از اورومچی تا تهران؛ شانگهای، پلی برای شناخت ناشناختهها
سید محمد مهدی امیر واقفی / فعال رسانه

همهمهی زبانهای گوناگون، تصویری از جهانی در تعامل را در سالنهای نشست رسانهای اورومچی ترسیم میکرد. فضای این گردهمایی، با میزبانی حرفهای و احترام متقابل، آکنده از دیپلماسی و اشتیاق به توسعهی پیوندهای بینالمللی بود. حضور نمایندگانی از رسانههای کشورهای مختلف، از جمله حوزهی خلیج فارس، روسیه، هند، پاکستان و اعضای سازمان همکاری شانگهای، بر اهمیت رسانه، فرهنگ و هنر در بسترسازی روابط اقتصادی و سیاسی تأکید داشت. چنانکه آقای سهیل خان، معاون اقتصادی نشست، بیان کرد:
*"رسانهها و تبادلات فرهنگی، زیربنای مستحکمتری برای همکاریهای اقتصادی و سیاسی پایدار ایجاد میکنند."*
تعامل با طیف گستردهای از رسانههای بینالمللی، فرصتی ارزشمند برای ایجاد شبکهای از ارتباطات اولیه فراهم آورد. گفتوگوهای حاشیهای و تبادل نظرها نشاندهندهی علاقهی مشهود بسیاری از رسانههای حاضر به تعامل با بخش خصوصی ایران بود؛ ظرفیتی که تاکنون به درستی مورد استفاده قرار نگرفته است.
از منظر یک فعال رسانهای، آنچه در اورومچی برجسته بود، اذعان جمعی به این حقیقت است که بدون تعاملات فرهنگی عمیق، پایههای یک اقتصاد پایدار شکل نمیگیرد. اشتراکات فرهنگی همچون یک کاتالیزور قدرتمند، نقش بسزایی در برندینگ روابط و ایجاد وفاداری در تبادلات اقتصادی ایفا میکنند.
شیوهی ارائهی عبدالعزیز درویش، مجری تلویزیون کویت، که علاقهی وافری به ایران داشت، نیز قابل توجه بود. این ابراز علاقه از سوی رسانههای کشورهای مختلف نشاندهندهی ظرفیتهای بالقوهای است که نیازمند توجه و بهرهبرداری هوشمندانه است. تأکید میزبان چینی بر استفاده از لباس رسمی نیز از نکات قابل تأمل این رویداد بود.
انتخاب شهر اورومچی برای این نشست نیز حامل پیامی ضمنی بود. اورومچی، مرکز منطقهی خودمختار سینکیانگ اویغور، نه تنها نقطهای استراتژیک در اتصال چین به آسیای مرکزی محسوب میشود، بلکه نمادی از تنوع فرهنگی و همزیستی اقوام است. برگزاری این نشست در این شهر، نشاندهندهی رویکرد چین به تعاملات بینالمللی، با تأکید بر احترام به تنوع فرهنگی و پیوندهای تاریخی، است.
رهبر انقلاب بارها بر اهمیت ارتباط با چین و استفاده از ظرفیتهای این کشور تأکید کردهاند:
- *نگاه به شرق، یک نگاه راهبردی و بلندمدت است.*
- *همکاری با چین میتواند به تقویت اقتصاد ملی و مقابله با تحریمها کمک کند.*
- *توسعهی روابط با چین، زمینهساز گسترش همکاریهای منطقهای و بینالمللی است.*
- *چین، یک قدرت اقتصادی و سیاسی رو به رشد است که میتواند شریک راهبردی ایران باشد.*
نشست سازمان همکاری شانگهای برای ایران نهتنها یک مجمع اقتصادی، بلکه بستری راهبردی برای پیشبرد منافع ملی است. عضویت دائم ایران در این سازمان، امکان دسترسی به بازارهای بزرگ، همکاری در پروژههای زیرساختی و انرژی، تقویت همکاریهای امنیتی و مبارزه با تروریسم، و توسعهی تبادلات فرهنگی را فراهم میکند. با این حال، به نظر میرسد ظرفیتهای این سازمان هنوز بهدرستی شناخته نشده است.
توافق ۲۵ ساله ایران و چین نیز در همین راستا قابل ارزیابی است؛ فرصتی بینظیر برای جهش اقتصادی و تقویت جایگاه منطقهای ایران که بیم آن میرود به دلیل عدم شناخت کافی و تعلل در بهرهبرداری، به نحو مطلوبی مورد استفاده قرار نگیرد.
چالش اصلی در این میان، عدم شناخت صحیح ما از چینِ امروز است. چینی که با سرعتی سرسامآور در حال تحول است و با چینِ حتی ۱۵ سال پیش قابل مقایسه نیست. این کشور را هنوز با نوعی سوءتفاهم میشناسیم، همانگونه که در مورد غرب نیز تصویری بزرگتر از واقعیت در ذهن داریم.
سازمان همکاری شانگهای نیز از این قاعده مستثنی نیست. ظرفیتهای این نشست فراتر از تصورات رایج است. برخی از این ظرفیتها عبارتاند از:
- ایجاد یک بلوک اقتصادی قدرتمند با حضور کشورهایی با رشد اقتصادی بالا و جمعیت قابل توجه،
- تقویت چندجانبهگرایی در مقابل یکجانبهگرایی برخی قدرتهای جهانی،
- همکاری در حوزههای نوظهور مانند فناوریهای پیشرفته و هوش مصنوعی،
- توسعهی کریدورهای حملونقل و انرژی، که میتواند به نفع اقتصاد ایران باشد.
عضویت ایران در شانگهای و توافق ۲۵ ساله، ظرفیتهایی عظیم برای ایران ایجاد میکند؛ اما بهرهبرداری از این ظرفیتها نیازمند راهبردی هوشمندانه و شناخت دقیق از طرف مقابل است. تحلیل این موضوع نیازمند بررسی منافع مشترک و چالشهای پیش رو است.
در این میان، نقش رسانهها در تبیین این روابط بسیار مهم است. متأسفانه، اطلاعات موجود در رسانهها دربارهی چین و این همکاریها اغلب ناقص یا گاه مغرضانه است. انتظار میرود رسانهها با رویکردی حرفهای، به شناخت صحیحتر ملت از این شریک راهبردی کمک کنند.