تعرض 2 پسر جوان به دختر 14 ساله در جاده بیابانی

دختری ۱۴ ساله که قربانی نقشه پلید پسران شیطان صفت شده است، ماجرای فریب خوردنش را تعریف کرد.

تعرض 2 پسر جوان به دختر 14 ساله در جاده بیابانی

وقتی پنهانی و دور از چشم مادرم با بهنام تلفنی حرف می‌زدم، فکر می‌کردم قرار است بهنام همه آرزوهایم را برآورده کند. آن روزها نمی‌دانستم پشت جملات عاشقانه‌اش، نقشه‌ای پلید در ذهن دارد که من از آن بی‌خبرم. وقتی مرا به وعده‌گاه شیطانی خودش و دوستش برد تازه فهمیدم که بهترین دوست همان مادر دلسوزی است که هیچ وقت به حرف‌هایش توجه نکردم.

من سانای هستم دختری ۱۴ساله که تنها امتیازم در بین دوستانم، شاگرد اول بودن است. آنها هر کدام برای خود در صفحه مجازی‌شان دوست پسر داشتند و در جمع‌های دوستانه راجع‌به آنها حرف می‌زدند و این فقط من بودم که هیچ وقت دوست پسری نداشت شاید چون صورتم چندان جذاب نبود و علاقه‌ای هم به آرایش کردن نداشتم.

اما یک روز که از مدرسه به خانه می‌رفتم پسری با صورتی زیبا که چندین سال از من بزرگتر بود مقابلم ایستاد و گفت که قصد دوستی با من را دارد من اما پیشنهادش را رد کردم، با این حال او دست بردار نبود و هر روز سر خیابان مدرسه منتظر من بود تا اینکه کم‌کم وسوسه شدم و بالاخره او شماره‌اش را به من داد.

وقتی شماره‌اش را می‌گرفتم توی ذهنم به این موضوع فکر می‌کردم که چرا من مثل آتنا، ثنا و بهار نباشم که هر روز پز دوست پسرهایشان را می‌دهند.

با این افکار سرانجام خودم را راضی کردم تا دوستی بهنام را قبول کنم و از آنجا بود که پیامک‌های من با بهنام شروع شد. هر روز بیشتر از روز قبل با او تلفنی حرف می‌زدم تا جایی که همه پول توجیبی‌هایم و هزینه‌هایی که پدرم بابت خرید وسایل مدرسه به من می‌داد صرف شارژ تلفن همراهم می‌شد.

دوماه از این ماجرا گذشته بود و در این مدت شیفته بهنام شده بودم؛ به حدی که صبح و شب گوشی کنارم بود.

این موضوع باعث شده بود دیگر آن شاگرد ممتاز کلاس نباشم، مادرم که پی به افت تحصیلی‌ام برده بود، گوشی‌ام را گرفت تا بیشتر به فکر درس‌هایم باشم؛ او خبر داشت شیفته پسری به نام بهنام شده‌ام.

وقتی اتفاقی پیامک‌های من را در گوشی‌ام دید درحالی که بشدت تعجب کرده بود موضوع را سرپوشیده به پدرم گفت و من دیگر حق بیرون رفتن و گوشی داشتن را نداشتم با وجود این از هر فرصتی استفاده می‌کردم و با تلفن خانه با بهنام تماس می‌گرفتم.

مدتی بعد اما این ماجرا هم لو رفت به همین دلیل پدرومادرم مرا تحت فشار گذاشتند که با بهنام تماس بگیرم و مقابل آنها درباره پایان ارتباطم با او حرف بزنم.

یک روز که مادرم خانه نبود بهنام زنگ زد. خیلی از تماسش خوشحال شدم. او گفت که می‌خواهد برای آخرین بار مرا ببیند تا خداحافظی کند. من هم به بهانه کلاس زبان از خانه بیرون رفتم. بهنام با خودروی پراید همراه دوستش سر کوچه‌مان آمده بود.

از آنجا که به بهنام اعتماد داشتم سوار خودرویش شدم. بهنام در طول مسیر مدام از عشق و علاقه‌اش به من صحبت می‌کرد ومی‌گفت که نمی‌تواند بدون من زندگی کند.

نیم ساعتی گذشته بود که متوجه شدم وارد یک جاده بیابانی شده‌ایم، ترس همه وجودم را فراگرفت. در این هنگام خودرو از حرکت ایستاد و بهنام و دوستش از خودرو پیاده شدند.

رفتار بهنام ناگهان تغییر کرده بود. او درحالی که شیشه مشکی رنگی به دست داشت و می‌گفت مشروب است و از آن می‌خورد گفت که مرا سرکار گذاشته و به همراه دوستش به من می‌خندیدند.

دوستش به طرف صندوق عقب پراید رفت و پسر جوانی را که دست وپایش بسته بود با کمک بهنام روی زمین انداختند.

صورت پسر جوانی که وحید نام داشت خونی بود. با دیدن این صحنه ترسم دوچندان شده بود و از وحشت به خودم می‌لرزیدم.

لحظاتی بعد آنها به من نزدیک شدند. هرچه به آنها التماس می‌کردم، فایده‌ای نداشت. درآن لحظه مرگ را مقابل چشمانم دیدم و ‌هشدارهای مادرم را به خاطر آوردم که توی گوشم صدا می‌کرد.

بهنام و دوستش، من و وحید را در بیابان رها کردند تا اینطور به نظر برسد که وحید به من تجاوز کرده است.

چند ساعت بعد رهگذری که با نیسان از جاده رد می‌شد ما را دید و با پلیس تماس گرفت. وقتی مادرم به سراغم آمد فقط ماجرای ضرب‌وشتم را به او گفتم و اصلاً حرفی از تجاوز نزدم چون می‌دانستم وقتی بفهمد قطعاً تنبیهم می‌کند.

منبع: اعتمادآنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 23
  • ناشناس
    3

    رفیق بی کلک مادر

    نظرات شما -
    • ناشناس
      7

      تا دختر و زن نخواهد هیچ مرد نامحرمی نمی تواند بدون رضایت وارد حریم خصوصی دختر و زن شود مگر به عنف!

    • 5

      اینجور پسرها خودشان صدجور هرزگی می کنند که محل سگ به زنش،نمی ذاره ..بجای پاییدن برای طلاق به همسرش محبت می کرد

    • 0

      پیام اشتباه فرستادم

    • ناشناس
      0

      خواست خدا بوده پیام اشتباهی بفرستی....

  • ناشناس
    17

    این دختر ها وقتی اتفاق شومی را رقم می زنند می خواهند جوری سخن بگویند انگارخودشان بی گناه وپسره شیطان وگناهکار بوده زمانی جوان بودم دختر های زیادی دست ازسرم برنمی داشتند ومرتب به تلفن خانه زنگ می زدند خدارا شکر فریب نخوردم ودردام شان نیفتادم

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      این موضوعات اونقدر حال بهم زن هست که نمیشه نظر گڌاشت.

    • والا
      13

      حالا بری مسیجای دختره و پیاماشو بخونی میبینی هزار جور عکس از تنش داده وپسره رو تحریک کرده ها
      ولی به اینجا که میرسه مظلوم میشن
      تو وقتی عکس...میفرستی واسه پسر ،تا فلانت نکنه ول کنت نیست
      بدجور تو کفش بوده که همچبن کاری کرده واین مقصرش دخترست که تحریکش کرده شب و روز

    • ناشناس
      14

      به والا:
      نیاز نیست تجربیاتت از خواهر و مادر خودت را اینجا برای همه بازگو کنی

    • والا به ناشناس
      4

      دوست عزیز منظورم این نبود که پسره بیگناهه،پسره مه تکلیفش روشنه و باید اعدام بشه پس بحثی درموردش نیست
      دختره تحریک کرده پسره رو،اگر بعد چهل سال ندونم تو کله این جوونا چی میکذره که باید برم دنبال گِل بازی
      در ضمن زشته عزیزم،به خوده طرف توهین کن نه ناموسش
      موفق باشی

    • ناصر
      0

      خب چرا خودت به ناموس مردم توهین کردی؟؟؟
      آیا تو با چشم خودت دیدی این دختر عکس بدنش رو برای پسر میفرستاده؟؟؟؟
      اگر اینطور نباشه فردای محشر چه جوابی داری ؟؟
      یک دختر چهارده ساله بی‌تجربه‌ چی می‌فهمه

  • احسان
    3

    مادر و پدر فقط خیر خواه فرزندشون هستند و لاغیر...

  • سلام
    2

    عجب عجب عجب لعنت خدا بر همتون شیاطین لابد هیچی مقصر نبودی ای شنگول منگول برو بزار باد بیاد

  • سلام
    2

    گروهی دیده ناپاکن هشدار نگاه خویش به هر سو می دوانند بر این بی عصمتان ننگ جهان باد که چون خوکند و بل بدتر از آنند

  • آکا یک
    17

    اینهارابه بی حجابها حالی کنید اگه ایران مثل آمریکا آزادی بشه دیگه کارتمومه شهوت وفسادهمه خانواده ها رامیگیره

  • محمد
    6

    داستان ساختگی است واقعیت ندارد

  • ناشناس
    2

    به درک...

  • ناشناس
    6

    آقای محمد حقیقت است،پدرومادر ها که بعضاًخودشان هم غافل شده اند وپوشش نامناسب دارند اگر این روز ها را پیش بینی کنند شاید حواسشان بیشتر جمع شود ،وای به روزی که حیاو غیرت زن ومرد از بین برود

  • ناشناس
    0

    بی ناموسی بین بعضی جوان‌ها موج میزنه .لعنت بر پدر و مادرشان.

  • ناشناس
    0

    متاسفانه دخترها با جملات عاشقانه فریب می خورند حتی اگر از دهان گرگ خارج شود.

  • لعنت به طوسیوشاگردانش
    0

    ازقدیم گفتن گاوه چشمک نندازه گوساله سوارش نمیشه

  • ناشناس
    3

    دستپخت مدعیان آزادی و جامعه ی مدنی که باز با نیش باز همچنان طلبکار ند . اما در حقیقت بیخرد

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      مسائل رو قاطی نکن، داری از آب گل آلود ماهی میگیری

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها