اظهارات جدید قاتل الهه حسین نژاد چه بود؟
عامل قتل الهه حسین‌نژاد که مدعی است برای سرقت گوشی گرانقیمت دختر جوان او را کشته صحنه جنایت را بازسازی می‌کند.
عصر یکشنبه 4 خرداد الهه حسین‌نژاد از محل کارش که آرایشگاهی در شهرک غرب بود بیرون آمد تا راهی خانه‌اش در شهرک قائمیه اسلامشهر شود. او ساعت 19:45 به میدان آزادی رسید و سوار یک سمند نقره‌ای شد تا به سمت اسلامشهر برود. آخرین بار با خواهرش تماس گرفت و گفت در میدان نماز است و تا یک ربع دیگر به خانه می‌رسد اما در کمال ناباوری هرگز به خانه نرسید و تلفنش نیز خاموش شد.
با ناپدید شدن دختر 24 ساله، خانواده او به پلیس اسلامشهر مراجعه کرده و ناپدید شدن او را گزارش کردند. تحقیقات تیم جنایی آغاز شد اما به نتیجه نرسید و با توجه به حساسیت موضوع پرونده در روزهای گذشته به کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت سپرده شد.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت با شگردهای پلیسی راننده خودروی سمند را در کمتر از 48 ساعت شناسایی و در قهوه‌خانه‌ای دستگیر کردند.
بازپرس شکیب‌نژاد که رسیدگی به پرونده را در دست دارد در این رابطه به خبرنگار ما گفت: «رسیدگی به این پرونده ابتدا به دادسرای اسلامشهر و بعد از آن به دادسرای فشافویه ارجاع شد. با گذشت زمان باتوجه به اینکه آخرین بار دختر جوان در میدان آزادی سوار بر خودرو شده بود، پرونده به دادسرای جنایی پایتخت ارجاع شد. به‌دنبال ارجاع پرونده، کارآگاهان اداره آگاهی وارد عمل شده و در مدت 48 ساعت متهم شناسایی و دستگیر شد. تحقیقات درباره جزئیات این پرونده ادامه دارد.»
بازسازی صحنه قتل
سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ به خبرنگار «ایران» گفت: «ظهر شنبه صحنه قتل الهه حسین‌نژاد با حضور بازپرس پرونده و تیم جنایی از سوی متهم بازسازی خواهد شد.
متهم پس از دستگیری اظهارات ضد و نقیضی داشت و مدعی بود خودرو روز حادثه در اختیار وی نبوده است اما با توجه به اینکه تصاویر وی از سوی دوربین‌های شهری گرفته شده بود انکار بی‌فایده بود و با شگردهای خاص پلیسی وی مجبور به اعتراف شد و گفت که به خاطر سرقت گوشی تلفن همراه دختر جوان وی را با چاقو در خودرو زده است.»
سردار گودرزی به مردم هشدار داد که سوار خودروهای عبوری نشوند و اگر به هر دلیلی مجبور شدند که با خودروهای عبوری تردد کنند، حتماً از پلاک خودرو و چهره راننده فیلم و عکس تهیه کنند و این مستندات را برای نزدیکان و اقوام خود ارسال کنند تا درصورت بروز کوچک‌ترین مشکل، پلیس بتواند پیگیری کند.
حال و هوای محله الهه
اسلامشهر، یکی از کوچه‌های شهرک قائمیه مقابل پلاک 158 که خانه الهه حسین‌نژاد است می‌ایستم. تا دو روز قبل همه اهالی این خانه به امید بازگشت دخترشان دست به دعا برداشته و دلخوش به هر زنگ و تماسی بودند که شاید نشانی از دخترشان به آنها برساند اما حالا بنرهای بزرگ عرض تسلیت و پارچه‌های سیاه مشکی بر سر در خانه و دیوارها نشان از حسرت دیدار دوباره دخترشان
دارد.
الهه تا رسیدن به خانه‌اش فقط یک ربع آن هم پیاده فاصله داشت اما به خاطر عجله برای زودتر رسیدن به خانه و مراقبت از برادر معلولش به راننده سمند گفته بود او را تا در خانه برساند اما راننده شرور ناگهان با دیدن گوشی آیفون الهه برق طمع چشمانش را کور کرد و دست به جنایتی زد که دل یک کشور را
به درد آورد.
تصویر مقتول را در فضای مجازی دیدم
بهمن 27 سال دارد. سابقه‌دار است مدتی در تاکسی اینترنتی و مدتی گذری با خودروی برادرش مسافرکشی میکرده، می‌گوید زنش را طلاق داده است.
از شب حادثه بگو؟
در میدان آزادی منتظر مسافر بودم که مقتول سوار خودروام شد. 20 دقیقه‌ای داخل خودرو منتظر ماند و از آنجایی که مسافردیگری نیامد گفت دربست حساب کن و کرایه سایر مسافرها را می‌دهم و من هم به راه افتادم.
چه شد تصمیم به قتل گرفتی؟
نزدیکی اسلامشهر که رسیدیم گفت مادرش حال خوبی ندارد و از من خواست مبلغ بیشتری بگیرم و او را به مقابل خانه شان برسانم. من هم قبول کردم اما وقتی گوشی تلفن آیفونش را از داخل کیفش بیرون آورد تا پول را برایم کارت به کارت کند چشمم که به گوشی افتاد وسوسه شدم و تصمیم گرفتم آن را سرقت کنم. اما او مقاومت کرد، من هم با چاقویی که به همراه داشتم چهار ضربه به او زدم.
با مقتول داخل خودرو درگیر شدی؟
بله. هنگام رانندگی به بهانه اینکه مسیر نزدیک‌تر بروم خودرو را به محلی خلوت بردم.
چرا جسد را در بیابان‌های اطراف فرودگاه رها کردی؟
مسیرم بود و از طرفی در آن بیابان‌ها کسی عبور نمی‌کرد و احتمال پیدا شدن جسد خیلی کم بود.
گوشی مقتول را چه کار کردی؟
وقتی تصاویر مقتول را در فضای مجازی دیدم ترسیدم و گوشی را دور انداختم.
خودرویی که با آن مقتول را سوار کردی متعلق به خودت است؟
سمند نقره‌ای بود که مال برادرم بود و هر چند روز یکبار با آن مسافرکشی می‌کردم.
سابقه داری؟
قبلاً به خاطر شرارت یکبار دستگیر شده‌ام.
پس از قتل کجا رفتی؟
خیلی ترسیده بودم اما سعی کردم عادی رفتار کنم. چند روز در طبقه بالای قهوه خانه‌ای که حوالی بزرگراه نواب متعلق به یکی از دوستانم بود مخفی می‌شدم.
عذاب وجدان داشتی؟
مگر می‌شود عذاب وجدان نداشت.
کسی به تو شک نکرد؟
برای اینکه کسی شک نکند، به صاحب قهوه خانه گفتم که صاحب خانه‌ام خواسته آنجا را تخلیه کنم و تا زمانی که بتوانم خانه‌ای اجاره کنم اینجا می‌مانم.
تصویر مقتول را در فضای مجازی دیده بودی؟
بله. آن هم نه یکبار چندین بار. عکس پخش شده بود.
متأهلی؟
نه. چند سال قبل از همسرم جدا شده‌ام.
رسیدگی سریع به پرونده
علی صالحی دادستان تهران نیز گفت: «با پیدا شدن پیکر مرحومه الهه حسین‌نژاد در بیابان‌های اطراف تهران و دستگیری متهم به قتل، پرونده‌ای در شعبه ویژه بازپرسی تهران تشکیل و با تحقیقات قضایی و پلیسی صورت گرفته، متهم پرونده از سوی تیم مجرب آگاهی فراجا بازداشت شد و در سریع‌ترین زمان ممکن به این پرونده رسیدگی خواهد شد. در تلاش هستیم در سریع‌ترین زمان ممکن پرونده رسیدگی شده و برخورد قاطع و بازدارنده با عامل و دیگر عوامل احتمالی این جنایت داشته باشیم.»
اظهارات سازمان پزشکی قانونی
سازمان پزشکی قانونی کشور با اشاره به اینکه معاینات تخصصی پیکر مرحومه «الهه حسین نژاد» در حال انجام است، اعلام کرد: هیچ گونه ادعا و اظهار نظری در خصوص نتیجه معاینات و آزمایش‌های لازم، تا زمان قطعیت یافتن، مورد تأیید نیست.
به گزارش قوه قضائیه، این سازمان ادعاهای مطرح شده در مورد علت تامه فوت و یا جزئیات و نتایج معاینه و آزمایش‌ها بر پیکر مرحومه حسین‌نژاد را رد کرد.
