صفر تا صد پرونده تکاندهنده قتل لیانا کوچولو توسط شوهر خاله اش

شوهر خاله ی بی رحمی که پس از ربودن دختر بچه باجناقش او را با چاقو به قتل رسانده و پس از سرقت گوشواره هایش جسد را در کنار کانال آب رها کرده بود با حکم قضات عالی رتبه شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان تهران قاضی یوسف فلاحی و با حضور قاضی جواد کشاورزی مستشار ارشد دادگاه به اتهام قتل نفس، آدم ربایی و سرقت به قصاص، ده سال حبس تعزیری و 74 ضربه تازیانه محکوم شد.این حکم پس از ۲۰ روز از تاریخ صدور و تایید قضات دیوان عالی اجرایی خواهد شد.

رسیدگی به این پرونده  از زمانی کلید خورد که خبرناپدید شدن دختر بچه ۶ساله در یکی از محله های محمدشهر خیلی زود در بین مردم پیچید همه به دنبال دخترک بودند کارآگاهان پلیس آگاهی خیلی زود پای کار آمدند و با تشکیل تیم ویژه ای تحقیقات خود را شروع کردند  همه ی مردم در کنار پلیس و سگ های زنده یاب در  اطراف محمد شهر محله علی آباد به دنبال دختر بچه بودند.

یعنی  چه برسر لیانا دختر ۶ساله آمده بود؟

ماجرا از کجا شروع شد؟

عصر جمعه لیانا، در حالی‌که برای بازی به کوچه رفته بود و با هم بازی هایش سرگرم خاله بازی بود ناگهان شوهر خاله اش با خودرو  مقابلش ایستاد و دخترم را با فریب خرید خوراکی سوار خودرویش کرد ... اما این صحنه را تنها یک فرد در همسایگی مادر بزرگ لیانا بود دیده بود و کسی جز او از این ماجرا خبر نداشت!!

یک ساعت بعد بود که ناپدید شدن لیانا دخترک شیرین زبان در محله بر سر زبان ها افتاد و چیزی نگذشت که همه برای پیدا کردن دخترک همه ی محله را گشتند اما خبری از لیانا نبود هوا تقریبا تاریک شده بود و دلهره و آشوب تمام وجود پدر و مادر لیانا را گرفته بود تیم های متعددی از گشت های پلیس  همراه با سگ های آموزش دیده برای پیدا کردند دخترک محمدشهر را زیر پا گذاشتند تا اینکه پلیس با استفاده از تحقیقات تخصصی توانست سرنخ های تازه ای را پیدا کن با کنترل دوربین مداربسته و پیگیری خانواده بود که   در پای شوهر خاله برای رازگشایی معنای ناپدید شدن لیانا به میان آمد ...

وقتی پلیس به باجناق مطنون می شود؟

هیچ کس باور نمی‌کرد که داماد خانواده در این ماجرا دست داشته باشد حتی پدر و مادر لیانا هم هرگز تصور نمی‌کردند که این فرد دخترشان را ربوده باشد.

شوهر خاله لیانا  مردی حدودا 55 ساله  بود که به تازگی پدربزرگ شده بود  درحالیکه سعی می‌کرد خونسرد رفتار کند، اما اضطراب و رفت‌وآمدهای بی‌دلیلش توجه بسیاری را جلب کرده بود.

رفتار مشکوک این مرد باعث شد مأمور پلیس به بهانه‌ای او را از صحنه دور کند. در غیاب او، سگ پلیس به خودروی او واکنش نشان داد و این سرنخ، نقطه آغاز افشای حقیقت تلخ ماجرا بود. 

اعتراف به جنایت پشت میز بازجویی

مرد مشکوک خیلی زود دستگیر شد ودر بازجویی‌ها اعتراف کرد که همان روز، ساعت ۱۷، لیانا را سوار خودرو کرده و به منطقه‌ای در ولدآباد کرج برده و با ضربات چاقو به قتل رسانده است.

 شوهرخاله که از قبل نقشه ربودن دخترک را در سر کشیده بود در کسری از ثانیه از فرصت استفاده کرده و او را ربوده بود.  شوهرخاله که نقشه شوم ربایش را در سر داشته، او را فریب داده و با وعده خرید خوراکی، سوار ماشینش می‌کند. سپس او را به قتل می‌رساند و جسدش را در کانال آب، زیر سنگ و پلاستیک پنهان می‌کند.

متهم پس از دستگیری خیلی زود به دنبال بازجویی های فنی کارآگاهان جنایی استان البرز لب به اعتراف گشود و از جنایتش را برملا کرد و با نشان دادن محل جنایت و پیدا شدن جسد که با حضور بازپرس ویژه قتل انجام شد در صحنه بازسازی جنایت همه چیز را اعتراف کرد.

در دادگاه چه گذشت ؟

با اعتراف های این مرد جنایتکار بود که وی به اتهام قتل آدم ربایی و سرقت با دستور قاضی دادسرا به زندان منتقل شد وبا صدور کیفرخواست این متهم حدود یک ماه قبل  به  دادگاه کیفری یک استان البرز منتقل شد و در شعبه یکم دادگاه کیفری به ریاست قاضی یوسف فلاحی و با حضور جواد کشاورزی مستشار ارشد دادگاه   پای میز محاکمه ایستاد.

در  جلسه  پدر و مادر مقتول  خواستار اشد مجازات برای متهم شدیم و از قضات تقاضا کردیم که این قاتل بی رحم در ملا عام باید قصاص شود او بی رحمانه دختر ما را بوده و به طرز وحشتناکی به قتل رسانده است.

مادر لیانا درباره واکنش متهم در جلسه یک دادگاه گفت: او با خونسردی کامل پشت میز محاکمه ایستاد و ماجرا را اینگونه تشریح کرد: پس از ربودن لینا او را به کانال آب در محدوده ولد آباد محمد شهر بردم و بعد با چاقویی که از قبل در خودروام داشتم ضربه ای به قفسه سینه لیانا زدم و پس از ربودن گوشواره هایش جسد را با پنهان کردن در یک کیسه پلاستیکی در همان منطقه رها کردم. پس از اینکه پلیس مرا با خودروام برای بازجویی می‌برد در مسیر گوشواره ها را از پنجره به بیرون انداختم.

این متهم درباره‌ی انگیزه جنایتش گفت: به خاطر دخالت های ما و درخواست طلاق همسرش دست به این جنایت زده است در حالیکه ما هرگز دراین موارد دخالتی نداشتیم من زمانی که خواهرم ازدواج کرد ۹ ساله بودم و از همان اول خواهرم با شوهرش مشکل داشت و حتی حق طلاق گرفته بود ما بیش از اندازه به این مرد بی رحم خوبی کردیم او رایگان سالها در خانه برادرم زندگی کرده است لطف های زیادی به او شده اما او با حسادتی که در دلش داشت آتش به زندگی ما انداخت و دختر بی گناهم را کشت.

متهم با بی خیالی تمام بدون آن که عذاب وجدانی داشته باشد به راحتی جنایتش را پذیرفت و اصلا ابراز ندامت و پشیمانی نداشت. 

آیا مقتول عدم  رشد کمال عقلی یا اعتیاد داشته است؟

بر اساس این گزارش پس از معاینات انجام شده و تست های تخصصی رشد کمال عقلی و سلامت روانی متهم تایید شده است همچنین برای اظهارات خود متهم وی اعتیاد به مواد مخدر ومسروبات الکلی ندارد.

قضات دادگاه پس از ختم جلسه دادگاه وارد شور شدند و پس از یک ماه پس از بررسی پرونده و باتوجه به دلایل و مستنداتی که در پرونده وجود داشت رای خود را صادر کردند.

با صدور رأی نهایی، قاتل لیانا حسینیان، دختربچه ۷ ساله‌ای که اسفند ۱۴۰۳ در محمدشهر کرج به طرز فجیعی به قتل رسید، به اتهام قتل عمد به قصاص نفس و به اتهام آدم ربایی و سرقت نیز به ۱۰ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

حکم صادر شده پس از تایید قضات دیوان عالی اجرایی خواهد شد.

نگاه کارشناسی 

دکتر فتانه ورمزیار روانشناس بالینی 

در ارتکاب به جرائم بزرگ و غیر قابل گذشت، توسط فرد مجرم عوامل بسیاری از جمله ایجاد و شکل گیری شخصیت از دوره کودکی، نظام و قوانین خانواده و یا عدم آن، توجه و پذیرش فرد در خانواده، مدرسه و محل کار و همسر، از  دوره کودکی تا بزرگسالی،ویژگی های فردی  مثل خلق و خو، رفتار، افکار،احساسات و سطح  شناخت، مسئولیت پذیری، مهارت های زندگی مثل مهارت حل مساله و ارتباط میان فردی و تفکر انتقادی و.....دخالت دارد.

 فرد حاضر(قاتل) با توجه به سابقه بی مسئولیتی در ابتدای زندگی مشترک نسبت به خود،همسر و  فرزندانش و انجام رفتارهایی از جنس بی توجهی به همسر و آزار روانی

وی، مورد انتقاد و مقایسه با سایر افراد خانواده همسر، که همگی افراد موفق با وجه اجتماعی و شغلی خوبی بودند قرار می گیرد.اما با توجه به عدم مسئولیتی که داشته است نسبت به پذیرش مشکل خود و تلاش برای پیشرفت و مسئولیت پذیری، به نادیده گرفتن عکس العمل  و واکنش های اطرافیان می پردازد و احساسات وافکار ناشی از آنها را سرکوب می کند و همواره با خشم فرو خورده و عدم ابراز وجود ناشی از اعتراض به واکنش های اطرافیان به زندگی خود ادامه می دهد.بعد لاز مدتی همسرشان به دلیل عدم رضایت از زندگی و احساس نا امیدی نسبت به تغییر در همسر و تباه شدن زندگی اش، اقدام به درخواست طلاق میکند.با شنیدن این خبر به دلیل عدم مهارت تفکر انتقادی و عدم پذیرش مشکل و توان در ارتباط و گفتگو با همسر، بدون هیچ واکنش رفتاری و کلامی، به صورت منفعلانه به دنبال راهی برای جبران سرزنش های اطرافیان و دخالت آنها در تشویق همسر برای طلاق(برداشت ذهنی خود بدون اقدام اطرافیان به چنین رفتاری) می گردد.بعد از مدتی خواهرخانم خود را که هم سن دخترش بوده است را  مقصر اصلی در تحریک همسرش برای درخواست  طلاق میداندو سعی میکنی کار وی را تلافی کند.به دلیل فقر در مهارت حل مساله و عدم تعامل با خانواده وی و درمیان گذاشتن مشکل درخواست حمایت از آنها، بعد از مدتی به  صورت مفعلانه خشم خود را نسبت به وی نشان میدهد.یعنی با هدف آسیب و تلافی از خواهر همسر، دختر ۶ ساله وی را که در کوچه مشغول بازی بوده است ربوده و بعد از دزدیدن گوشواره وی را با ضربات چاقو به قتل میرساند. 

توصیه میشود برای پیشگیری از خشونتهای منفعل در کانون خانواده ویا در محل کارو یا گروه دوستان سعی کنید مشکل خود را را با کسب راهنمایی از فردی آگاه و یا مشاوره امین حل کنید قبل از آن که این موضوع باعث بروز جنون های جبران نا پذیر شود. متاسفانه در این پرونده دخترک قربانی رفتار احمقانه و کینه جویانه قاتل شد.