جزئیاتی تازه از پرونده قتل وکیل دادگستری بهدست مجرم تحت تعقیب
قاتل وکیل پایه دادگستری پس از هفتهها تحقیق و کنار هم گذاشتن مدارک پرونده در خانه زوجی دستگیر شد که گمان میکردند میزبان فردی با جایگاه اجتماعی بالا هستند و نمیدانستند به یک قاتل فراری پناه دادهاند.
صبح روز شنبه ۲۸ تیرماه امسال حاضران و عابران در یکی از خیابانهای خلوت ولنجک تهرانی شاهد صحنهای دلخراش بودند و بلافاصله موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تهران اطلاع دادند.
ماموران کلانتری پس از حضور در آدرس موردنظر دیدند که وکیل پایه یک دادگستری که مردی ۴۲ ساله بود، غرق در خون روی زمین افتاده است. این در حالی بود که امدادگران اورژانس هم در محل حضور داشتند.
شاهدان به ماموران پلیس گفتند وکیل فقط چند لحظه قبل از خانهاش خارج شده بود که ناگهان توسط یک راننده ۲۰۶ زیر گرفته شد.
بررسیها و شواهد بدست آمده پلیس نشان میداد که احتمالا مرد ۴۲ ساله هدف حمله عمدی یک خودرو قرار گرفته است. بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته هم حکایت از آن داشت که راننده پژو از قبل در چند متری محل برخورد مرگبار کمین کرده بود، بعد هم با سرعت بالا به سمت وکیل حرکت کرده، او را زیر گرفته است و بدون حتی لحظهای توقف از محل گریخته است. امدادگران اورژانس به ماموران پلیس گفتند شدت ضربه آنقدر زیاد بوده که وکیل جوان در دم جان باخته است.
به همین دلیل قایقی بعد با تماس ماموران کلانتری، بازپرس سالار صنعتگر، بازپرس ویژه قتل از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران در جریان ماجرا قرار گرفت و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در محل حاضر شد.
بررسی اولیه نشان داد هیچ خط ترمزی روی آسفالت نیست و فیلمهای دوربینهای مداربسته اطراف نیز تأیید کرد که این یک تصادف عمدی و از پیش طراحیشده بوده است. پژو ۲۰۶ چند دقیقه قبل از خروج مقتول در همان حوالی پارک کرده و رانندهاش منتظر بوده است.
کارآگاهان بلافاصله شماره پلاک خودرو را ردیابی کردند و مالک خودرو را که زنی جوان بود، شناسایی و احضار کردند. زن جوان در بازجوییها ماجرای عجیبی را فاش کرد و گفت: «چند وقت پیش برای یک مشکل حقوقی وکیل گرفتم. چون پول نقد نداشتم، قرار شد ماشینم را به عنوان دستمزد به آن وکیل بدهم. وکیل کارم را انجام نداد، اما ماشین را هم پس نداد. به همین دلیل شکایتی هم مطرح کردم، اما چون مدرکی نداشتم به جایی نرسید.»
این سرنخ، کارآگاهان را به سمت اختلافات حرفهای و شخصی مقتول برد و این در حالی بود که تحقیقات از خانواده و برنامههای کاری وکیل کشته شده از آن خبر میداد که او راهی جلسه رسیدگی به یک پرونده ملکی بود که این اتفاق مرگبار برایش رخ داد.
بنایراین با بررسی پروندههای اخیر وکیل جوان مشخص شد او وکالت خانوادهای را در یک دعوای ملکی بر عهده داشته و دقیقاً روز حادثه قرار بوده در جلسه رسیدگی به همان پرونده شرکت کند. اما نکته مهمتر این بود که خودروی پژو ۲۰۶ متعلق به خواهر یکی از طرفهای مقابل دعوا بوده؛ جوانی که خودش هم در همان پرونده دخیل بود و با وکیل مقتول اختلافات شدیدی پیدا کرده بود.
کارآگاهان با کنار هم گذاشتن قطعات پازل به هویت قاتل رسیدند؛ مردی ۳۴ ساله که در پروندهای قدیمی به اتهام آدمربایی از چند سال پیش متواری است و در همان پرونده حکم غیابی برایش صادر شده و دو سال و نیم زندان در انتظار او است.
با بدست آمدن این سرنخهای مهم پیگیری و تحقیقات گستردهای آغاز شد و او پس از دستگیری در بازجوییها ادعا کرد: «چند سال پیش با یک نفر اختلاف مالی پیدا کردم و او را بردم کلانتری تحویل دادم. اما او از من به اتهام آدمربایی شکایت کرد و من با وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد شدم، بعداً هم فهمیدم غیابی محاکمه و به دو سال و نیم زندان محکوم شدهام، برای همین مخفی شدم.»
این مظنون که در مخفیگاهش در منطقه تهرانسر شناسایی شد زمانی دستگیر شد که کارآگاهان اداره دهم در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه او را در خانه زوج جوانی که اتفاقی با او آشنا شده بودند به دام انداختند.
متهم گفت به بهانه آموزش بورس بینالملل به مرد آن خانواده که از قضا خودش هم وکیل بوده وارد خانه آنها شده و چند روزی آنجا پناه گرفته بود، اما زوج جوان هیچ اطلاعی از سوابق او نداشتند و فقط به خاطر آموزشهای او که به نظرشان گرانبها بود میزبان او شده بودند.
این در حالی بود که در بازرسی از مخفیگاه مظنون پرونده دو قبضه اسلحه کلت کمری، مقداری دلار، فشنگ و سکه طلا کشف شد.
متهم در مواجهه با این شواهد ابتدا منکر قتل شد و گفت: «من مقتول را فقط به اسم میشناختم، روز حادثه هم در شرق تهران و در دفتر کارم بودم و احتمالاً کسی ماشین خواهرم را سرقت کرده و این قتل را مرتکب شده است.» این متهم حتی پا را فراتر گذاشت و مدعی شد: «اسلحهها مال من نیست، دلارها هم برای برادرم است.»
اما با ارائه فیلمهای دوربین مداربسته، اعترافات مالک خودرو و سایر مدارک، متهم دیگر راه فراری نداشت و لب به اعتراف گشود.
سردار علی ولیپور گودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ، در این باره گفت: «در حال حاضر متهم با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار دارد. تحقیقات برای کشف زوایای پنهان پرونده و احتمال ارتباط این اسلحهها با جرایم دیگر ادامه دارد.».
