هیچ گاه در دوران مجردی زندگی ام به یک مهمانی مختلط نرفته بودم به همین دلیل وقتی دوستان همکلاسی ام، جشن تولد مختلط در…
در خانه ناپدری ام احساس آرامش ندارم و ازکمبود محبت رنج می برم به همین خاطر وقتی مشکلات حاد مادرم را دیدم از آن جا فرار…
حالا بعد از گذشت ۵ سال از ازدواج پنهانی،در حالی قصد دارم به خاطر خیانت های همسرم از او جدا شوم که صیغه نامه جعلی دیگری…
می خواهم دست از سرم بردارند. آن ها مدام مرا کتک می زنند و با تهمت های زشت و ناروا آزارم می دهند. با آن که خودشان زندگی…
از روزی به منجلاب فلاکت و بدبختی سقوط کردم که هنگام شست و شوی لباس های اعضای خانواده ام، مقداری موادمخدر در جیب شلوار…
حالا که من فرزند طلاق نام گرفته ام و در بین دوستانم تحقیر می شوم دیگر نمی خواهم به خانه ناپدری ام بازگردم به همین دلیل…
وقتی مادرم خودکشی کرد، پدرم نیز با زن دیگری به دنبال سرنوشت خودش رفت و من در حالی که به شدت کمبود محبت را احساس می…
بارها تلاش کردم تا خودم را از این دنیای تیره برهانم اما کسی نبود که دستم را بگیرد. من هزینه های زیادی را برای بزرگ…
چند ماه بود که به امید ازدواج با پرهام ارتباط تلفنی داشتم و مدام از طریق شبکههای اجتماعی در فضای مجازی با هم گفت و گو…
بعد از ازدواج زندگی عاشقانه ای را آغاز کردم.همای سعادت بر شانه ام نشسته بود و خوشبختی را با همه وجودم احساس می کردم تا…