چرا این روزها هوای تهران تا این حد آلوده شد؟
یک فعال محیطزیستی میگوید: «آلودگی هوای تهران در تابستانهای گذشته نیز وجود داشته، اما در سال جاری به دلیل ترکیب عوامل متعدد، پیچیدهتر شده است. حدود ۸۰ درصد آلودگی ناشی از گرد و غبار و خودروها به مدیریت ناکارآمد برمیگردد و تنها ۲۰ درصد آن ممکن است خارج از کنترل ما و ناشی از عوامل طبیعی باشد.»

تهران در هفتهای که گذشت با موجی از آلودگی هوا مواجه شد که کیفیت زندگی شهروندان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. گرد و غبار، ذرات معلق و آلایندههای جوی، آسمان پایتخت را تیره کرده و نگرانیهای جدی برای سلامت عمومی به وجود آورده است.
عباس محمدی، کنشگر محیطزیست و مدیر انجمن دیدهبان کوهستان، ریشههای این بحران را در مشکلات مدیریتی، اجتماعی و سیاسی جستوجو میکند. او معتقد است که آلودگی هوای تهران نهتنها یک معضل فنی، بلکه نتیجه دههها سوءمدیریت و نادیده گرفتن راهکارهای علمی است.
آلودگی هوا؛ مسئلهای حلنشده با قدمت ۳۰ساله
این فعال محیطزیستی، با اشاره به بیانیهای که در سال ۱۳۷۴ توسط ۵۰ نفر از استادان دانشگاه و کارشناسان درباره آلودگی هوای تهران منتشر شد، تأکید میکند که این معضل از دههها پیش مطرح بوده است. این بیانیه که در زمان خود بازتاب گستردهای داشت، هشدارهایی درباره اثرات مخرب آلودگی هوا بر سلامت و محیط زیست ارائه کرده و راهکارهایی نظیر بهبود حملونقل عمومی، جلوگیری از استقرار صنایع آلاینده در اطراف شهر و گسترش فضای سبز را پیشنهاد داده بود.
با این حال، محمدی میگوید: «پس از گذشت ۳۰ سال، نهتنها این مشکل حل نشده، بلکه شدت آن چندین برابر شده است. این وضعیت نتیجه سوءمدیریت کلان در کشور است که مسائل فنی را تحتالشعاع معضلات اجتماعی و سیاسی قرار داده است.
راهکارهای فنی برای کاهش آلودگی هوا در بسیاری از کشورهای جهان آزمایش شده و نتایج مثبتی به همراه داشته است، اما در ایران، موانع مدیریتی و سیاسی مانع اجرای این راهکارها شدهاند. برای مثال، بهبود ناوگان حملونقل عمومی یا استانداردسازی سوخت، که از راهکارهای شناختهشده جهانی هستند، در ایران به دلیل نبود اراده سیاسی و فساد سیستمی به نتیجه نرسیدهاند. به عبارتی، ما با یک مشکل چندجانبه روبهرو هستیم که صرفاً با راهکارهای فنی حل نمیشود، بلکه نیازمند تغییر در ساختارهای مدیریتی و اجتماعی است.»
نقش گرد و غبار و سوءمدیریت منابع آب
آلودگی هوای تهران در هفته جاری به دلیل خیزش گرد و غبار به شدت افزایش یافته است. عباس محمدی این پدیده را نتیجه ترکیبی از تغییرات اقلیمی و سوءمدیریت منابع طبیعی میداند. او به خشک شدن تالابهای بندعلیخان در جنوب شرق تهران و صالحیه در غرب کرج اشاره میکند که به کانونهای گرد و غبار تبدیل شدهاند. این تالابها به دلیل سدسازیهای غیراصولی -مانند سدهای لتیان و ماملو- و ساختوسازهای بیرویه در مسیر رودخانه جاجرود خشک شدهاند.
محمدی میگوید: «واحدهای مسکونی، هتلها و رستورانهای غیرقانونی در بستر رودخانهها آب را برداشت میکنند و نبود نظارت قوی این بحران را تشدید کرده است. برخی مسئولان، اعم از رئیس شورای شهر تهران، آلودگی را صرفاً به تغییرات اقلیمی نسبت میدهند و نقش سوءمدیریت را نادیده میگیرند. در صورتی که حدود ۸۰ درصد آلودگی ناشی از گرد و غبار و خودروها به مدیریت ناکارآمد برمیگردد و تنها ۲۰ درصد آن ممکن است خارج از کنترل ما و ناشی از عوامل طبیعی باشد. همچنین نادیده گرفتن سهم آب تالابها و اولویت دادن به توسعه شهری بدون توجه به ملاحظات زیستمحیطی، از عوامل اصلی تشدید این بحران است.»
برجسازی و تخریب خُرداقلیم تهران
به گفته محمدی، یکی از عوامل تشدید آلودگی هوای تهران، ساختوسازهای بیرویه بهویژه برجسازی در غرب تهران است که جریانهای طبیعی باد را مختل کرده است. او با اشاره به اظهارات یوسف رشیدی، رئیس سابق شرکت کنترل کیفیت هوا، که مدعی بود برجسازی تأثیری بر جریانهای باد ندارد، این ادعا را یک مغلطه میداند و توضیح میدهد: «جریانهای باد در ارتفاعات بالا قوی هستند، اما در سطح زمین و در خرداقلیم شهری، موانعی مانند برجها میتوانند جریان هوا را مسدود کنند. این دقیقاً مانند قرار دادن یک مقوا در مقابل آتش در یک طوفان است که اثر باد را خنثی میکند.»
او معتقد است که ساخت صدها برج بلند در غرب تهران، بدون توجه به مورفولوژی شهری، یکی از عوامل اصلی تشدید آلودگی در سطح شهر است. این برجها کریدورهای طبیعی هوا را بسته و مانع از تهویه طبیعی شهر شدهاند. وقتی مدیران بالادستی دیدگاه سیاسی دارند و نه فنی، حتی متخصصان تحصیلکرده نیز نمیتوانند راهکارهای علمی را پیاده کنند.
پیچیدهتر شدن آلودگی در مقایسه با تابستانهای گذشته
محمدی تأکید میکند: «آلودگی هوای تهران در تابستانهای گذشته نیز وجود داشته، اما در سال جاری به دلیل ترکیب عوامل متعدد، پیچیدهتر و شدیدتر شده است. در زمستانها، وارونگی هوا باعث تجمع آلایندهها در سطح شهر میشود، اما در تابستان، گرد و غبار به آلودگیهای ناشی از خودروها و موتورسیکلتها اضافه شده است. طبق آمار رسمی، تعداد موتورسیکلتها در تهران طی یک دهه گذشته ۱۰ برابر شده و هر موتورسیکلت آلودگی بیشتری نسبت به یک خودرو تولید میکند.»
او همچنین به کیفیت پایین سوخت اشاره میکند: «اگرچه ادعا میشود که گوگرد در گازوئیل کاهش یافته، اما باید توجه داشت که آلایندههای دیگر مانند نیتراتها همچنان وجود دارند. از طرف دیگر، خودکفایی در تولید بنزین، بدون رعایت استانداردهای زیستمحیطی، به تولید سوخت غیراستاندارد منجر شده که سلامت شهروندان را به خطر میاندازد.»
شهری که ورزشکردن در آن خطرناک است
به گفته محمدی، یکی از تبعات تلخ آلودگی هوای تهران، تبدیل شدن این شهر به مکانی است که حتی ورزش کردن در آن خطرناک شده است. او همچنین به بیانیه اخیر فدراسیون کوهنوردی اشاره میکند که به دلیل شدت آلودگی، از شهروندان خواسته از کوهنوردی در تهران خودداری کنند.
محمدی میگوید: «وقتی تنفس عمیق در حین ورزش باعث ورود آلایندههای بیشتر به بدن میشود، یعنی شهری ساختهایم که برای سلامت شهروندان خطرناک است. این مسئله ریشه در مشکلات اجتماعی و سیاسی دارد؛ ناکارآمدی در گسترش ناوگان حملونقل عمومی، عدم محدودیت برای تردد خودروها و موتورسیکلتها و بیتوجهی به زیرساختهای زیستمحیطی، تهران را به شهری غیرقابلسکونت برای فعالیتهای سالم تبدیل کرده است.»