علامه طباطبایی: کاش ایرج میرزا این شعر را به من میداد، من المیزانم را به او میدادم
آیت الله سید محمدجواد علوی بروجردی خاطره متفاوتی از علامه طباطبایی نقل می کند که در ادامه خواهید دید.

وی بیان می کند که مرحوم علامه در مجلسی وقتی روضه خوان شعری خاص از ایرج میراز را قرائت می کرده است، از او می خواهد بیتی را تکرار کند و به شدت اشک می ریخته است که تا چهار بار این تکرار انجام می شود.
سپس فرموده است: ای کاش ایرج میرزا آن شعر خاص یا یک بیت آن شعر خود را که در وصف داغ حضرت علی اکبر (ع) سروده است را به من می داد و من المیزان را به او می دادم. بیت منظور نظر علامه طباطبایی این بیت بوده است: بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد / آتش زدند لانۀ ی مرغ پریده را..!
متن کامل شعر ایرج میرزا از این قرار است:
رسمست هرکه داغ جوان دید دوستان
رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب شهد
تا تقویت شود دل محنت کشیده را
یکچند دعوتش بگل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را
القصه، هرکس به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را
آیا که داد تسلیت خاطر حسین.!؟
چون دید نعش ا کبر در خون تپیده را
آیا که غم گساری و اندوه بری نمود
لیلای داغدیده ی محنت کشیده را
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانۀ ی مرغ پریده را..!
خخخخخخخ
ایرج میرزا؟ عجیب نیست! محتشم کاشانی هم که باز این چه شورش است را سروده شاهدباز بوده.
اول فکر کردم شعر چادر ایرج میرزا منظورش بوده
ایرج میرزا فقط همین یک قطعه شعر را نسروده بلکه اشعار بسیاری نیز ور وصف روزگار این مردم و اوضاع آن روزگاران که گوئی آئینه روزگار امروز است نیز سروده است .