تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی:
عدم رعایت حجاب، نظم اجتماعی را مختل نمی‌کند
تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی گفت: عدم رعایت حجاب، نظم اجتماعی را دچار اختلال نمی‌کند. اثرات جانبی قانون حجاب و گشت ارشاد نیز بسیار مهمتر از اصل مساله حجاب است. هر زنی که پایش به گشت ارشاد می‌رسد، طبعا احساس می‌کند که با او به عنوان یک مجرم برخورد میکنند، در حالی که او اصلا چنین حس و برداشتی از رفتار خود ندارد.
عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: این یادداشت در پی اشاره به نکته‌ای است که احتمالا برخی اصولگرایان و بانیان وضع موجود موافق آن نباشند، ولی ایرادی ندارد اگر بخوانند و آن را نقد کنند، شاید به نتیجه خوبی برسیم.
رسیدن به هر هدفی اعم از فردی یا جمعی و حکومتی، مستلزم استفاده از ابزار مناسب آن است. پیچ‌های شش ضلعی را با پیچ‌گوشتی و پیچ‌های شیاردار را با آچار باز نمی‌کنند. چه بسا استفاده از ابزار نامناسب موجب هرز شدن و تخریب پیچ شود و دیگر نتوان آن را به صورت متعارف باز کرد.
نکته دیگر اینکه هر اقدام اجتماعی یا حتی فردی، آثار کوتاه‌مدت و میان‌مدت و بلندمدت دارد. مثلا با گفتن دروغ ممکن است کار ما در کوتاه‌مدت راه بیفتد، ولی پس از مدتی که دروغ ما آشکار شدکل اعتبارمان زایل میشود و برای کسب اعتماد دوباره باید هزینه زیادی پرداخت کنیم.
بالاخره عوارض جانبی برخی اقدامات و سیاست‌ها ممکن است از نتایج یا دستاورد‌های مستقیم آن مهمتر باشد. با این ملاحظات فرضیه بنده این است که اجباری کردن «حجاب شرعی» و برخورد با زنان در قالب گشت ارشاد، یکم؛ شیوه غیرموثر در مساله حجاب است.
دوم؛ آثار کوتاه‌مدت آن در برابر آثار منفی میان و بلندمدت آن بسیار ناچیز است. سوم؛ عوارض جانبی این اقدام چنان هولناک است که به ضد هدف اولیه تبدیل شده است. درباره اولین استدلال باید گفت که قانون جزا مبتنی بر مجرمانه دانستن افعال، فقط در مواردی کاربرد دارد که عدم رعایت آن فعل، نظم اجتماعی را دچار اختلال می‌کند.
سرقت، قتل، مستی در حال رانندگی، اختلاس، جاسوسی و... و موارد مشابه، جملگی نظم اجتماعی را مختل میکنند، لذا به تناسب برای آن‌ها مجازات تعیین میشود. اصولا کسی نیست که با جرم دانستن این موارد مخالف باشد. ولی در جامعه ایران پوشش شرعی (و نه پوشش به معنای عام) چنین وضعی را ندارد به همین علت است که اکثریت مردم مخالف تلقی شدن آن به عنوان جرم هستند و در عمل هم اغلب با زنان فاقد پوشش شرعی مواجهیم و هیچ اختلالی هم در نظم اجتماعی نمی‌افتد یا اگر هم برخی معتقدند که عوارضی دارد در برابر عوارض اصل ممنوعیت چیز چندان چشمگیری نیست. در حالی که ممکن نیست سرقت را از دایره رفتار‌های مجرمانه خارج کنید و جامعه حتی برای یک لحظه روی خوش ببیند. یک علت دیگر که الزام به رعایت پوشش شرعی در قالب قانون جزا نمی‌گنجد، عدم اجرای آن است.
بعید است که هیچ موردی از زنان با این قانون (به‌طور دقیق) محاکمه و مجازات شده باشند. آثار کوتاه‌مدت گشت ارشاد می‌تواند موجب شود که زنان بیشتری آن را رعایت کنند، به این معنی که قدری روسری یا شال را جلو و عقب بکشند، یا دکمه مانتو را دستکاری کنند و امثال آن. این فقط برای افراد ظاهربین جالب است، ولی واقعیت حتی در کوتاه‌مدت چیز دیگری است.
خیلی از کسانی که با مانتو‌های مورد نظر گشت ارشاد از وزرا خارج می‌شوند، همان‌جا، دکمه‌هایش را دوباره جدا میکنند و به خانه می‌روند. ولی اثر بسیار بد این رفتار در میان‌مدت و بلندمدت یا در تعارض میان خانه و عرصه عمومی است.
ما در خانه به نحوی لباس می‌پوشیم که طبعا در عرصه عمومی متفاوت از آن می‌پوشیم، ولی اگر محتوای کلی پوشش و نه شکل و ظاهرش در خانه و عرصه عمومی در تضاد باشند، یعنی در جمع‌های خانوادگی و مهمانی به گونه‌ای لباس بپوشند که در تقابل با اجبار آن در عرصه عمومی است، فرد را دچار دوگانگی رفتاری می‌کند، به ویژه برای کودکان و نوجوانان غیرقابل پذیرش و فهم است؛ لذا آنان به این تعارض و دوگانگی تن نمی‌دهند.
به احتمال فراوان دهه هشتادی‌ها در مواجهه با مساله حجاب چنین تجربه‌ای را دارند که زیر بار این حد از تعارض نمی‌روند. البته تحقق این قاعده که؛ «مردم از هر چه منع شوند به آن حریص‌تر می‌شوند» نیز اثر بلندمدت دیگری است که موجب تشدید گرایش به برداشتن حجاب میشود.
اثرات جانبی این قانون و گشت ارشاد نیز بسیار مهمتر از اصل مساله حجاب است. هر زنی که پایش به گشت ارشاد می‌رسد، طبعا احساس می‌کند که با او به عنوان یک مجرم برخورد میکنند، در حالی که او اصلا چنین حس و برداشتی از رفتار خود ندارد. در نتیجه احساس توهین و تحقیر و تخفیف می‌کند. پس از آن روایت خود را نزد خانواده، دوستان و هر جای دیگری از نحوه برخورد‌ها بیان می‌کند که تخم کینه و نفرت کاشته شده را پراکنده می‌کند.
این کاری است که هیچ متهم به قتل یا سرقت نمی‌تواند انجام دهد، و این تحقیر آثار خودش را در اتفاقات اخیر نشان داد. آیا ممکن است دوباره این تجربه شکست خورده را تکرار کنیم؟ در بیشتر حوزه‌ها مشابه چنین تجربیاتی دیده میشود. نواصولگرایان حاکم برای بسیاری از اهداف خود، ابزار‌های نامناسب انتخاب میکنند، سپس از اهداف خود دفاع میکنند در حالی که ابزارشان نامناسب و زیان‌بار است.
بطور کل دلیل نمی شود که اگر هر کاری که ما بخواهیم انجام دهیم، با ذائقه بعضی افراد متناسب نیست، پس آن را انجام ندهیم. خوب انتخاب نوع حجاب کاملا سلیقه ای است و هر شخص حق انتخاب دارد و اگر به عقل مراجعه کنیم، می بینیم که بی حجابی به کسی آزاری نمی رساند همانطور که حجاب داشتن نمی رساند. اما اگر کسی منصف باشد می گوید خوب من نوع پوششم به فرض حجاب کامل است و دلیلی ندارد به حریم انتخاب دیگران کار داشته باشم زیرا مسئله خصوصی است مثل اکثر محجبه های جامعه که طرفدار آزادی حق انتخاب پوشش برای همه هستند. ضمنا زمانیکه قانون یا حتی ایدئولوژی با عقل امروز در تضاد باشد دلیلی ندارد برای بسیاری که حق دارند اصلا دینی نداشته باشند، قوانین دینی وضع شود. حالا بماند که زمان خود پیامبر هم، حق انتخاب پوشش کاملا آزاد بوده و کسی به کسی کاری نداشته. بعلاوه اگر مردی با این قضایا تحریک میشود خوب برود روانپزشک درمان کند. چه دلیلی دارد برای مشکل روانی اقلیت، اکثریت تحت فشار باشند؟
احسنت بسیار عمیق و دقیق.اما بهتر است یک همچین تحلیلی را هم به خانمهای محترم در باره اهداف بد حجابان نسبت به انچه میکنند گوشزد شود که چه عواقبی را در دراز مدت برای خود وجامعه رقم میزنند.
فوری به نفع خودت منفی نزن.هرقضیه ای مسلما عکس ان قضیه هم وجود دارد.انچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند.اول فکر کن بعد انتخاب کن.مشکل فقط همین است.،اول انتخاب بعد فکر.
اره خانمها بدانید اگه بد حجابی کنید می شیم مثل امریکا انگلیس فرانسه المان وووو اما حجاب تونا حفظ کنید تا بشیم پاکستان افغانستان یمن سودان واز همه مهمتر ایران .
همیشه راه سومی هم وجود دارد.
همین عکس بالا بسیار توهین آمیز است یک زن چادری یک زن دیگر را طوری گرفته انگار یک قاتل رو دستگیر کرده به غیر از ایران فقط طالبان و داعش حجاب رو اجباری کردن
خداوند به عظمت و بزرگی خودش
اینقدر بندگانش را در تنگنا قرار نمی ده
که طالبان و دوستان میدن
اسلام دین صداقت و راستگویی ست
هر کدام از این عزیزانی که ارشاد میکنند
آیا خودشان باطن و ظاهرشان یکیه
٤٠سال است ،حجاب داريم اين وضعش است ،يك سال هم بدون حجاب باشيم ،
اختلال وضع اجتماعی که مهم نیست وگرنه موارد بسیار بسیار مهم تری هست که اختلال ایجاد کند .مهم اینه که سر مردما باهاش گرم کنند وگزیده تر برند کالا .