متهم به قتل در دادگاه: کاش قدر خوشبختی‌ام را می‌دانستم

مرد ثروتمند که بعد از قتل شریکش اسناد و مدارک او را به همراه 60 هزار یورو از خانه‌اش سرقت کرده بود با درخواست خواهر مقتول در یک قدمی مجازات قصاص قرار گرفت.

متهم به قتل در دادگاه: کاش قدر خوشبختی‌ام را می‌دانستم

راز این جنایت هولناک از دی سال 1401 با شکایت زن جوانی مبنی بر ناپدید شدن برادرش فاش شد. وی با مراجعه به پلیس آگاهی در تشریح ماجرا گفت: «من و خانواده‌ام در خارج از کشور زندگی می‌کنیم و برادرم بهرام در ایران زندگی می‌کرد و ما مدام با هم در ارتباط بودیم چند هفته‌ای است که برادرم ناپدید شده و تلفن همراهش هم خاموش شده است.

به همین خاطر خیلی نگرانش شدم و برای اطلاع از وضعیتش به ایران آمدم همه جا را دنبالش گشتم اما نه در خانه‌اش بود و نه در باغش. با بررسی‌هایی که انجام دادم متوجه شدم اسناد و مدارک و مقدار زیادی پول و یورو از داخل گاوصندوق خانه‌اش سرقت شده  است.»

با این شکایت ردیابی‌های پلیسی آغاز شد اما دو روز بعد زن جوان بار دیگر به پلیس مراجعه و اعلام کرد که جسد برادرش را پیدا کرده است.

او در توضیح ماجرا گفت: «در انتهای باغ ویلای برادرم چاه آبی وجود دارد. امروز صبح وقتی به سراغ چاه رفتم و در آن را برداشتم حس کردم چیزی داخل آن افتاده است به همین خاطر دو کارگر را داخل چاه فرستادم که آنها جسد برادرم را از داخل چاه بیرون کشیدند.»

با اظهارات خواهر بهرام پلیس به محل کشف جسد رفت. بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد جوان با شلیک گلوله به قتل رسیده و پس از آن جسدش را کشان‌کشان به داخل چاه انداخته‌اند. در تحقیقات بعدی زن جوان به مأموران گفت: «من به تنها کسی که ظنین هستم شریک برادرم است. نریمان از مدت‌ها قبل با برادرم اختلاف حساب داشتند و فکر می‌کنم او در این ماجرا نقش داشته است.»

در ادامه پلیس به سراغ نریمان(شریک مقتول) رفت و او را دستگیر کرد. 

وی در همان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: «من و دوستم حمید روز حادثه به باغ بهرام رفته بودیم که به یکباره بحثی بین ما در گرفت و من از سر نادانی با کلت گلوله‌ای به او زدم و از ترسم جسد را داخل چاه انداختم و با حمید محل را ترک کردیم.» 

به این ترتیب حمید نیز به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. 

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای این جلسه خواهر مقتول به عنوان ولی دم درخواست قصاص کرد و گفت که به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیست.

سپس نریمان به جایگاه رفت و گفت: «من اتهامم را قبول دارم و از کاری که کردم پشیمانم. اما از ولی دم می‌خواهم که به خاطر فرزندانم به من رحم کند و من را ببخشد. من قدر زندگی‌ام را ندانستم قبل از این اتفاق همه چیز داشتم؛ پول، آرامش، خانواده و خوشبخت بودم اما حالا همه زندگی‌ام نابود شد و رفت. خیلی اشتباه کردم.»

پس از اظهارات متهم ردیف اول، وکیل ولی دم به جایگاه رفت و گفت: «نریمان بعد از دو سال تازه اسنادی را که از خانه مقتول سرقت کرده بود به ما پس داد. اما 60 هزار یورویی که سرقت کرده را گردن نگرفت و پس نداد.»

متهم گفت: «من اصل سندها را به خواهر بهرام برگرداندم.»

خواهر مقتول در پاسخ به متهم گفت: «من خودم با پیگیری‌هایی که انجام دادم المثنای همه مدارک را گرفته بودم که نریمان اصل مدارک را به ما تحویل داد آن هم بعد از دوسال. اما حالا دیگر نه به دنبال مدارک هستم و نه حتی یوروهایی که سرقت شده من تنها خواسته‌ام قصاص متهم است، چراکه متهم با بی‌رحمی برادرم را کشت و به داخل چاه انداخت. 3 سالی است که زندگی من و خانواده‌ام   تباه شده و هرشب کابوس می‌بینیم.»

پس از آن متهم ردیف دوم به جایگاه رفت و با رد اتهامش گفت: «ما در شب حادثه میهمان بهرام بودیم و قرار نبود او را بکشیم اما نریمان به یکباره با اسلحه به سر بهرام شلیک کرد و او را کشت. من در هیچ زمینه‌ای دخالت و نقشی در جنایت و سرقت‌ها نداشتم.»

با پایان اظهارات متهمان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: ایران
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید