اعترافات هولناک یک تبعه خارجی سابقهدار به نزاع مرگبار در بلوار توس مشهد
آن قدر به خاطر مصرف مشروبات الکلی دست ساز مست بودم که نفهمیدم چرا دست به چاقو بردم و آن جوان را که نمی شناختم به قتل رساندم!....
این ها بخشی از اظهارات جوان تبعه خارجی است که طی نزاعی هولناک در بیابان های انتهای توس۶۳، پسرجوان ایرانی را با ضربه مرگبار چاقو به قتل رساند و خیلی زود با تلاش شبانه روزی کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد و دستورهای محرمانه قاضی ویژه قتل عمد در حالی دستگیر شد که پسرعموی او نیز در جریان تحقیقات پلیسی به اتهام قتل خواستگار خواهرش در کرج شناسایی شد و به دام افتاد .
این جوان افغانستانی درحاشیه تحقیقات جنایی به سوالاتی درباره سرگذشت خود و ماجرای چاقوکشی های وحشتناکش پاسخ داد.
سابقه خبر را بخوانید: اعتراف «چاقوکش خطرناک» به نزاع مرگبار
راز جنایت در مراسم خواستگاری اتباع خارجی در کرج که با قتل در توس ۶۳ مشهد لو رفت
نامت چیست؟
روح ا... – خ .
چندساله هستی؟
۲۱ ساله .
اهل مشهدی؟
نه! در واقع افغانستانی هستم ولی از همان دوران کودکی در بولوار توس مشهد زندگی می کنم.
پدرت چه کاره است؟
کارگر ساختمانی بود اما حدود ۳ سال قبل از داربست سقوط کرد و دچار شکستگی پا شد که دیگر نتوانست کار کند.
یعنی مخارج زندگی را تو تامین می کردی؟
نه! برادر کوچک ترم که ۱۳ ساله است و در میدان بار کار می کند.
چند خواهر و برادر داری؟
۳ خواهر و ۵ برادر دارم.
پدرت دو زن دارد؟
بله! حدود ۱۲ سال قبل با زن دیگری از هموطنان خودمان ازدواج کرد.
شما با ازدواج مجدد پدرتان مشکلی نداشتید؟
آن زمان سن و سالی نداشتم و چیزی نمی فهمیدم؛ از سوی دیگر هم پدرم خودش تصمیم گرفته بود و کاری از دست کسی برنمی آمد.
تا کلاس چند درس خواندی؟
تا چهارم ابتدایی.
معتادی؟
نه! فقط مشروبات الکلی مصرف می کنم و قرص های مخدردار مانند بی ۲ و قرص های دیگر را به صورت روزانه می خورم.
مصرف مشروبات را از چه زمانی شروع کردی؟
از ۱۹ سالگی، با دوستانم به بیابان های توس رفتیم و آن قدر نوشیدیم که بیهوش شدم و مرا به بیمارستان بردند.
پدرت چیزی نگفت؟
چرا! می گفت آبروی مرا بردی
پس چرا باز هم مصرف کردی؟
به خاطر دوستانم که اصرار می کردند اول هفته ای یک بار بود ولی بعد زیاد شد.
سابقه دار هستی؟
بله! زندان رفتم به خاطر نزاع ،چاقوکشی و شرب خمر .
مجردی؟
بله! ولی با یک دختر ایرانی ارتباط داشتم و دوست بودیم با هم مخفیانه بیرون می رفتیم و...
قصد ازدواج با آن دختر را داشتی؟
نه بابا! فقط می خواستم تفریح کنم!
چگونه با هم آشنا شدید؟
سال گذشته او را در محله خودمان دیدم و شماره تلفنم را دادم. ابتدا در فضای مجازی پیامک بازی می کردیم ولی بعد ارتباط مان نزدیک تر شد.
مشکلی برای اقامت و کار در ایران نداشتید؟
نه!
قبل از این نزاع هم فرد دیگری را با چاقو زده بودی؟
بله! با یکی درگیر شدم چون مست بودم او را مجروح کردم بعد هم با شکایت همسایه ها دستگیر شدم.
ماجرای نزاع منجر به قتل چگونه شروع شد؟
باز هم مست بودم! نفهمیدم! با دوستم از یک نزاع برمی گشتیم که برای خرید لباس رفتیم اما دیدیم دو نفر کنار خیابان نشسته اند؛ آن ها را نمی شناختم ولی فحش دادند من هم فحش دادم و چاقو کشیدم
می خواستید موتورسیکلت آن ها را زورگیری کنید؟
نه! این موضوع دروغ است.
قبل از قتل با چه کسی درگیر شدید؟
آن ها هم می خواستند ما را خفت کنند که من هم از خودم با چاقو دفاع کردم. همه اش تاکنون فقط ۲ بار اشتباه کرده ام!
علت چاقوکشی هایت چه بود؟
رفیق بد! بچه بودم! نادان! نمی فهمیدم! اشتباه کردم!
پشیمانی؟
خیلی ! حالا که دستگیر شدم تازه می فهمم که در دنیای دیگری بودم! چرا که مستاجر هستیم و باید برای مخارج زندگی خانواده ام کار می کردم!
برای همسالان خودت چه توصیه ای داری؟
می گویم چاقو حمل نکنید! جز بدبختی و بیچارگی چیز دیگری ندارد. پدر و مادرتان باید یک عمر افسوس بخورند.
در بازداشتگاه کابوس هم می بینی؟
خیلی زیاد! هر شب در خواب می بینم که مادرم انگشترش را گم کرده و دنبال آن می گردد! از ترس بیدار می شوم و می لرزم.
با همدستت چگونه آشنا شدی؟
حدود ۳ ماه قبل با او که هموطنم بود، در خیابان دوست شدم؛ چرا که مرا برای نوشیدن عرق سگی (مشروبات الکلی) دعوت کرد.
خانواده مقتول را هم دیدی؟
بله! به پایشان افتادم و التماس کردم مرا ببخشند! گفتم من حال طبیعی نداشتم! مست بودم! ولی ...
اگر زمان به گذشته برگردد چه می کنی؟
چاقو برنمی دارم! و نماز می خوانم! خیلی اشتباه کردم.
سابقه خبر
اول آبان گذشته، دو جوان تبعه خارجی در زمین های خالی انتهای توس ۶۳ مشهد به سوی دو جوان ایرانی حمله ور شدند و در نزاعی هولناک جوانی به نام «میکائیل» را با ضربه چاقو به قتل رساندند.
طولی نکشید که با دستورهای ویژه و تخصصی قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند و عامل اصلی جنایت که روح الله نام دارد، در یک عملیات ضربتی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شد و به ارتکاب قتل اعتراف کرد؛ اما در اثنای بررسی های نامحسوس ، پسر عموی روح الله (متهم به قتل) نیز در رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان گرفتار و مشخص شد که او نیز خواستگار خواهرش را در کرج به قتل رسانده است.