گره هند؛ همه جا حاضر اما هیچ طرفی را راضی نمیکند
در سالهای اخیر، هند تلاش کرده میان آمریکا و روسیه نقش «موازنهگر» را ایفا کند و از رقابت چین و آمریکا منافع خود را بگیرد.

لوئو لایی آن، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار چین در ادامه نوشت: اما تعرفه ۵۰ درصدی آمریکا بر صادرات هند در اوت ۲۰۲۵، همراه با نقش منفی آن در سازمان همکاری شانگهای و بریکس، ضعفهای واقعیاش را بهعنوان «نماینده جنوب جهانی» آشکار کرد؛ کشوری که نه توانسته از وابستگی فناوری به غرب رها شود و نه جایگاه خود را در سازمانهای چندجانبه بین المللی حفظ کند و سرانجام وارد «تعلیق استراتژیک» شده است.
در ۶ اوت ۲۰۲۵ به وقت محلی، آمریکا با استناد به واردات مداوم نفت روسیه توسط هند، تعرفه ۲۵ درصدی بر صادرات هند اعمال کرد. با افزودن تعرفههای تنبیهی قبلی، نرخ کلی به ۵۰ درصد رسید. این اقدام ادامه سیاست «تعرفههای متقابل» دولت ترامپ و تلافی مستقیم «سرپیچی هند از تحریمهای غرب» بود. آمار وزارت بازرگانی آمریکا نشان میدهد کسری تجاری دو کشور در ۲۰۲۴ به ۴۵۸ میلیارد دلار رسید. هند با فروش نفت روسیه در طول جنگ اوکراین دهها میلیارد دلار سود برد اما آمریکا این کار را «تحریک آشکار به تحریمهای غرب» دانست.
تعرفههای ترامپ علیه هند اقدامات جداگانهای نیستند بلکه بخشی از یک کمپین فشار سیستماتیک بودند. در مه ۲۰۲۵، اعلامیه پر سر و صدای ترامپ درباره «میانجیگری موفق» در مناقشه هند و پاکستان با واکنش سرد دهلی نو روبرو شد و کاخ سفید مجبور شد پوسترهای مربوطه را حذف کند و به این ترتیب اعتبار ترامپ تضعیف گردید. سپس ترامپ بارها مدعی شد هند در نبرد هوایی با پاکستان «چهار یا پنج جنگنده رافال» از دست داده است، ادعایی که راهول گاندی رهبر مخالفان را واداشت در پارلمان از نارندرا مودی نخست وزیر هند سؤال کند. دولت آمریکا همچنین همکاری در حوزههای کلیدی مانند نیمهرساناها و هوش مصنوعی را قطع و هند را از فهرست «شرکای مورد اعتماد» حذف کرد و به استراتژی «ساخت هند» مودی که بسیار درباره آن تبلیغ میشد، ضربه زد.
در چارچوب بریکس، هند از «پیشگام گسترش» به «مخرب قواعد» بدل شد. در اجلاس ۲۰۲۴ ژوهانسبورگ، با افزودن «بند اولویت روپیه» به پیشنویس ارز مشترک مخالفت کرد و مذاکرات را به بنبست کشاند. در ۲۰۲۵ نیز هنگام مذاکرات افزایش سرمایه بانک توسعه جدید (NDB)، خواستار حق وتو از طریق «مکانیزم پرداختهای روپیه» شد؛ این رویکرد سیاسیسازیِ ابزار اقتصادی اعتماد اقتصادی بریکس را تضعیف کرد.
در سازمان همکاری شانگهای (SCO)، رفتار هند مخربتر بود. در ژوئن، این سازمان حملات نظامی اسرائیل به ایران را محکوم کرد اما وزارت خارجه هند مدعی شد در بحث بیانیه شرکت نکرده است. در نشست وزرای دفاع این سازمان که ماه ژوئیه در چینگدائو برگزار شد، وزیر دفاع هند بیانیه مشترک مبارزه با تروریسم را بهدلیل عدم اشاره به حمله کشمیر امضا نکرد و سپس بیانیهای جداگانه صادر و پاکستان را متهم کرد و مکانیسم هماهنگی منطقهای SCO در مبارزه با تروریسم را فلج ساخت.
این وضعیت ناشی از تضاد میان «رویای بزرگنمایی» و ظرفیت واقعی است. نخست، توهم استقلال استراتژیک: هند خود را «غیرمتعهد» معرفی میکند اما با «دیپلماسی دوطرفه» به دنبال امتیاز اضافی است؛ در QUAD پیشقراول آمریکا علیه چین است، در بریکس روند کاهش وابستگی به دلار را مختل میکند، از تخفیف نفت روسیه بهرهمند میشود و در G7 برای محدود کردن روسیه و چین حضور دارد. این سرمایهگذاری دوطرفه آن را به «شریک غیرقابل اعتماد» بدل کرده است.
دوم، فاصله میان ظرفیت و آرزو: با وجود رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، سرانه تولید ناخالص داخلی آن تنها یک پنجم چین است و میانگین هزینههای زندگی روزانه ۲۳۰ میلیون نفر کمتر از ۲ دلار آمریکا است. ادعای هند مبنی بر «رهبری جنوب جهانی» با چالشهای جدی روبروست، از جمله زیرساختهای ناکافی (تنها ۴۵ درصد جادههای آن استاندارد هستند) و وابستگی شدید به واردات انرژی چرا که ۸۵ درصد مصرف نفت آن وارداتی است.
عمیقترین تضاد در حاکمیت داخلی است: ملیگرایی هندوئیستیِ دولت مودی حقوق اقلیتهای مسلمان و سیکها را نقض کرده و در درگیری ۲۰۲۴ کشمیر، ۶۰ درصد قربانیان از اقلیتها بودند. این شکافها در سیاست خارجی بهصورت «دیپلماسی فشارزدایی» علیه پاکستان و چین بروز میکند و انزوای ژئوپلیتیکی را تشدید میسازد.
گره کنونی هند، نتیجه تضاد میان آرزوهای بزرگ و ظرفیت واقعی است. ماندن در توهم «نمایندگی جنوب جهانی» ارزش استراتژیک هند را در رقابت چین، آمریکا و روسیه کاهش میدهد. تاریخ نشان داده هیچ کشوری با سرمایهگذاری دوطرفه به رشد پایدار نمیرسد. تنها با رها کردن توهمات و مشارکت عملگرایانه در حکمرانی جهانی، هند میتواند از وضعیت «هیچکس را راضی نکردن» خارج شود.
هند مادر زن موقع خواستگاریست .حصور دارد اما جدی گرفته نمیشه!1