسترسی مامورهای سرویس‌های امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی به مناطق مرزی ایران و افغانستان است.

پر کردن خلاء حضور آمریکا در این منطقه

منطقه آسیای مرکزی به دلیل موقعیت و شرایط خود، از مناطقی بوده است که ایالات متحده آمریکا ظهور و بروز چندانی در آن نداشته است که از جمله آن، می‌توان به همسایگی دو قدرت بزرگ روسیه و چین و همکاری کشورهای این منطقه با این دو قدرت شرقی اشاره کرد.

در این میان، دولت ازبکستان همکاری‌هایی با آمریکا و ناتو داشته است اما هیچگاه به صورت حضور گسترده در این کشور نبوده است. مطرح‌شدن احتمال میزبانی از نیروهای آمریکا در ازبکستان حتما با مقاومت از سوی مسکو و پکن رو به رو خواهد شد و محل تردید است که تاشکند آماده پرداختن بهای این مسئله باشد. چین و روسیه به دلیل نگرانی‌هایی که از حضور آمریکا در کشورهای این منطقه دارند، به مبارزه با حضور آمریکا در این منطقه ادامه خواهند داد و این کار را در کنار یکدیگر و فعالانه‌تر از گذشته انجام خواهند داد.

در این میان، رژیم صهیونیستی به عنوان متحده امنیتی-نظامی تمام عیار آمریکا، می‌تواند تا حدی این خلاء حضور را برای آمریکا پر کرده و ماموریت‌ها و خواسته‌های ایالات متحده آمریکا در این منطقه را پیگیری و در صورت امکان به سرانجام برساند. نباید فراموش کرد که صهیونیست‌ها همواره برای آمریکا در منطقه غرب آسیا به عنوان یک بازوی عملیاتی-امنیتی بوده‌اند که در مواقع و موقعیت‌های مختلف از ارائه خدمات و کمک‌های نظامی-امنیتی برای آمریکا دریغ نکرده‌اند.

ادامه پروژه ایران‌هراسی در میان کشورهای آسیای مرکزی

همواره شاهد این امر بوده‌ایم که مهم‌ترین برنامه صهیونیست‌ها به محض حضور در یک کشور، پایه‌گذاری پروژه ایران‌هراسی بوده است. اظهارات نخست وزیر و مقامات سیاسی و امنیتی این رژیم در مجامع بین المللی و تاکید و اشاره مکرر به مسئله ایران گویای این امر است. در مسئله توافقات ابراهیمی و برنامه تشکیل ناتوی عبری-عربی، صهیونیست‌ها با استفاده از پروژه ایران‌هراسی سعی داشتند تا آن‌قدر کشورهای عربی منطقه را نسبت به ایران وحشت‌زده کنند و همچنین ایران را آن‌قدر منبع تهدید منطقه‌ای و جهانی نشان دهند، تا یک نزاع دائمی مستمر در جهت اهداف خود میان کشورهای عربی منطقه و جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند. مشابه این پروژه را امروز می‌توانیم در منطقه قفقار و کشور آذربایجان مشاهده کنیم. مهم‌ترین علت درگیری‌ها و تنش‌های فعلی میان دولت آذربایجان و جمهوری اسلامی، تحریک باکو بر علیه ایران، توسط رژیم صهیونیستی است.

منطقه آسیای مرکزی نیز از جمله برنامه‌های رژیم صهیونیستی برای پایه‌گذاری پروژه ایران‌هراسی است و در این میان به صورت خاص، ترکمنستان به دلیل همجواری مرزی با ایران، می‌تواند برای رژیم صهیونیستی پروژه‌ای مشابه به پروژه دولت آذربایجان باشد.

جذب مهاجر برای سکونت در سرزمین‌های اشغالی، از جمله جوامع یهودی

رژیم صهیونیستی به عنوان یک دولت و جامعه جعلی، همواره نیاز به ملت‌سازی و جذب مهاجران و معرفی آن‌ها به عنوان شهروندان اسرائیلی داشته است تا از این طریق بتواند روند یهودسازی کامل فلسطین اشغالی را انجام دهد و آثار هرگونه ساکنین غیر یهودی را پاکسازی کند.

مسئله جذب مهاجرین و از جمله مهاجران یهودی، یکی از اهداف صهیونیست‌ها در ورود به هر منطقه با کشور است. صهیونیست‌ها نیز در کنار مسئله دستیابی به منابع طبیعی در آسیای مرکزی به منظور به دست آوردن موقعیت جدید برای مقابله با ایران، درصدد جذب مهاجر از جوامع یهودی در آسیای مرکزی برای سکونت در سرزمین‌های اشغالی را دنبال می‌کنند. البته برنامه جذب مهاجر از کشورهای آسیای مرکزی، پیشتر نیز در زمره اهداف رژیم صهیونیستی بوده است. در سال ۲۰۰۵ آژانس جهانی یهود، برنامه‌ای جدید برای جذب گسترده یهودیان آغاز کرد که طی آن قرار شد ۲۵۰هزار یهودی را از جمهوری‌های استقلال‌یافته شوروی جذب کند. بنا بر این گزارش، آژانس جهانی یهود در پی کاهش میزان مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی تصمیم گرفت این برنامه گسترده را آغاز کند و به جذب مهاجرینی جدید از جمهوری‌های استقلال‌یافته شوروی بپردازد. روزنامه صهیونیستی معاریو نیز نوشت این تصمیم در پایان نشست هیأت امنای این آژانس در شهر اشغالی قدس و در پی کاهش مهاجرت یهودیان از کشورهای غربی به اسرائیل گرفته شد.

منبع: خبر 24
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها