محمود دولت‌آبادی: نگران تجزیه مملکت هستم

محمود دولت‌آبادی می‌گوید: به‌صراحت بگویم، من نگران تجزیه مملکت هستم. کمتر از صدسال می‌گذرد که طرح تجزیه ایران تنظیم شده بود.

محمود دولت‌آبادی: نگران تجزیه مملکت هستم

در سال 97 دو کتاب «طریق بسمل شدن» و «عبور از خود» از این نویسنده مشهور منتشر شد و مورد استقبال هم قرار گرفت. سالنامه شرق به همین مناسبت با وی گفت‌وگو کرده است که فرازهایی از آن در ادامه می‌آید:

*در تمام مدت جنگ در ایران بودم. در بمباران‌ها در تهران بودم. آن زمان یکی دو تا بورس هم به من پیشنهاد شد که تشکر کردم و گفتم ترجیح می‌دهم در مملکتم بمانم و کارم را انجام بدهم.

* مقوله جنگ جزو مهمی از زندگی من بود، البته همه تباهی‌هایش را هم برتابیدم.

*تاب آوردن زیر فشار یک قدرت یا اتوریته و حفظ خود، در حقیقت مهم‌ترین مسئولیت همه نویسندگان و روشنفکران و فلاسفه در طول تاریخ بوده.

*یک‌بار در کشاکش‌های انقلاب نوشتم نویسنده سیاسی نیست، اما سیاست بر سر نویسنده آوار می‌شود.

* ...دکتر خاتمی که به نظرم شخصاً انسان مثبتی است، در دوره‌ای که ایشان وزیر فرهنگ و ارشاد بودند مجوز «کلیدر» و سایر آثار من صادر شد و در حقیقت بعد از پنج سال انسداد نشر آثار.

*من سالیان سال است که نگران کلیت و تمامیت این مملکت هستم.

*هر آدم مسئولی که چهره آرام و منطقی داشته باشد با این عالم خشن، بدانید که از او حمایت می‌کنم.

*آنچه آقای روحانی به کمک همکارانش دکتر ظریف و دیگران پیش برد مورد تأیید من بود. توانست یا نتوانست کاملاً از عهده آن برآید مسئله بعدی بود که دست ما نبود.

*مسئله ملی از بعد انقلاب و به‌خصوص از تندی‌هایی که بعد از آقای خاتمی صورت گرفت، برای من اهمیت بیشتری پیدا کرد.

*به گمان من، تا نویسنده از دست حکومتی یک قران نگرفته باشد، دو قران بدهکار نمی‌شود- و من هیچ، یک قرانی از هیچ حکومتی نخواسته‌ام که بگیرم!

*در مراسمی هم که به دعوت آقای روحانی شرکت داشتم، به من گفتند: شما چه می‌خواهید از رئیس‌جمهور؟ گفتم: من یادم نمی‌آید در تمام طول عمرم از امیری یا وزیری چیزی خواسته باشم. بنابراین من نرفتم تا ادبیات رونق پیدا کند، یا - زبانم لال- چیزی طلب کنم! چون مسئله حادتر از این حرف‌هاست.

*هرگز در نظر من حکومت و مملکت یکتا دیده نشده، حکومت‌ها عبوری هستند و هنرشان نگه داشتن امانتی است که به دست آورده‌اند، اما کشور و سرزمین در بود یا نبودشان باید محفوظ بماند و این مهم بر عهده تمام مردمی ست که به آن تعلق دارند، نظامی و غیرنظامی.

* به‌صراحت به شما بگویم من نگران تجزیه مملکت هستم. کمتر از صدسال می‌گذرد که طرح تجزیه ایران تنظیم شده و مرزهای روس و انگلیس هم روی نقشه آمده بود که سر رسیدن انقلاب بلشویکی و لنین آن را ملغا کرد.

*من به مردم باور دارم، اما به مردم واقعی در مملکت، نه مردم انتزاعی.

*بدون آرزوی بزرگ نمی‌شود زندگی و هنرآفرینی کرد. من هنوز هم با آرزوی بزرگ برای مملکتم زندگی می‌کنم.

*گرانیگاه آثار من «کلنل» است. زندگی ادبی من آنجاست که ورقی می‌خورد.
* من نویسنده‌ای نیستم که از بالا نگاه کنم، داستان‌هایم را از همین مردم می‌گیرم.

*آرزوی مردم نخواستن بدی‌هاست و قدرت معمولاً بخش‌هایی از مردم را همیشه نادیده می‌گیرد و به بخشی از مردم تکیه می‌کند. پس من نمی‌توانم با قدرت باشم.

منبع: سالنامه شرق

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • علی
    0

    شما دیگه چرا... ادم خوب با سیاست مدار خوب از زمین تا اسمان فرق داره امام هم که ایت ا... منتظری را عزل کرد نوشت شما مملکت را به لیبرال ها می سپرید انگلیس و امریکا با زور لازم نیست کشور ایران را تجزیه کنن خودمان با دست خودمان این کار را میکنیم وقتی معاون ررییس جمهور به جرم رشوه خواری فقط دو سال زندانی میشود وقتی شهرام جزایری زندانی تا مالزی فرار می کند وقتی دام ایرانی با نیسان قاچاق و دام از برزیل با هواپیما وارد می کنیم وگوشت کیلویی 110تومن اکثر ایرانی ها توان خرید ندارن وقتی هرروز یک دادگاه اختلاس برگزار میشه چرا ایرانی بمانیم لااقل بزارن یک پنجم کشور دولت دیگه ای داشته باشن..

  • محمد
    0

    آقا به همین خیال باش مگر کمونیسم را ندیدی به همین زودی زود امپریالیسم را خواهی دید انشا الله...

  • محمد
    1

    برو کشک تو بساب،همش تخیل،بجای واقعیت،

  • حامد
    0

    ضعیف الایمان همیشه مشکوک است ونهایتا به دام دشمن می افتد، شتر درخواب بیندپنبه دانه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها