فولاد خوزستان و معماری یک «امنیت آبی» در دل صنعت سنگین
در روزهایی که بسیاری از نقاط کشور با سختترین شکل تنش آبی مواجهاند، هر عدد و هر رکورد در مصرف و بازچرخانی آب معنایی فراتر از یک گزارش تولید دارد؛ بهویژه وقتی این اعداد از دل صنعتی بیرون میآید که بهطور سنتی یکی از بزرگترین مصرفکنندگان آب شناخته میشود.
تازهترین دادههای واحد آب و پساب فولاد خوزستان نشان میدهد که صنعت فولاد، اگر اراده مدیریتی درستی پشت آن باشد، نه تهدیدی برای منابع حیاتی، که میتواند خود یک خط دفاعی در برابر بحران آب باشد.
در پاییز ۱۴۰۴، واحد آب و پساب صنعتی فولاد خوزستان با تولید ۳۵۹ هزار مترمکعب آب خالص RO و بازچرخانی ۷۳ درصدی پساب به رکوردی دست یافت که تنها یک دستاورد فنی نیست، بلکه یک «سیاست امنیت آب» در دل سختترین صنعت کشور است. در اقلیمی که سختی آب هر سال افزایش مییابد و برداشت مستقیم از منابع طبیعی هر روز پرهزینهتر و پرتنشتر میشود، این رکورد نشان میدهد که پایداری تولید فولاد – برخلاف تصور عمومی – الزاماً به معنای فشار بیشتر بر منابع آب نیست؛ میتواند نتیجه مهندسی معکوس مصرف باشد.
واقعیت این است که فولاد خوزستان طی سالهای اخیر در حوزه زیستمحیطی مسیری متفاوت از بخش بزرگی از صنعت ایران پیموده است. از اجرای ابرپروژه وینفنس – بزرگترین سازه کنترل غبار در جهان – تا سرمایهگذاری در تصفیهخانهها، طرح هیدروسیکلون و سامانههای کاهش برداشت آب خام، این شرکت نهتنها مصرف خود را بهینه کرده بلکه بار زیستمحیطی پیرامون کارخانه را کاهش داده است. در صنعتی که بسیاری از واحدها هنوز مصرف آب و انرژی را «حاشیه» تلقی میکنند، فولاد خوزستان آن را به یک محور راهبردی تبدیل کرده است.
امروز، بازچرخانی ۴۲ درصد از کل پساب صنعتی شرکت – و رسیدن به پوشش کامل نیازهای حیاتی کارخانه اکسیژن و واحدهای احیا – به معنای آن است که فولاد خوزستان تابآوری تولید را بهصورت ساختاری از دل منابع آب تقویت کرده است؛ آن هم در استانی که آلودگی، خشکسالی و افت کیفیت آب جزئی از شرایط روزمره است.
این نقطه اتصال تولید و محیطزیست است که اهمیت فولاد خوزستان را برجسته میکند. پروژههای زیستمحیطی این شرکت، بخشی از دورهای تازه در مدیریت صنعتی خوزستان هستند؛ دورهای که در آن فولاد خوزستان تلاش کرده «زنجیره تأمین آب» را درست همانقدر استراتژیک ببیند که زنجیره مواد اولیه، انرژی یا صادرات.