واکنش حسین کیانی به ابلاغیه عجیب شهرداری: حاجی‌فیروز سال‌هاست مرده است!

نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر در واکنش به ابلاغیه شهرداری در خصوص حذف شخصیت حاجی‌فیروز به دلیل برداشت‌های نژادپرستانه از چهره سیاه او نوشت: «حاجی فیروز سال‌هاست مرده است.

واکنش حسین کیانی به ابلاغیه عجیب شهرداری: حاجی‌فیروز سال‌هاست مرده است!

حسین کیانی به ابلاغیه معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در خصوص حذف شخصیت حاجی‌فیروز از کارناوال‌ها و برنامه‌های شادی‌آور شهرداری تهران در سطح پایتخت به دلیل برداشت‌های نژادپرستانه از چهره سیاه این شخصیت نمایشی واکنش نشان داد.

این نمایشنامه‌نویس با آثاری متعدد در حوزه نمایش ایرانی، در صفحه اینستاگرامش چنین نوشت:

«روز جمعه ۲۹ اسفند ۹۹ که از توچال برمی‌گشتم در همهمه شلوغی ماشین‌ها و آدم‌ها و دستفروش‌های تجریش دو حاجی‌فیروز دیدم، یکی در ضلع شمالی میدان که مشخص بود سن‌وسالی از او گذشته و خیلی توان جلب توجه عابرین را ندارد و البته که استعدادی هم نداشت. حاجی‌فیروز دوم در ضلع جنوب غربی میدان بود، جوان‌تر و سرحال‌تر و خوش لباس‌تر و پرشور و حال‌تر و برای همین چندنفری داشتند با گوشی‌هایشان از او تصویر می‌گرفتند. برعکس حاجی‌فیروز بالای میدان که وقتی سوار اتوبوس شده بودم و دوباره دیدمش از تک‌وتا افتاده بود و کسی از او و با او عکسی نمی‌گرفت. البته که حاجی‌فیروز پایین میدان هم استعدادی نداشت و دمبک و ریتم آواز درستی نمی‌زد و نمی‌خواند، فقط حرکات خنک و ناموزونی به بدنش می‌داد.

اتوبوس که از همهمه میدان تجریش دور شد و پیش از این‌که خبر مضحک ممنوعیت استفاده از حاجی‌فیروز در مراسم نوروزی توسط شهرداری سر زبان‌ها بیفتد با خودم درباره حاجی‌فیروز و کارآیی‌اش در روزگار امروزه‌روز فکر می‌کردم و چقدر نچسب و بیهوده و بی‌خاصیت به نظرم می‌آمدند. هر چقدر هم برخی از دوستداران فرهنگ نمایشی ایرانی از این سو و آن مدرک و پژوهش و استدلال بیاورند و ریشه‌های این شخصیت را به اسطوره سیاوش و تمدن‌های کهن فلات ایران برسانند که از نظر دانش اسطوره‌شناسی هم اشتباه نیست، اما جامعه ما مدت‌هاست که این شخصیت حاجی‌فیروز و دیگر شخصیت‌های کهن‌الگویی نمایشی ایران را از دایره فرهنگ تماشاگان خود بیرون رانده و فرهنگ داشتن اسطوره‌های نمایش و آیینی و به عبارتی دارایی فرهنگ آیینی نمایشی خود را از دست داده است.

برای همین سال‌هاست که حاجی‌فیروز دیگر شادی‌آوری و پیام‌آوری نوروز و بهار را با لباس سرخ خود نمی‌کند و نمون و نما آیینی بازگشت از دنیای مردگان با چهره سیاهش نیست، بلکه موجود مفلوک و بی‌استعداد و غم‌زده و گرفتاری است که شب عید برای لقمه‌ای نان بدون این‌که از ویژگی‌های کاری که می‌کند کم‌ترین آگاهی داشته باشد، بی‌استعدادی خود را به رخ می‌کشد. نهادهایی هم مثل معاونت‌های عریض و طویل شهرداری تهران کوچکترین اطلاعی از ویژگی‌های این شخصیت نداشته و ندارند و صرفا جهت خوش‌طعم کردن آش درهم جوش و بی‌هویتی که با مثلأ مراسم نوروزی‌شان ساخته‌اند این موجود مفلوک و محتاج را به بیگاری گرفته‌اند. بنابراین نه جای گله و شکایتی دارد اینکه دیگر نمی‌خواهند از او استفاده کنند و نه جای به میان کشیدن پژوهش‌ها و استدلال‌های فرهنگی. حاجی فیروز سال‌هاست مرده است و چیزی از استخوان‌های او هم باقی نمانده است. همه شخصیت‌ها و اسطوره‌های آیینی و نمایشی فرهنگ ایران‌زمین چنین شده‌اند.

پس بی‌خود با این جنجال‌ها، روح آن‌ها را دچار عذاب بیشتر از این نکنیم و این بی‌فرهنگی و بی‌آیینی و بی‌هنری روزگارمان را بیش از این به رخ خودمان نکشیم.»

منبع: خبرآنلاین

72

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • مبرهن
    0

    در شهرداری رشوه بگیر قانونی رو باید بست یا اینکه راه سلامتی رو در پیش بگیرند

  • امید
    0

    ... این بی‌فرهنگی و بی‌آیینی و بی‌هنری روزگارما به دلیل سیاستهای غلط متولیان حکومت است که سعی درزدودن آیین های باستانی دارندووقتی تاریخ ایران باستان درحال محوشدن ازکتابهای تاریخ مدارس است کودکان دهه 70 و80 پس ازانقلاب هم به سراغ برگزاری جشن ولنتاین وهالووین می روند باید هم این آیین های کهن فراموش شوند ..

  • فحس
    0

    شهرداری تهران با نگرشی عامیانه حاجی فیروز را نماد نژادپرستی عنوان و به مناطق ۲۲ گانه حذف این نماد فولکلوریک جشن های نوروزی را بخشنامه کرده است . خوشبختانه هنرمندانی مانند علی نصیریان به این مسئله اعتراض کردند اما جا دارد واکنش همگانی باشد . محمدرضا جوادی یگانه معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در این بخشنامه اعلام کرد: «کارناوال‌های نوروزی با استقبال مردم رو به رو و توسط آنها در شبکه‌های اجتماعی به صورت گسترده پخش شد. اما درباره سیاهی چهره حاجی فیروز، نقدهایی مطرح شده و برخی، سیاه بودن چهره او را نژادپرستانه می‌دانند در مقابل، درباره ریشه‌ای اساطیری سیاهی صورت شخصیت حاجی فیروز و نسبت آن با سربلند بیرون آمدن سیاوش از آزمایش ورگرم یا برآمدن او از دنیای مردگان و همچنین با سیاهی صورت ناشی از دود زغال و آتش، در پژوهش‌های هنری و ادبی بحث‌های مفصلی شده است. صرف نظر از بحث‌ها در این باره، لازم است به منظور پیشگیری از سوءبرداشت‌های احتمالی، در کلیه برنامه‌های نوروزی شهرداری تهران، از نمایش حاجی فیروز با صورت سیاه در کارناوال‌های نوروزی اجتناب شود. در عین حال از پژوهشگران ادبی و هنری هنرمندان نمایشی به ویژه از هنرمندانی که سالهاست نقش حاجی فیروز را ایفا می‌کنند تقاضا می‌کنم تا با گشایش بحث در این باره، در رسیدن به فهم دقیق‌تر از این موضوع کمک کنند.» شاید برداشت ایشان بنا به نظر اخوان ثالث بوده باشد که  در پاورقیِ خود در سرودهٔ ارغنون، با نشان دادنِ بیزاری از حاجی فیروز ، آن را «بقایای نفرت‌انگیز عهد توحش و برده‌داری» نامیده‌است . اما این نگرش سطحی و تحکم بسیط آن بدون مهندسی لازم در نظام اجتماعی ، نوعی خوددزنی بر فرهنگ و اسطوره های ایرانی است که لازم است به آن توجهی خرد مندانه شود آ آغاز مراسم باشکوه عید نوروز به زمان پادشاهی جمشیدشاه باز می گردد. که در زمان سلطنت خود در آبادانی ایران و آسایش خاطرِ مردم از هجوم بیگانگان، نقش مهمی داشته است . حاجی فیروز نام پر معناییست که حکایت از شناخت مردم ایران زمین از معنای« حاج» شدن دارد فردی که با گذشتن از خود شادی و پیروزی را برای مردم به ارمغان آورده و دورانی تازه و زندگی فرح بخش را به تازگی بهار نوید میدهد و حتی شاید به این ادعا که ، به وحی نیز پیوند میزند چرا که چهره سیاه او نماد چهره سیه چرده کسی ایست که هفت عالم باقی را روز و شب در زیر آفتاب و گرما و سرما پیموده و پیروزمندانه از این طواف مکرر ، شادی را نه برای خود که برای مردم خویش به ارمغان می آورد و به زندگیشان شادی می بخشد همانگونه که هاجر ، آن کنیز سیه چرده برای طفل تازه به دنیا آمده اش به ارمغان آورد . زن سیاهی که حج را معنا داد و اگر به طواف کعبه رفتی و او را طواف نکردی حاجی نمی شوی . زن سیاهپوستی که مایه مباهات انسانیت است نه سوء برداشت‌های عده ای . شخصیت و پیشینه«حاجی فیروز»به عنوانِ طلایه داروپیام آورنوروز ، قدمتی برابروحتی بیشترازفرهنگ و تمدن ایران زمین دارد.ریشه وخاستگاه این پدیده فرهنگی‌ راهمانا در باور‌ها واعتقادات توده مردم می‌توان جست‌وجو کرد.ازآنجا که فرهنگ، نخستین گستره‌ای است که آفرینندگانش نامی‌ از خودبرجای نگذاشته و تاریخی‌ روشن ندارد ،حضور متداوم یک نمادفرهنگی‌،چون حاجی فیروزوجاری بودن آن‌ درروزگارمعاصر، بازتاب روشنی است ازاندیشه‌ها،عواطف،وسنت‌های جامعه‌ای که باپیروی از روش شفاهی‌ و راه زبان، اشاره ،حرکت ونمایش، آن را فرد به فرد و نسل به نسل به دیگران منتقل ودربستر تاریخ، آن باور‌ها رابا هنجارهای اجتماعی دیگرمنطبق می‌سازد ازاین‌رو شخصیت حاجی فیروز را می‌توان برآیند یک اندیشه و باور جمعی دانست که درمسیرتاریخی‌ خوداز سرزمینی به سرزمین دیگرکوچ کرده وروایتی مختلف ولی‌ با هسته‌ای یکسان،پدیدآورده است. زنده یادمهردادبهار،اسطوره شناس ایران،حاجی فیروز رابازمانده آیین «ایزدشهید»شونده دانسته ومراسم سوگ سیاوش رانیزنموداری ازهمین آیین ارزیابی کرده است.چهره سیاه اونمادبازگشت ازجهان مردگان و لباس سرخ او نیز نمادخون سرخ سیاوش وحیات مجدد ایزدشهید شونده وشادی اوشادی زایش دوباره آنهاست که با خود، رویش وبرکت می‌آورند.مهردادبهار نیزسیاوش رابا ایزد نباتی بومی مربوط می‌داند. چرا که پس از شهادت سیاوش، از خونش گیاهی می‌روید.این همان برکت بخشی و رویش شهادت است.با این تعابیر،وی معنای دیگری برای نام سیاوش ارائه می‌دهد.سیاوش را که صورت پهلوی آن سیاوخش وصورت اوستایی سیاورشن است،معمولا به دارنده اسب سیاه یا قهوه‌ای معنا می‌کنند. این مطلب قدمت شگفت آورمراسم حاجی فیروز رانشان می‌دهدکه به آیین تموزوایشتر بابلی وازآن کهنه تربه آیین‌های سومری می‌پیوندد. خانم شیدا جلیلوند صدفی که برافسانه هبوط ایشتر،ایزدبانوی باروری وزایش دراساطیربین النهرین تحقیقاتی دارند ،به نکته‌ای اشاره میکنند که خواندن آن شاید خالی ازلطف نباشد: «ایشتر ، به جهان زیرین سفر می‌کندوبرای اودیگر بازگشتی نیست .پس از فرو شدن ایشتر ،زایش و باروری بر زمین بسته میشود خداوندان درصدد چاره جویی برمی آیند وسرانجام موفق می‌شوند آب زندگی را به دست ایشتر به مردم برسانند .اما طبق قانون جهان مردگان، ایشتر باید به جای خود کسی را به جهان مردگان بفرستد. پس شوهرخود ،دو موزی، را با.جامه سرخ در حالیکه ،روغن خوشبو به تنش‌مالیده و نی لاجورد نشان به دستش داده به جهان زیرین میفرستد. خواهر دوموزی نیمی از سال را به جای برادرش در سرزمین مردگان به سر می‌برد تا برادرش به روی زمین بازآید بالا آمدن دو موزی و رویش گیاهان همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروز ما ایرانی هاست که به استقبال فروهرهای مردگان می‌روند وبرای روان‌ مردگان مراسم دینی برگزار می‌کنند . جامه سرخ حاجی فیروز همان جامعه سرخی است که دوموزی در حج خود پس از حاج شدن و برگشتن به جهان زندگانی بر تن دارد .به اعتقاد دکتر مزداپور تاریخ نویس و اسطوره‌شناس، مسئله فقط شباهت است.حاجی فیروزمتعلق به آیین‌های مذهبی و بومی این سرزمین است . و نا آگاهی عده ای نمیتواند این فرهنگ دیرینه را از مردم دور نماید . پوشاک سرخ و سیاهی چهره وترانه‌های ویژه حاجی فیروز ، سنتی معاصر است که شخصیت او را به عنوان «پیام‌آور نوروز»به گونه‌های مختلف ازدیربازدرسراسر ایران‌زمین روایی داشته و دارد . گربینی ناکسان بالانشینندصبر کن روی دریاکف نشیندقعردریاگوهراست

  • کاربر ناشناس
    0

    شهرداری وشورای شهر بهتره از رشوه های کلانی و تخلف ابراز ندامت کنه ومسئله حاجی فیروز را به اداره نمایش و تئاتر بسپره

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها