رسوایی شوهر خیانتکار در مسافرخانه

دیگر حنایش برایم رنگی ندارد، او بارها به من قول داد که مسیر خیانت بار خود در زندگی را تغییر می دهد، اما همه این ادعاها فقط برای جلوگیری از رسوایی بود، با وجود این وقتی پدرشوهرم در جریان رفتارهای زشت و زننده پسرش قرار گرفت با بی تفاوتی مرا ترغیب به طلاق توافقی کرد و...

رسوایی شوهر خیانتکار در مسافرخانه

اینها بخشی از اظهارات زن 24 ساله ای است که به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی از شوهرش شکایت کرده بود و اصرار به طلاق داشت. این زن درباره ماجرای ازدواج خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 5 سال قبل و درحالی که 19 بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود، یکی از اهالی روستا که سال ها بود به مشهد نقل مکان کرده بود، مرا برای پسرش خواستگاری کرد، اما پدرم با این اعتقاد که پدر «رامین» را از دوران نوجوانی می شناسد، هیچ تحقیقی درباره وضعیت فعلی او و فرزندش انجام نداد؛ چراکه پدر «رامین» در مشهد مسافرخانه داشت و از اوضاع مالی خوبی برخوردار بود. پدرم می گفت: «پدرام» از اهالی همین روستاست و پسرش «رامین» هم در کنار پدرش مشغول کار است.

من هم درحالی به نظر پدرم احترام گذاشتم که نمی دانستم پدرم بیش از 30 سال است از«پدرام» خبری ندارد و حتی نمی داند که او اکنون دارای 3 همسر است. خلاصه زندگی مشترک من و «رامین» در یکی از واحدهای آپارتمانی پدرشوهرم آغاز شد، اما خیلی زود فهمیدم که «رامین» در زمان مجردی خود با دختران زیادی روابط غیرمتعارف داشته و حالا مادرش برای نجات او از این وضعیت غیراخلاقی، مرا برای او خواستگاری کرده است. در این شرایط خیلی تلاش کردم تا همسرم را از این گونه رفتارهای هنجارشکنانه باز دارم، ولی او در گرداب گناه فرو رفته بود.

هر روز زنان غریبه با او تماس می گرفتند و من جز زجر و گریه چاره ای نداشتم. وقتی در گوشی تلفنش تصاویری از او و برخی زنان غریبه با وضعیت های زننده را دیدم دیگر روابط عاطفی سردی بین ما حکم فرما شد تا جایی که او برخی از شب ها هم به بهانه این که کارهایش در مسافرخانه زیاد است و باید به رتق و فتق امور بپردازد به خانه نمی آمد و من در این شرایط احساس بدی داشتم تا این که روزی خواهرم به منزل ما آمد و من سفره دلم را برایش گشودم و از رفتارهای زجرآور همسرم برایش سخن گفتم.
ساعتی بعد و در حالی که شب به نیمه رسیده بود خواهرم پیشنهاد کرد به مسافرخانه برویم و با همسرم درباره رفتارهای گناه آلودش صحبت کنیم، چراکه خواهرم معتقد بود شاید من دچار بدبینی و سوءظن شده ام. بالاخره پیشنهاد خواهرم را پذیرفتم و با هم به طرف مسافرخانه پدرشوهرم به راه افتادیم، اما وقتی وارد مسافرخانه شدم همسرم را با زن غریبه ای دیدم که در حال استعمال قلیان بودند و آن زن پوشش بسیار نامناسبی داشت.
در این لحظه همسرم که از دیدن من حیرت زده و متعجب بود با توهین و فحاشی مرا زیر مشت و لگد گرفت و به شدت کتک زد. من هم اشک ریزان نزد پدرشوهرم رفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم، اما او با بی تفاوتی به من گفت: بهتر است چند میلیون تومان حق و حقوق خودت را بگیری و توافقی از «رامین» جدا شوی!...

با آن که می دانستم این زندگی دیگر فرجامی ندارد، اما وقتی «رامین» مدعی شد از رفتارهای گذشته خودش پشیمان است من هم تلاش کردم این ماجرا را فراموش کنم، ولی خیلی زود فهمیدم که همه این چرب زبانی ها برای جلوگیری از رسوایی است به همین دلیل دیگر حنای پشیمانی های او برایم رنگی ندارد و فقط به طلاق می اندیشم اما ای کاش ...

اهمیت این ماجرا موجب شد تا بررسی های مشاوره ای و اقدامات قانونی این پرونده با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار، رئیس کلانتری شفای مشهد در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شود.

منبع: اعتمادآنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 10
  • مرد شناس
    7

    هر مردی که کوچکترین موقعیت مالی داشته باشه خیانت می‌کنه و این عجیب نیست
    مگه اینکه مرد به شدت فقیر باشه خونه نداشته باشه ماشین نداشته باشه جیبش خالی باشه و از صبح تا شب برای یه لقمه نون بدوه که فرصت و زمان و مکان خیانت رو نداشته باشه
    خاطرتون جمع

    نظرات شما -
    • ایرانی
      4

      خیلی حرف مفت زدی،،،به والله آدم دور برخودم میشناسم اوضاع مالیش عالی عالی عالی،خدامیدونه کلی زن ودختر براش کمین میزنن،ولی سرش هست وزن وبچه وخانواده،
      اونها آدمهای پست ونالایقن که شلوارشون دوتا میشه زیر سرشون بلند میشه ....

    • ناشناس
      1

      امیدوارم همینطور باشه.........

    • ناشناس
      1

      از خودت مایه بذار بی خانواده

  • ناشناس
    0

    بزرگترین خیانت رو خانواده پسری می‌کنند که میدونن پسرشون با صد نفر بوده بعد دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده میگردن جالبه
    وقتی پسرتون هرزه است چرا دختر مردم رو بدبخت می‌کنین؟
    لااقل یکی مثل خودش برایش بگیرید
    از دست این‌ها باید شکایت کرد این‌ها خاین اصلی هستن

    نظرات شما -
    • امیررررر
      1

      اون یه وریا که خیری نمی بینن و یه جا تو زندگیشون می زنه بیرون ولی اون صدتایی هم که باهاشون بوده لابد همگی اغفال شدن و قدیسه و راهبه ان. اونا که بخوان عروس شن چی؟ ننه باباشون می گن حقیقتو؟

    • ناشناس
      0

      مشکل تنها اونا نیستند یه نگاه شما بکنید به کشور: آیا همون چیزی که برا مردها و پسرها ازشون چشم پوشی میشه برا دخترها و زنها هم همینجوره که انتظار دارید خانواده پسر ایرادهای پسرشون رو ببینند؟! تاازه بسیاری فخر هم می فروشند که بله! پسرمون خاطرخواه داره! انقدرررر دختر دلشون میخواد و براش صف کشیدند و !!! اگه هم چیزی بشه میگن خانواده دختر می بایست حواسشون به دخترشون میبود! پسره دیگه! می تونه!

    • ناشناس
      0

      به امیرررر: هر وقت خانواده پسر از این شاهکارها و دسته گلهای پسرشون که خودش رفته دنبالشون و ککش هم نگزیده چیزی گفتند خانواده دختر هم از این کارها انجام میدن! این به اون در!

    • ناشناس
      0

      بله درسته و بدبختانه پسره خودش میره یکی مثل خودش هم پیدا می کنه و می پسنده ولی خانواده ش میرن یکی دیگه می پسندند و اینجوریه که اون هم زنش رو میندازه گوشه خونه ش و میره پی دلش و عشقی که بهش نرسیده!

  • عادل
    0

    اصلا زن مرد ندارن هرکس خانواده دار واصل نسب دار باشه به همسرش خیانت نمیکنه اینها بویی از انسانیت نبردن حالا این زن مرده جابجا کن. چه بلایی سر. زن میاوردن

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها