گولاخ فلاح هم کشته شد

یکی از اوباش منطقه فلاح که در جریان درگیری با گولاخ محل مرتکب قتل وی شده بود، در جلسه محاکمه مدعی شد دفاعش مشروع بوده است.

گولاخ فلاح هم کشته شد

هجدهم بهمن سال‌۹۴ مأموران کلانتری‌۱۶۱ ابوذر از قتل مرد ۳۵‌ساله به نام اسماعیل باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می‌داد اسماعیل یکی از گنده‌لات‌های منطقه فلاح بود که در جریان درگیری با یکی از اوباش منطقه به نام مسعود با ضربات چاقو کشته شده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تلاش برای شناسایی متهم آغاز شد تا اینکه خبر رسید مسعود که از ناحیه دست و صورت زخمی شده است و برای درمان به بیمارستانی در جنوب تهران مراجعه کرده است. بنابراین مأموران به بیمارستان مورد نظر رفتند و متهم با سابقه را بازداشت کردند.

مسعود که چندین سابقه شرارت، دعوا، مزاحمت و قدرت‌نمایی با سلاح سرد را داشت با اعتراف به جرمش روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

متهم در اولین جلسه محاکمه در همان شعبه به ریاست قاضی توکلی پای میز محاکمه قرار گرفت. وی بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم، در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: «من و اسماعیل از لات‌های منطقه فلاح بودیم به همین خاطر همیشه با هم کل می‌انداختیم. چند روز قبل از حادثه فرد ناشناسی روی ماشین یکی از بچه‌های محل اسید پاشیده بود و برادر کوچک مقتول به دروغ گفته بود من عامل اسیدپاشی هستم. از شنیدن این حرف ناراحت شدم به همین دلیل به سراغش در یک رستوران رفتم و او را کتک زدم.»

متهم ادامه داد: «آن زمان همسرم باردار بود و شغل مناسبی نداشتم به همین دلیل مجبور شدم حلقه ازدواجم را بفروشم. این شد که به محل حسن آباد رفتم، اما طلافروشی‌ها بسته بود.

در حال برگشت به خانه بودم که آرایشگر محل گفت: اسماعیل چند ساعتی است دنبالم می‌گردد. او از من خواست تا با او درگیر نشوم و به خانه بروم. به سمت خانه راه افتادم که یک دفعه با وی رو در رو شدم. او در حالیکه دو چاقو در دستانش بود به طرفم حمله کرد و یک ضربه به پیشانی‌ام زد و داخل شمشاد‌ها پرتابم کرد. روی زمین افتاده بودم که چند ضربه دیگر به پاهایم زد. مجبور شدم هر طور شده از خودم دفاع کنم به همین دلیل یکی از چاقو‌ها را از او گرفتم که دستانم به شدت آسیب دید و دچار خونریزی شد. آنجا بود که برای دفاع از خودم یک ضربه به او زدم، اما قصد کشتن نداشتم.»

وی در خصوص اختلاف قبلی با برادر اسماعیل گفت: «مدتی قبل برادر بزرگ اسماعیل با من درگیر شده بود. او در یک جشن عروسی در حالی که مست بود سراغم آمد و مرا با چاقو زد. شکایت کردم تا اینکه به پرداخت دیه محکوم شد که با وساطت بچه‌های محل رضایت دادم، اما قرار بود دیه جراحات را بپردازد. بعد متوجه شدم اشتباه کرده‌ام، چون بعد از رضایت بدون پرداخت دیه از کشور خارج شد.»

متهم در آخرین دفاعش گفت: «من و اسماعیل بار‌ها سابقه درگیری داشتیم، اما هیچ وقت راضی به مرگش نبودم. روز حادثه هم با حمله‌های او مجبور شدم از خودم دفاع کنم.»

منبع: رکنا

728

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید