هرج و مرج بریتانیا، نشانه ناکارآمدی مدرنیزاسیون به سبک غربی

وزیر سابق خزانه داری بریتانیا سه شنبه ۲۵ اکتبر رسماً به عنوان نخست وزیر این کشور بر سر کار آمد. به گزارش بی بی سی چالش‌های جدی پیش روی او نهفته است که از جمله آنها می‌توان به بدترین وضعیت اقتصادی بریتانیا در چند دهه اخیر و اختلافات جدی درون حزب محافظه کار اشاره کرد.

هرج و مرج بریتانیا، نشانه ناکارآمدی مدرنیزاسیون به سبک غربی

چند روز پیش «لیز تراس» نخست وزیر پیشین از سمت خود استعفا و عنوان کوتاه‌ مدت‌ترین نخست وزیر در تاریخ بریتانیا را از آن خود کرد. وی در سخنرانی استعفای خود اعتراف کرد که نمی‌تواند ماموریتی که حزب محافظه کار بریتانیا به او داده بود را انجام دهد، یعنی اینکه نتوانست مشکلاتی مانند قیمت بالای انرژی را که متعاقب رشد آهسته و تورم بالای اقتصاد بریتانیا است، حل کند. ناگفته نماند که ناتوانایی در حل این مشکلات نیز یکی از دلایل کناره گیری بوریس جانسون بود.

در پاسخ به مسائل اقتصادی و دیگر مسائل، دولت‌های بریتانیا در شرایطی گیر کرده‌اند که نمی‌توانند به وعده‌های خود عمل کنند و درمانده هستند.

این مساله فقط به موضوع ظرفیت حکمرانی مربوط نیست چرا که در واقع بسیاری از کشورهای غربی فاقد این قدرت هستند که کاری درباره حل این موضوعات انجام دهند و همین منعکس کننده مشکلات عمیق‌تری مثل ناتوانی مدل توسعه غربی است.

بریتانیا به عنوان منشاء انقلاب صنعتی اولین کشوری بود که وارد جامعه مدرن شد. پابه پای مدرن سازی پی در پی کشورهای غربی به رهبری بریتانیا، به دیگر نقاط جهان نیز اینگونه القاء شد که «مدرن سازی یعنی غربی شدن». با این حال مدرن سازی غرب بر انباشت سرمایه استوار است.

دو راه انباشت سرمایه وجود دارد: یکی به غارت بردن ارزش مازاد ایجاد شده توسط نیروی کار در تولید؛ دومی از طریق توسعه طلبی خارجی، استعمار، چپاول و استفاده از ابزار دیگر است که هیچکدام در دنیای امروز پذیرفته‌شده نیست.

بریتانیا به منظور حفظ برتری خود، انباشت سرمایه از راه‌های غیر تولیدی را انتخاب کرد. با اتکاء به وضعیت لندن به عنوان مرکز مالی جهان، بریتانیا کنترل‌های سرمایه‌ای رها کرده و صنعت خدمات مالی را به شدت توسعه داد. این اقدام مدتی ثمربخش بود و اقتصاد بریتانیا رکود قبلی خود را تغییر داد و به درمان خوبی برای دولت‌های بریتانیا در چند دهه گذشته  برای حل مشکلات اقتصادی تبدیل شد.

در مقایسه با صنعت تولیدی سنتی، صنعت خدمات مالی کالاهای واقعی را تولید نمی‌کند، پس مشکل تولید بیش از حد را ندارد و گویا چشم انداز توسعه آن درخشان‌تر به نظر می‌رسد، اما این امر با هزینه به دست آمده که بریتانیا به «غیر صنعتی‌ترین» قدرت بزرگ اروپایی تبدیل شده است.

بحران مالی سال ۲۰۰۸ به اقتصاد بریتانیا ضربه سختی زد. در برابر بحران مالی، دولت بریتانیا می‌خواست به توسعه صنعت تولیدی بازگردد، اما اقتصاد واقعی بریتانیا از دیرباز رقابت پذیری خود را از دست داده است.

در سال جاری میلادی که بسیاری از کشورها با تورم بالا روبرو هستند، بریتانیا اولین کشور توسعه یافته‌ای بود که نرخ بهره را برای مهار تورم بالا برد. اقتصاد بریتانیا بر روی نقدینگی سرمایه بالا توسعه یافته و بالا بردن نرخ بهره بدون شک اعتماد سرمایه گذاران به چشم انداز اقتصادی این کشور را تضعیف خواهد کرد.

پس از اینکه فدرال رزرو آمریکا (بانک مرکزی آمریکا) در ماه مارس سال جاری شروع به بالا بردن نرخ بهره کرد، سرمایه را دوباره به آمریکا جذب کرد و همین باعث شد اقتصاد بریتانیا وضعیت بدتری پیدا کند و پوند بارها رکورد پایین در برابر دلار را به ثبت رساند.

مدتهاست که کشورهای غربی خود را به عنوان مدل یادگیری برای کشورهای توسعه نیافته تبلیغ کرده‌اند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز امیدوار بوده‌اند با تقلید از مسیر کشورهای توسعه یافته به مدرن سازی خود دست یابند اما به دلیل محدودیت‌های عینی مختلف موفق به ورود به صفوف کشورهای مدرن نشده‌اند.

در بیش از ۲۰ سالی که از آغاز قرن ۲۱ میلادی گذشته، رشد اقتصاد جهانی از جمله کشورهای توسعه یافته ضعیف بوده، مشکلات اجتماعی درون کشورهای مختلف برجسته شده، وضعیت بین‌المللی آشفته شده، هرج و مرج جهانی بی مورد ادامه یافته، توسعه انسانی با مشکلات بی سابقه‌ای مواجه شده و بسیاری از کشورها در روند مدرن سازی با چالش‌های شدیدی مواجه گشته‌اند.

اما در مقام مقایسه می‌توان گفت روند مدرن سازی چین استثناء بوده زیرا کمک‌های زیادی به رشد اقتصادی جهان کرده در حالی که دستاوردهای درخشانی را برای خود نیز به دست آورده است. در طول یک دهه گذشته، حجم کل اقتصادی چین به شکلی پایدار در رتبه دوم جهان قرار گرفته است، از لحاظ تاریخی فقر مطلق را از بین برده و جامعه ای نسبتاً مرفه را در ابعاد همه جانبه ساخته است. بر اساس آخرین گزارش بانک جهانی، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱، میانگین سهم چین در رشد اقتصادی جهان به ۳۸.۶ درصد رسیده که بیش از مجموع سهم  کشورهای گروه ۷ است.

«شی جین پینگ» رهبر چین در گزارش خود به بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، اهداف، ویژگی ها و الزامات ضروری مدرنیزاسیون به سبک چینی را بطور جامع تشریح نمود که توجه زیاد افکار عمومی جهان را به خود جلب کرده است. شخصیت‌های مختلف عمیقاً در حال مطالعه تجربیات موفق نوسازی به سبک چینی هستند. مردم در انتظارند که مدرن سازی به سبک چینی بتواند مشکلات زیادی را در توسعه جامعه انسانی حل کند و مرجعی را برای کشورهای در حال توسعه برای کشف مسیر نوسازی آنها فراهم کند.

منبع: رادیو بین‌المللی چین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها