چرا افغانستان، سالها در آشوب و جنگ داخلی است؟!
فاطمه محمدزاده/ مدیرمسئول خبرفوری
اخبار و تحولات اخیر در افغانستان، قلب هر انسانی را به درد میآورد، ملتی که همیشه در خاک و خون غلتیدهاند و پس از سالها آشوب و جنگ داخلی و دستدرازی بیگانه همچنان روی آرامش به خود ندیده است.
حال دلیل این مشکلات و قدرت طلبیها که مردم افغانستان را همیشه در شرایط بحرانی قرار داده چیست؟!
در کنار مجموعه عواملی که در تحلیل تحولات افغانستان مطرح است، ریشه تشکیل دولت در افغانستان یکی از مهمترین موضوعات است که باید به آن توجه بیشتری کرد.
پس از حملات هوایی نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و سقوط حکومت طالبان، این کشور وارد دوره جدیدی از تاریخ خود شد.
کنفرانسی در بُن آلمان برای انتخاب رئیس موقت دولت در افغانستان برگزار شد و در آن زمان تصور شرکت کنندگان بر این بود که صِرف تاسیس یک جمهوری، افغانستان از مشکلات داخلی نجات پیدا میکند. در آن کنفرانس افغانستان جمهوری اعلام شد.
این در حالی است که جمهوریت در جامعهای که نهادهای مدنی آن ضعیف هستند، خود محملی برای آشوب داخلی است.
جمهوری افغانستان نه تنها نتوانست زندگی در صلح و آرامشی را برای مردم این کشور فراهم کند، بلکه ضعف نهادهای مدنی و دموکراتیک در این کشور منجر به بازگشت طالبان به قدرت شد.
با نگاهی به کشورهای خاورمیانه به وضوح میتوان دید که حذف حکومتهای سنتی نه تنها به ظهور دولتهای دموکراتیک نمیانجامد، بلکه با تضعیف هویت ملی، زمینهساز قدرت گرفتن ژانرالهای چپگرا شده است.
گرچه جمهوریت و برجسته بودن نقش مردم در امور کشور، در عصر حاضر امری حیاتی برای دولتهاست اما جمهوریهای دموکراتیک منطقه، دولتهای مستعجلی هستند که به دلیل نبودن ساختار و نهادهای دموکراتیک ثبات سیاسی در این کشورها دور از ذهن است.
به دلیل نبود ساختار و نهادهای مدنی در افغانستان، امروز شاهدیم قدرت به چنگ طالبان افتاده است، تجربهای که گویای این است که نمی توان دموکراسی را از خارج وارد کرد و امید نجات کشور را داشت.
منبع: خبرفوری
66
باسلام ودرود برپیامبررحمت وآل او وآرزوی سلامتی برای خانم محمدزاده نکته بسیارجالبی فرمودید درکشورهای ملل شرق خصوصادرخاورمیانه سالها مردم گرفتار حکومتهای خشن وزورگوبوده وتقریبا مردم به آنها عادت ودرمواقع اضطرار لعن ونفرین می کردندومنتظر معجزه بودند فقط بخاطر ارباب ورعیتی وحکومت ملوک الطوایفی که داشتند یکی ازدوستان انگلیسی بنده سالهای پیش جملهای بهمن گفت وناراحت بود که چرا کلمه جهان سوم را بکارمی برید دراصطلاح ما جهان سوم عذرمیخوام یعنی آشغال هنوز زیر ساخت مناسبی وجود ندارد درکشورهای توسعه نیافته وبایدخودملتها همت کنندومنتظرمعجزه نباشندتانخواهیم همین است وبس یاحق
واقعا با نقطه نظرات شما موافقم بخصوص جمهوری های مستعجلی که از دیکتاتورهای مادام العمر بدتر هستند و به تنها چیزی که اهمیت نمی دهند جمهوریت هست.امید به غرب و شرق و دیگران جزء بدبختی چیزی عاید ملت نخواهد شد.مردم خود باید با مبارزه ،جامعه خویش را بسوی مدنیت و جمهوریت سوق داد.
فرهنگ سازی ریشه ملت هاست ، هر وقت فرهنگ ملتی بالا رفته رشد کرده و هر وقت فرهنگ ملتی به خرافه و جهل و ترس و سیخ و میخ داغ رسیده سقوط کرده ... چه بخواهیم چه نخواهیم ... الان نیای اسلام ناب محمدی را علم کنی !!! ته خط این بازی هستم ... اسلام دین اخلاق و علم و عقل و نهایتاً عمل است ... عمل ناب داری بیا بگو به اسلام ناب محمدی رسیدم
هر نوع سیستم سیاسی که اولا با نظر جمهور مردم و یا تبلیغات عوام فریبانه و بدون توجه به عامل تغییر و تطور جهان و جامعه پدید آید و خود را با واقعیات تطبیق ندهد محکوم به شکست و ترک صحنه است و این در اصل در تمام ادوار تاریخ و برای همه حکومتها اصلی تغییر نا پذیر است حالا میخواهد دو هزار و پانصد ساله باشد یا هزارو چهارصد ساله و یا چهل و سه ساله یا هشت ساله......
بخاطر بی غیرتی، افغانی جماعت دنبال مواد کشیدن و زن و بچه مردمه. حتی مردمش حاضر نشدن از شهر دفاع کن!
باسلام، بازگشت طالبان پس از بیست سال، شکست نظریه ی امریکایی مبنی بر پروژه فرض کردن دمکراسی است که با حمله هوایی 2001 به طالبان درصدد اثبات یا آزمایش آن بود.