عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی:
فرصت ساختار، پزشکیان و همه منتقدان و موافقان همین امسال است/ دور 3 سال باقیمانده دولت چهاردهم را خط بکشید، یا امسال یا هیچ وقت/ او هنوز مساله ساده فیلترینگ که بلای جان کشور است را حل نکرده
یک تحلیلگر سیاسی گفت: با انتخاب پزشکیان تغییر رخ داده است اما رییس جمهور بیش از حد نباید در شعار وفاق بماند. پیدا کردن نقطه بهینه خیلی مهم است. همان گونه که درباره قانون حجاب رفتار کرد باید در باره سایر قوانین مانع تحول عمل کند تا مسأله صداوسیما و روابط خارجی را در مسیر حل قرار دهد.

عباس عبدی که در حلقهی فکری ستاد انتخاباتی پزشکیان یکی از اصلیترین افراد بود، در گفتوگویی با انصاف نیوز به بهانهی سالگرد آغاز ریاست جمهوری او، گفت: تا پایان همین امسال فقط وقت دارند که اصلاحات لازم را انجام دهند. فرصتی برای ساختار و آقای پزشکیان و همه منتقدان و موافقان باقی نمانده است. دور سه سال را خط بکشید، یا امسال یا هیچ وقت.
او با اشاره به اعلام آمادگی رئیسجمهور پزشکیان برای گفتوگو با اپوزیسیون گفت: این علامت بسیار کوچکی است و کفایت نمیکند. هنوز هم علامت و شواهدی که دال بر تغییر رویکرد باشد دیده نشده است. ولی باید امیدوار بود و کمک کرد که این تغییر رخ دهد. ناامید نیستم فقط نگرانم دیر و غیر قابل عمل شود.
متن کامل گفتوگو با عباس عبدی را میتوانید در ادامه بخوانید:
رفتار مردم در جنگ راه را برای بهبود عملکرد دولت باز کرد
سالگرد انتخابات و جنگ ۱۲ روزه تقریبا همزمان شده بود. عملکرد دولت و شخص رییس جمهور در روزهای جنگ و پس از آن چطور بود؟ آیا اگر چنین جنگی در دولت سیزدهم رخ داده بود تفاوت چشمگیری در عملکردها وجود داشت؟
ـ عملکرد دولت پس از جنگ بیش از هر چیز مرتبط با نحوه رفتار مردم بود. واکنش مردم در این جنگ خوب و مسئولانه بود، لذا نه تنها فشاری بر وظایف دولت نداشت، بلکه راه را برای بهبود عملکرد و خدماترسانی دولت نیز باز کرد. اگر این رفتار آن گونه بود که متجاوزان تصور میکردند، به طور قطع شاهد وضعیت و نتایج دیگری بودیم.
با این ملاحظه عملکرد مزبور قابل قبول و خوب بود، چرا که رفتار مردم را بازتابی از تصور آنان از دولت میدانم. پس در پاسخ به بخش دوم پرسش شما میتوانم بگویم که از نظر من آمدن فردی چون جلیلی به پاستور میتوانست شکاف موجود دولت ـ ملت را تشدید کند و بر رفتار و واکنش مردم در این جنگ اثر تعیینکننده و بهشدت منفی بگذارد.
شاید اسراییل روی رفتار احتمالی مردم با وجود دولتی شبیه تندروها و جلیلی حساب کرده بود که در عمل ناموفق شد. مردم به صداقت پزشکیان اعتماد نسبی دارند، حتی اگر معتقد باشند که بخش مهمی از انتظارات آنان را برآورده نکرده است.
در اینجا باید بگویم که چرا عملکرد این دولت بر رفتار و واکنش مردم اثر گذاشت؟ به نظر من مهمترین دلیلی که موجب شد متجاوزان در ارزیابی خود از واکنش مردم شکست خوردند این بود که مردم دیدند ایران دو ماه است که مذاکره میکند و طرف مقابل نیز هر روز یک حرف میزند و همه انتظار داشتند که به توافقی دست یابند.
در این میان و به یک باره و بدون هیچ گونه اعلام قبلی به ایران تجاوز و بدترین حملات را طراحی و اجرا کردند. اینجا بود که مردم متوجه شدند با دشمنی بدکردار و دروغگو طرف هستند و حق را به طور کامل به حکومت خود دادند.
اگر امثال جلیلی بود، قطعاً ایران از حضور در مذاکرات استنکاف میکرد و چه بسا پیش از آنان وارد جنگ و درگیری هم میشد، همچنان که عدهای دنبال وعده صادق ۳ بودند و از سوی دیگر قانون حجاب را اجرایی و فیلترینگ را بدتر میکردند و چه بسا مطابق ایدههای کنونی خودشان، کل اینترنت بینالملل را قطع میکردند. همه اینها موجب تشدید شکاف دولت و ملت میشد و قطعاً امروز با وضعیت کاملاً متفاوت و متضادی روبرو بودیم و چه بسا این مصاحبه هم انجام نمیشد.
پیش از گفتوگو با اپوزیسیون باید کارهای دیگری انجام شود
رییس جمهور در یکسالگی دولت خود به صراحت از گفتوگو با اپوزیسیون میگوید. حرفی که بیانش در این سطح سابقهی چندانی ندارد. فکر میکنید پس از جنگ ۱۲ روزه مسیر تازهای از سوی دولت و دیگر نهادها آغاز شده است؟
اگر سابقه ندارد، که ندارد، ما به ازای عملی آن چیست؟ مگر این مسأله در صلاحیت یا حدود اختیارات رییس جمهور به تنهایی است؟ اگر آقای پزشکیان از طرف شخص خودشان گفتهاند، اهمیت چندانی ندارد، ولی اگر از طرف حکومت گفتهاند، پیش از رسیدن به این مرحله باید خیلی کارهای دیگر نیز انجام شود.
گفتگو باید براساس اختیارات باشد، من که نمیتوانم برای فروش خودروی شما با دیگران گفتگو کنم. مگر اینکه وکالت و اختیار داشته باشم. هنوز بخشهای اطلاعاتی، نظامی، قضایی، نظارتی و تقنینی و حتی سیاستگذاری کلان، به کلی خارج از حیطه اختیارات ایشان است.
هنوز مساله ساده فیلترینگ که بلای جان کشور است را حل نکردهاند. مقدمه لازم برای گفتگو به رسمیت شناختن است، گمان نمیکنم تا این مرحله ساختار سیاسی غیر از خود را به رسمیت بشناسد، چه رسد به اپوزیسیون که ماجرای آن تفاوت میکند.
البته گفتن این نگاه مفید است و حکایت از منویات درونی آقای پزشکیان میکند. ولی این علامت بسیار کوچکی است و کفایت نمیکند. هنوز هم علامت و شواهدی که دال بر تغییر رویکرد باشد دیده نشده است. ولی باید امیدوار بود و کمک کرد که این تغییر رخ دهد. ناامید نیستم فقط نگرانم دیر و غیر قابل عمل شود.
اگر پزشکیان انتخاب نمیشد وضعیت کشور بسیار بسیار وخیم میبود
شما یکی از تلاشگران انتخابات پارسال بودید. با توجه به فراز و فرودهایی که در این یک سال رخ داد از آن تلاشها پشیمان نشدید؟
معنای پشیمان شدن را متوجه نمیشوم. چون ممکن است به اهداف خود برسیم یا نرسیم، ولی ما که در آینده نیستیم تا بتوانیم نتیجه کارهای خود را به طور قطع و یقین ببینیم. ما باید آگاهانه و به دور از منافع شخصی و صادقانه وارد میدان شویم. سعی کنیم در ادامه راه نیز همین گونه رفتار کنیم. نقدها را بشنویم و منصفانه ارزیابی کنیم، ولی نتیجه را نمیتوان تضمین کرد.
اگر از این زاویه نگاه و ارزیابی کنم، من در انتخابات ۱۴۰۳ تمامی مراحل و ضوابط رسیدن به یک تصمیم سیاسی قابل قبول را رعایت کردم. تعداد زیادی گفتگو با مخالفان انجام دادم و نظرم را گفتم، داوری هم به عهده مردم و مخاطبان بود. روزی هم که انتخابات تمام شد، خداحافظی کردم نه ریالی پول گرفتم و نه توقع دیگری داشتم.
امروز هم که نگاه میکنم رضایت نسبی دارم و گمان میکنم اگر پزشکیان انتخاب نمیشد، وضعیت کشور بسیار بسیار وخیم میبود. البته این فقط یک گمان و تحلیل است، به طور قطع نمیتوان نظر داد، چون رخ نداده. من ۲۶ روز فعالیت سیاسی کردم که حس مفید بودن از آن دارم.
بعضی با اشاره به ناکامیهای دولت در عمل به برخی وعدههایش میگویند این یک سال سندی دیگر برای اثبات این گزاره بود که “فرقی ندارد چه کسی رئیس جمهور باشد”، چه نظری در این باره دارید. آیا فرقی دارد چه کسی رئیس جمهور باشد؟
این گزاره را میتوان همزمان تأیید یا رد کرد. بستگی دارد که از چه منظری نگاه کنیم. برای فهم ماجرا مثال میزنم. فرض کنید که یک اتوبوس با سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت و در مسیر جنوب در حرکت است. مسیری که مطلوب اکثریت مسافران آن نیست و علاقه دارند که به شمال بروند. راننده نه تنها با سرعت به جنوب میرود بلکه بیمبالات هم هست و هر آن ممکن است تصادف کرده یا واژگون شود.
شرایطی پیش میآید که مسافران میتوانند راننده را عوض کنند، راننده بعدی با سرعت ۲۰ کیلومتر ولی باز هم به سمت جنوب در حرکت است. در این سرعت کم، بیمبالاتی هم نمیکند تا حد ممکن ملاحظات مسافران را میپذیرد. خودش هم معتقد است که باید به سمت شمال رفت.
از نظر برخی این تغییر راننده فرقی نمیکند، چون در هر دو حالت اتوبوس به سوی جنوب حرکت میکند. ولی از نظر برخی دیگر مسأله تفاوت دارد و راننده دوم ظرفیت و امکان توقف کامل و بازگشت به شمال را دارد، در حالی که اولی اصولاً دنبال حرکت با سرعت به سوی جنوب بود.
پس هر دو گزاره میتواند درست باشد در صورتی که بگوییم از چه منظری میبینیم و چه انتظاراتی داریم. برخی هم خسته شدهاند و شاید حق هم دارند و میگویند بگذارید سرعت را از ۶۰ کیلومتر هم بیشتر کند، زودتر تکلیف روشن شود.
پزشکیان به وفاق ملتزم باشد اما نقطه بهینه را پیدا کند
از نظر من تغییر رخ داده است. در عین حال که آقای پزشکیان باید به شعار وفاق خود ملتزم باشد، ولی بیش از حد نباید در این شعار بماند. پیدا کردن نقطه بهینه خیلی مهم است.
همان گونه که درباره قانون حجاب رفتار کرد باید در باره سایر قوانین مانع تحولی که از مجلسیهای ۳ درصدی بیرون آمده عمل کند و باید مسأله صداوسیما و روابط خارجی را در مسیر حل قرار دهد. باید اعتماد مردم را آن اندازه به دست آورد که سیاستهای موثری را برای رفع ناترازیها در پیش گیرد. و الا به زمین خواهد خورد.
فرصتی نمانده است
اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد دستکم سه سال دیگر از دولت پزشکیان باقی مانده. برای ادامهی راه چه پیشنهادهایی دارید تا نقاط ضعف یک سال اخیر برطرف شود؟
ـ تا سه سال دیگر؟! تا پایان همین امسال فقط وقت دارند که اصلاحات لازم را انجام دهند. حتماً به یاد دارید که قبلاً در زمان رییسی دو بار گفته بودم که تا پایان ۱۴۰۳، ولی آمدن آقای پزشکیان فقط توانسته یک سال دیگر به تابآوری سیاستهای رسمی موجود کمک کند. فرصتها چون ابر میگذرند. فرصتی برای ساختار و آقای پزشکیان و همه منتقدان و موافقان باقی نمانده است. دور سه سال را خط بکشید، یا امسال یا هیچ وقت.
باسلام.به نظرم،آقای دکتر پزشکیان،۱۸۰درجه برعکس دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که فقط و فقط پول بود و دلار بود و تریبون ها بود و احترام های نظامی بود و خزانه پر از میلیاردها دلار بود و دعای خیر مردم بود.دوران آقای پزشکیان،جیب های دولت خالی،حملات نظامی اسرائیل و آمریکا و ترور آقای رئیس جمهور و مکانیسم ماشه و دو تابعیتی ها و بی آبی و بی برقی و آه و نفرین ملت و ... باز خدا راه شکر که خود ایشان متخصص قلب و عروق هستند و فشارخون و قند خون خودشان و خانواده خودشان تحت کنترل است.باتشکر
آقای عبدی شما وامثال شما به پزشکیان رای ندادید که حالا نظربدهید شما به پزشکیان رای دادید که فقط جلیلی رای نیاورد حالا هم بیهوده دست پا میزنید به کاردان زدید
منظورت کاهدون دیگه !؟ البته کاهدون مغز شما ساندیس خورها ست
وقتی
رو تقسیم میکردند
به این جماعت نرسید
اگر جلیلی بیاید جنگ میشود!
رو جایش ، اگر جلیلی می آمد:
آمدن فردی چون جلیلی به پاستور میتوانست شکاف موجود دولت ـ ملت را تشدید کند و بر رفتار و واکنش مردم در این جنگ اثر تعیینکننده و بهشدت منفی بگذارد.
داده !
مگر نگفتید جلیلی بیاید جنگ میشود ؟!
حالا که با گرای ضعف در داووس و نمی توانیم ها و نمیشودهاتون جنگ شد
می گویید اگر جلیلی می آمد ، آثار منفی در رفتار مردم در این جنگ ! میگذاشت ؟!
ماکیاولی در برابر شما جماعت لنگ انداخت به خدا
خداحافظی کردم نه ریالی پول گرفتم و نه توقع دیگری داشتم!!
خداحافظی که نکردید
ماموریت شما جماعت ابدی ست
پول نگرفتید که حرفی ست بین خودتان و خدای خود تان
توقع که حتما دارید ، که فرمان حرکت و هدایت دولت در پشت صحنه به دست شماست
جناب پزشکیان از ابتدا یک جمله درست گفت و اینکه بلد نیستم ! به کارشناس ها اعتقاد دارم !
خوب است که کار رو به کارشناس و متخصص ارجاع دهیم
ولی اولا مدیر یک دولت باید آنقدر بلد باشد که اگر مشاورین و کارشناس ها مشاوره ای دادند بتواند تا اندازه ای درستی مشاوره رو تشخیص بدهد
مثلا وقتی مشاور پان ترک به او میگوید اولین سفرت بعد از جنایات ۱۲ روزه به باکو ، پادگان بزرگ اسرائیل و ملافات الهامی که دستش به خون مردم و کودکان ایران آغشته ست برو و صمیمانه نوکر شناخته شده رژیم کودک کش رو در آغوش بگیر ، تامل کند و نپذیرد ، چرا مردم عادی به خوبی نقش الهام رو در این جنگ و نقشه آذربایجان بزرگ رو فهمیدند ، چطور رئیس دولت نفهمید ؟
دوما تا مشاورین و کارشناس ها چه کسانی باشند
و تجربه نشان داد ، کارشناس ها و مشاورین اصلاح طلب
سندرم عشق یکطرفه به غرب وحشی زورگوی جنگ افروز تروریست ساز
حامی تروریست وقیح حامی رژیم کودک کش صهیون دارند
اگر جناب پزشکیان میخواهد نام دولتش در تاربخ به خوبی یاد بشود
باید پان ترک ها و مشاورین و کارنشناس های خناس رو از بدنه دولت پاکسازی کند