پشت پرده قتل مسلحانه مدیر موقوفه عادل شاهی
دو متهم پرونده قتل مدیر موقوفه عادلشاهی در حالی زوایای پنهان و پشت پرده این جنایت مسلحانه را فاش کردند که بررسی ها نشان داد: «مرد کلاه گیسی» قاتل اجاره ای بود.
صبح نهم مرداد سال گذشته، صدای شلیک چند گلوله در پارکینگ ساختمان اداری موقوفه معروف به عادلشاهی، در بزرگراه شهید کلانتری مشهد، ولوله ای به پا کرد.
دقایقی بعد با حضور وحشت زده کارمندان موقوفه در پارکینگ، مشخص شد مدیر ۷۸ساله موقوفه به قتل رسیده است.
طولی نکشید که تحقیقات گسترده قضایی با دستور های محرمانه قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) آغاز شد و عامل جنایت مسلحانه که کارمند اخراجی موقوفه بود، با تلاش شبانه روزی افسران کارآزموده اداره جنایی آگاهی به دام افتاد.
«محمد-ن» (متهم) که با تغییر چهره و استفاده از کلاه گیس جوگندمی، دست به این جنایت هولناک زده بود، مدعی شد: برای ترساندن مدیر موقوفه وارد پارکینگ شدم اما وقتی او به من توهین کرد، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و به سوی او شلیک کردم.
اوگفت: چون به محیط آشنایی کامل داشتم و زاویه دوربین های مداربسته را می دانستم، ابتدا برق کنتور را قطع کردم تا شناسایی نشوم!
با وجود اعترافات صریح متهم، اما قاضی ویژه قتل عمد احتمال می داد فرد دیگری نیز در وقوع این جنایت وحشتناک دخالت دارد؛ بنابراین دامنه تحقیقات نامحسوس به سوی اطرافیان متولی موقوفه کشید و ناگهان راز تلخی فاش شد.
واکاوی های دقیق مقام قضایی حکایت از آن داشت که برادر ۸۰ ساله متولی موقوفه عادلشاهی در این جنایت نقش مهمی دارد.
بنابراین دستور دستگیری «ف-ن» صادر شد و این متهم نیز مقابل میز عدالت قرارگرفت .
در نهایت بازجویی های تخصصی نشان داد: «ف-ن» نقشه قتل را طراحی و ۳میلیارد تومان به حساب بانکی «محمد-ن» (متهم به قتل مسلحانه) واریز کرده است.
خیلی زود ابعاد مختلف این ماجرای تکان دهنده مورد بررسی قرارگرفت و پس از آن که عامل اصلی جنایت، صحنه قتل را در پارکینگ ساختمان ۴ طبقه بازسازی کرد،حکم جلب دادرسی (کیفرخواست) در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و این پرونده جنایی با توجه به اهمیت و حساسیت آن در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرارگرفت.
در آخرین جلسه دادگاه که نیمه دوم فروردین به ریاست قاضی «محمدشجاع پور فدکی» و مستشاری قاضی «جواد آسیان یزد» برگزار شد، دو متهم این پرونده جنایی در برابر سوالات تخصصی و فنی قضات باتجربه دادگاه قرارگرفتند و در حالی که همه راه های گریز از مجازات را بسته می دیدند، به تشریح پشت پرده این ماجرای تکان دهنده پرداختند و زوایای پنهان را فاش کردند.
در این جلسه که خانواده مرحوم «جعفر جعفرزاده» تقاضای اشد مجازات برای متهمان را داشتند، رئیس دادگاه، اتهام مباشرت در قتل مسلحانه، حمل و نگهداری سلاح و مهمات و تحصیل مال نامشروع به مبلغ ۳۴ هزاردلار (بیست ونه میلیارد ریال) را به «محمد-ن» تفهیم کرد و از وی خواست تا از خود دفاع کند. متهم نیز با پذیرش قتل عمدی گفت: قتل را قبول دارم، ۲ یا ۳ بار شلیک کردم! من گریم و کلاه گیس داشتم تا از طریق دوربین های مداربسته شناخته نشوم.
وقتی مرحوم وارد پارکینگ شد اول با هم جروبحث کردیم . برادر متولی موقوفه (ف-ن) مبلغ ۲میلیارد ونهصد میلیون تومان را برای کشتن مرحوم جعفرزاده به من داده بود.
قرارشد بعد از قتل مرا به سرکار موقوفه بازگرداند. او مرحوم را یک مانع بزرگ می دانست و سد راه بود.
«ف-ن» مرا تطمیع و تحریک کرد که دست به جنایت بزنم ! من هم این کار را کردم! البته من این جنایت را حدود ۲ یا ۳ ماه بعد از دریافت پول ها انجام دادم. در این مدت «ف-ن» مدام دنبال انجام این کار (قتل) بود تا «جعفر» را حذف کنیم.
من هم از فاصله حدودد۴ تا ۵ متری شلیک کردم!
وی در پاسخ به سوال رئیس دادگاه درباره برگزاری جلسه ای در یکی از ادارات رسمی نیز گفت: در آن جلسه «ف-ن» مرا به عنوان نماینده خودش معرفی کرد و ما تلاش داشتیم تا تخلفات موقوفه را گزارش بدهیم.
متهم این پرونده جنایی همچنین دریافت پول از «ف-ن» را پذیرفت و گفت: مبالغ مذکور که از فروش یکی از املاک موقوفه حاصل شده بود، ابتدا به حساب صرافی واریز شد و بعد از صرافی دلار گرفتم که در خانه ام کشف شد و من همه اتهامات را قبول دارم.
پس از آن که متهم ردیف اول همه اتهامات خود را پذیرفت ،«ف-ن» متهم دوم پرونده مقابل میز عدالت قرار گرفت و به سوالات قضات باتجربه دادگاه درباره اتهام معاونت در قتل و پرداخت وجه برای تطمیع عامل جنایت مسلحانه پاسخ داد.
او گفت: من پولی برای قتل مرحوم «جعفرزاده» به «محمد-ن» ندادم.
دو روز کارت بانکی من در دست ایشان بود که پول را از حسابم برداشت کرده و به دروغ مدعی شده که «ن» پول داده تا «جعفر» را بکشم!...
دراین هنگام مقام قضایی پرسید اما تا زمانی که شما در بانک حاضر نشوید، انتقال پول به حساب دیگری امکان ندارد؟
متهم که انگار غافلگیر شده بود و انتظار چنین سوالی را نداشت در حالی که حیرت زده به قاضی می نگریست، گفت:بله! من در بانک نشسته بودم ولی ایشان هیچ حرفی و سوالی نپرسیدند فقط قصدشان این بود که مرا متهم کنند! قبلا هم گفته ام «محمد-ن» قتل را برای سرکیسه کردن من انجام داده است.
چون قبلا گفته بود من کسانی را دارم که «جعفرزاده» را از سمت وکالت موقوفه عزل کنند!
شما برای انجام چه کاری به بانک رفته بودید؟
متهم پاسخ داد: به بانک رفتم تا آن هایی را که قرار بود «جعفرزاده» را عزل کنند پول بدهیم که قرارشد بیست میلیارد بدهیم!
آیا شما طبق قولنامه، ملکی را در خرداد ۴۰۳ به فردی به نام ... فروخته اید؟
من خریدار را نمی شناسم ولی می دانم این برگه (قولنامه) را سفید امضا از من گرفته اند و این به گفته آنان ... برای بیعانه وجهی بوده که باید به گروه پرداخت می کرده ام!
آیا مبلغ ۳میلیارد تومان از حساب خریدار ملک موقوفه به حساب شما واریز شده است؟
بله! ولی عین مبلغ به عنوان بیعانه پرداخت شده است البته از حساب من برداشته اند و قرار شده بود که باقی مانده وجه را زمان انجام کار (برداشتن آقای جعفرزاده از سمت وکالت موقوفه) از من بگیرند.
چرا شما حاضر شدید برای برداشتن «جعفرزاده» پول پرداخت کنید چه مشکلی با شما داشت؟
او با داشتن وکالت تام الاختیار هر کاری که دلش می خواست انجام می داد و یکی از ثروتمندان این شهر شده بود و بعد هم برادرم که متولی موقوفه بود، مدام به من می گفت که او را عزل کنم! ولی من به او می گفتم شما وکالت تام الاختیار برای ۳۰ سال به ایشان داده اید من چگونه او را عزل کنم!
پس چرا برادرت شما را از وکالت عزل کرد؟
من از کارم معزول نشدم!
اما طبق اسناد پرونده شما عزل شده اید؟
من از برادرم وکالت داشتم و فقط در یکی از آن ها احتمالا معزول شده ام.
با اعلام ختم جلسه رسیدگی، قضات دادگاه وارد شور شدند و رای این پرونده جنایی تکان دهنده در مهلت قانونی صادر خواهد شد.
بخوانید: رازگشایی از جنایت مسلحانه با کلاه گیس
بخوانید: نقابدار مسلح، مدیر موقوفه «عادل شاهی» را به قتل رساند
