برگزاری نشست منطقه‌ گرایی متداخل، الگویی نظری برای سیاست خارجی چند همسایگی ایران

رهیافت همگرایی با محوریت منطقه‌ گرایی، به مثابه الگویی بنیادین در سیاست خارجی چندهمسایگی دولت- ملت‌ های نظام بین‌الملل محسوب می‌شود.

برگزاری نشست منطقه‌ گرایی متداخل، الگویی نظری برای سیاست خارجی چند همسایگی ایران

سیاست‌ خارجی ایران نیز که همواره عرصه تناوب میان منطقه‌گرایی و بین‌الملل‌گرایی بوده، از این قاعده کلی مستثنا نیست. به همین منظور نخستین نشست از سلسله نشست‌های هفتگی هسته پژوهشی سیاست‌خارجی چندهمسایگی دانشگاه فردوسی مشهد تحت عنوان «منطقه‌گرایی متداخل؛ الگویی نظری برای سیاست خارجی چندهمسایگی ایران» در بستر مجازی برگزار شد.

دکتر فاطمه محروق به عنوان سخنران اصلی این نشست در ابتدا، ارتباط میان سیاست خارجی چندهمسایگی و منطقه‌گرایی متداخل را توضیح داد و بیان داشت: که آغاز سیاست‌خارجی یک دولت، نگاهی است که به دولت‌های همسایه خود دارد و بر همین اساس می‌توان گفت: همسایه و همسایگی نه‌تنها نقطه آغاز سیاست‌خارجی یک دولت محسوب می‌شود بلکه آغاز سیاست‌خارجی تدافعی، امنیتی، دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی آن دولت نیز خواهد بود. بر همین مبنا، همسایگی مرحله‌‌‌ای پیش از منطقه‌گرایی بوده و شاید بتوان گفت که شرط لازم برای تحقق منطقه‌گرایی است. دکتر محروق همچنین افزود: اگر منطقه‌گرایی را بر بنیاد روابط همسایگی قرار دهیم می‌توان دریافت که جایگاه کشورمان ایران در این زمینه اهمیت دارد و از همین جهت نیاز به تدوین الگویی نظری و عملی در این زمینه، برای ایران ضرورت می‌یابد تا بتواند مناسبات همسایگی خود را به ایده منطقه‌گرایی تکامل بخشد.

عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد پس از پرداختن به اهمیت مبحث منطقه‌گرایی متداخل و ارتباط آن با مفهوم همسایگی، به چیستی منطقه‌گرایی متداخل به مثابه چارچوبی نظری پرداخت. وی گفت: منطقه‌گرایی متداخل، نظریه‌ جدیدی است که به ادبیات منطقه‌گرایی وارد شده است، نظام بین‌الملل نیز در حال حاضر در یک وضعیت گذار قرار گرفته و ما شاهد ورود بازیگران و قدرت‌های منطقه‌ای جدیدی در محیط پیرامونی ایران هستیم که پیش از این به قدرت های غربی وابسته بودند اما اکنون تلاش می‌کنند تا به سمت استقلالی نسبی و منطقه‌گرایی فعال حرکت کرده و بازتعریفی در روابط همسایگی خود ایجاد کنند.

دکتر محروق ضمن این‌که مهم‌ترین ویژگی محیط همسایگی ایران را متداخل بودن آن دانست؛ بیان داشت: عمده کنش‌های ایران در قبال همسایگان خود منفعلانه بوده و ضرورت ایجاب می‌کند تا با نگاهی بلند‌مدت به بازتعریف روابط همسایگی خود بپردازد.

وی سپس به ابعاد منطقه‌گرایی متداخل پرداخت و اظهار کرد: منطقه‌گرایی متداخل در درون خود ابعاد مختلفی را دربرمی‌گیرد که در مجموع شبکه کلان منطقه‌ای را شکل می‌دهد و بر همین اساس ابعاد منطقه‌گرایی متداخل در بخش‌های مناطق خُرد، مناطق متوسط و میانه که به مثابه خرده شبکه‌های یک منطقه تلقی می‌شوند، و همچنین کلان مناطق قابل تقسیم است.

عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد بیان داشت: در چارچوب منطقه‌گرایی متداخل، ما با ظهور و پیچیدگی بازیگران جدید مواجه‌ایم که دیگر نحوه کنشگری در مناطق را به تابعی از روابط قدرت‌های بزرگ محدود نمی‌کند و بر همین اساس می‌توان از چهار نوع بازیگران کنترل‌کننده، محدودکننده، مداخله‌کننده و ابزاری نام برد.

از نگاه دکتر محروق، افزایش مداخلات در منطقه به ویژه مداخلات نظم جهانی در نظم منطقه‌ای و تبدیل شدن آن به یک الگوی متداول، افزایش ضریب حساسیت و آسیب‌پذیری کشورهای همسایه نسبت به بُرون‌گرایی‌های امنیتی و اقتصادی یکدیگر، تداخلی‌بودن و رقابتی‌بودن الگوهای همکاری به جهت وجود بازیگران جدید، همپوشانی ظرفیت‌های ژئواکونومیک، ژئوپلیتیک و ژئوکالچر در میان همسایگان، چندسطحی‌شدن بازی‌های راهبردی و محدود نشدن آن در روابط قدرت‌های بزرگ، از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های منطقه‌گرایی متداخل در حوزه‌های منازعه و همکاری محسوب می‌شوند.

وی با بیان این‌که ایران باید الزاماتی را برای سیاست‌خارجی چندهمسایگی خود تدوین کند خاطر نشان کرد: راهبرد ما در قبال همسایگان خود عمدتاً امنیت‌محور بوده و بیشتر توجه ما بر محور قدرت سخت و کانال‌های رسمی انتقال پیام بوده است. همچنین عمده تمرکز همسایگی ایران بر غرب آسیا بوده و از پرداختن به سایر مناطق غفلت شده است. وی همچنین افزود: با وجود این‌که منطقه‌گرایی ایران در غرب آسیا فعالانه بوده در سایر مناطق پیرامونی، بیشتر واکنشی و منفعلانه عمل کرده است، اگرچه یک برنامه منسجم و راهبرد بلندمدت اقتصادی در بخش‌های ترانزیتی وجود داشته اما نبود شفافیت لازم در این زمینه، عملا آن را به سرانجام مشخصی نرسانده است.

دکتر محروق در پایان این نشست نیز اذعان کرد: ایران برای بُرون رفت از وضعیت کنونی، لازم است الزامات جدیدی را در سیاست‌خارجی چندهمسایگی خود تدوین کرده و به بازتعریف روندهای پیشین بپردازد. بر همین مبنا، ایران لازم است سیاست‌خارجی چندهمسایگی خود را از حالت منفعلانه و واکنش‌گری صرف به کنشگری فعالانه تغییر دهد. در همین راستا وی افزود: توجه همزمان به فرصت‌های ژئواکونومیک، ژئوپلیتیک و ژئوکالچر  و همچنین فاصله گرفتن از روندهای امنیت محور نقطه آغاز این فرآیند خواهد بود.  

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید