آزادی کشت خشخاش برای مصارف دارویی/ بازگشت به سیاست قبل از خرداد 59
رییس کارگروه مبارزه با موادمخدر و اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام از تصمیم دولت برای کشت خشخاش به قصد مصارف دارویی حمایت کرد.

خلیلالله هماییراد در یادداشتی نوشته است: کاشت کنترل شده تریاک، امکان مدیریت مصرف، با هدف کاهش آسیب اعتیاد را نیز هموار می سازد.
متن کامل یادداشت آقای هماییراد - از افتخارآفرینان و یادگاران دوران دفاع مقدس و مبارزه با مواد مخدر – در جایگاه رییس کارگروه مرتبط در مجمع تشخیص مصلحت نظام از این قرار است:
جامعه اثرات برخی ناترازیها را به وضوح میبیند اما ناترازی در مواداولیه مورد نیاز برای تامین مواد پایه دارویی و مخاطرات بسیار جدی آن را لمس نمیکند که اگر تریاک نباشد، مرفین و پتیدین استحصال نشود، برای سیستم درمانی کشور چه فاجعهای رخ میدهد و کار به جایی می رسد که قرص مسکن معمولی هم در دسترس نباشد یا قیمت داروهای «اپیومپایه» سر به فلک بکشد.
از خرداد سال قبل؛ یکی از کلید واژه هایی که بارها و بارها در یادداشت هایم استفاده کرده ام؛ "نقطه عطف" بوده و هر چه پیش می رویم، بیش تر یقین می کنم که انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری یک "نقطه عطف برای ایران" است که ما را از یک پیچ مهم تاریخی عبور می دهد. "نقطه عطف" یعنی تغییر مسیر نمودار و حرکت؛ وقتی در نقطه بحران قرار داریم.
چندی پیش، نماینده رئیس جمهور و دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر، از احتمال کشت خشخاش، برای تامین مواداولیه دارویی کشور خبر داد و خانم سخنگو نیز به آن پرداخت.
واقعیت این است که جامعه، اثرات برخی ناترازی ها را به وضوح میبیند؛ مثلاً وقتی سوخت نیست، یا برق نیست، یا سدها و دریاچه ها خشکیده اند، اما ناترازی در مواداولیه مورد نیاز برای تامین مواد پایه دارویی و مخاطرات بسیار جدی آن را لمس نمی کند که اگر تریاک نباشد و مرفین و پتیدین و امثال این ها استحصال نشود، برای سیستم درمانی کشور چه فاجعه ای رخ می دهد و کار به جایی می رسد که قرص مسکّن معمولی هم در دسترس نباشد یا قیمت داروهای "اپیومپایه" سر به فلک بکشد، چه رسد به فاجعه در اتاق های عمل و جراحی ها و درمان بیماران صعب العلاجی که از درد به خود می پیچند!
در موضوع ناترازی تریاک؛ حکایت از این قرار بوده که در دهه های گذشته؛ نیروهای انتظامی و امنیتی؛ با جانفشانی موادمخدر کشف می کردند و لذا سیستم درمانی کشور به صورت تقریبا مجانی به مواداولیه دارویی دسترسی داشت و قرص و شربت و آمپول می ساخت و با قیمت پایین در اختیار نیازمندان می گذاشت. حالا معلوم شده که کفگیر در سال های اخیر به ته دیگ خورده است و کشفیات در سال گذشته به یک چهارم رسیده و درصد خلوص مواد مکشوفه نیز، آن گونه که دکتر ذوالفقاری در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود گفت؛ از ۲۶ درصد به ۱۱ درصد تنزل یافته است و این یعنی احتمال فاجعه در سیستم دارویی!
چرا این اتفاق افتاده که دولت چهاردهم مجبور به تصمیم گیری در باره کشت خشخاش شود، به این دلیل که ستاد مبارزه با موادمخدر در دوران قبل نتوانسته بود اثرات محیطی ناشی از ممنوعیت کشت در افغانستان را به درستی ارزیابی و در مقام عمل، برای آن چاره اندیشی کند. لذا کشور از یک سو با کمبود جدی مواد اولیه دارویی مواجه شد و از سوی دیگر بستر نوعی الیگارشی برای کشت غیرمجاز در گوشه و کنار ایجاد گردید.
چرا ستاد مبارزه با موادمخدر از بهار ۱۴۰۱ که طالبان کشت کوکنار را ممنوع ساخت، نتوانسته بود این واقعه را به درستی تحلیل و از پیامدهای آن پیشگیری نماید، بحث مفصلی است که در این یادداشت و حوصله خوانندگان نمی گنجد و لذا از آن عبور می کنم و به اتفاقی می پردازم که از اسفند ۱۴۰۳ در ستاد رخ داد و آن هم یک "نقطه عطف" بود.
ستاد از اسفند سال قبل به این سو؛ در یک ریل صحیح قرار گرفت و تیمی متشکل از صاحبان دانش و تجربه در حوزه های مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی و انتظامی با نگاه راهبردی، توانست واقعیت تلخ ناترازی را آشکار سازد و رئیس جمهور و سایر قوا را در مسیر یک تصمیم گیری درست و منطقی قرار دهد و این، خلاصه ماجراست.
اگر ستادهای ما در تمام سطوح نگاه راهبردی داشتند و به عنوان یک رده تصمیم ساز، واقعیت را به درستی براورد می کردند و بهنگام، با صداقت و حریّت به رده های تصمیم گیر منتقل می نمودند، این کشور نه در ماجرای آب و برق و گاز و ترافیک و محیط زیست دچار چالش بود؛ نه در ماجرای کشت خشخاش و تامین مواداولیه دارویی دچار ناترازی می شد!
بی جهت هم نبود که مقام معظم رهبری؛ ۱۹ سال پیش، هنگام ابلاغ سیاست های کلی مبارزه با موادمخدر و اعتیاد؛ به صراحت و با شفافیت نوشتند: "این نگرانی همچنان باقی است که دستاندرکاران، بلای بزرگ و تهدید عظیمی را که از این سو متوجه کشور است، به درستی برآورد نکنند و باز هم مشکلات بر روی هم متراکم شود- ۱۰ مهر ۱۳۸۵" و متاسفانه آنان که باید به درستی براورد می کردند، یا نخواستند؛ یا نتوانستند و شد، آن چه شد!
نکته پایانی هم این است که ایران از سال ۱۹۵۳ طبق پروتکل نیویورک؛ رسماً یکی از هفت کشور تولید کنندگان مواد اولیه دارویی جهان بوده و دبیرکل ستاد در اولین سفر کاری خود به وین (شصت و هشتمین اجلاس سالیانه کمیسیون موادمخدردر مقر اروپایی سازمان ملل متحد-اسفند ۱۴۰۴) از طریق رایزنی با مسئولین UNODC و INCB توانست اصلی ترین گره حقوقی برای کشت تحت نظارت خشخاش و شاهدانه برای مواداولیه دارویی را بگشاید و راه تولید در داخل برای تامین مصارف دارویی را هموار نماید و این هم، یک نقطه عطف است که جمهوری اسلامی ایران را به سیاست قبل از خرداد ۱۳۵۹ (کشت تحت کنترل) برمی گرداند و امکان مدیریت مصرف، با هدف کاهش آسیب اعتیاد را نیز هموار میسازد.
بهترین فرصت برااشتغال ،بیکاران وتامین داروهای ضروری و صادرات وارزآوری🙏🙏🙏🙏
بهترین فرصت برااشتغال ،بیکاران وتامین داروهای ضروری