براساس این گزارش، با کشف پیکر مرحومه الهه حسین‌نژاد در بیابان‌های اطراف تهران و اعلام رسمی مقام قضایی و پلیس مبنی بر قصد سرقت متهم از مرحومه، جریان‌های خبری وابسته به معاندین در یک شایعه گسترده خبری به نقل از سازمان پزشکی قانونی کشور مدعی تجاوز به آن مرحومه شدند که انتشار چنین ادعایی از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور تکذیب می‌شود.
بیان ادعای تجاوز به مرحومه از سوی این سازمان غیرواقعی است و نتیجه بررسی‌های تخصصی پس از انجام تمامی اقدامات علمی لازم به مقام قضایی اعلام خواهد شد.
حفظ جان مهم‌تر از مال است
رحیم دشتبان، حقوقدان
در چنین پرونده‌هایی شرایط اقتصادی بی‌تأثیر نیست. به خاطر شرایط مادی، گاهی قشر متوسط و رو به پایین جامعه به سمت بزه می‌روند. دومین نکته عقده و احساس حقارتی است که بعضی از افراد دارند. این افراد زمانی که گوشی گرانقیمت دست دیگران می‌بینند احساس می‌کنند که چرا آنها نباید چنین گوشی، طلا، خودرو یا خانه‌ای داشته باشند. این عقده‌ها و احساسات بروز پیدا می‌کند و باعث می‌شود که یک فرد به خاطر گوشی تلفن همراه دست به جنایت بزند.
اما در پرونده‌های قضایی و پلیسی، ممکن است شاکی یا مقتول نیز تا حدودی مقصر باشند. بی‌احتیاطی، سهل انگاری و بی‌توجهی به هشدارهای امنیتی یکی از عوامل بروز حادثه است به عنوان مثال در این پرونده اگر مقتول سوار خودروهای گذری نمی‌شد و از خودرویی استفاده می‌کرد که قابلیت رهگیری داشت شاید این اتفاق نمی‌افتاد. مورد بعدی اینکه اگر در برابر سارق مقاومت نمی‌کرد و گوشی را به او می‌داد چه بسا شاهد این جنایت نبودیم. شهروندان باید این نکته را بدانند سارق برای رسیدن به هدفش ممکن است مرتکب هر جرمی بشود، پس بهتر است وقتی وی مسلح است برای حفظ جان خود مقاومت نکنیم. از دست رفتن مال بهتر از به خطر افتادن جان است.
سوژه ودنیال نخود سیاه فرستادن مردم و چهلم کشته شدگان فاجعه بندرعباس ...ما دنبال نخود سیاه میریم هیچکس مقصر نیست
بنظر من موضوع پیچیده تر از این است که گفتن!!!!!
چرا یک دختری که عجله داشته و از طرفی گوشی اپل و از نظر مالی توانمند هم هست که پول کرایه مسافرها را میده باید 20 دقیقه واسه اومدن مسافر صبر کنه و از تاکسی اینترنتی استفاده نکرده؟؟؟
گوشیو قسطی خریده بوده
پخخخخخخخخخخ چه تحلیله کشک و آشی
طرف تحت پوشش هست
گوشی آیفون خریده
قسطی هست دست دوم هست
تازه این کارگر بوده کارمیکنه جمع کرده با بدبختی خریده توانمند ندیدیم گوشی آیفون
بیشتر توانمندها گوشیهای عادی دارن
برعکس قشرهای فقیر وعادی و متوسط دنبال اینجور چیزا هستن
طرف مسافرکش بود گفت گوشی خریدم ۱۰۰ میلیون پخخخهههخخخخخخخ فکرشو کن شوفربود فقط
عاقلانه نیست که بخاطر گوشی بوده باشه چون بهرحال به مرد زورش بیشتر از زن هست .میتونست گوشی رو بگیره ومسافش رو از ماشین بیرون بندازه نه اینکه بکش .درمورد الهه حسین نژاد میگم .نه نمی تونیم فرض کنیم احمق هستیم....امنیت دیگه وجود نداره....
ان شاءالله اعدام بشه تا این جور آدمهابفهمن نتیجه این کار کثیف چیه خدا به خانوادش صبر بده
اگر سارق بود چرا طلاهای مرحومه را ندزدید؟
مگه همه سارقان پول و طلا ویه گوشی درپیت میدزدن
بعضیا هدفشون خود فرد هست و آسیب به فرد
مخ نداریا هههه
اگه از خودرو استفاده نکنیم.ایا اسنپ امنیت داره.چندتا راننده اسنپ همین کارو با دخترها.انجام داده.حالا ما حرف پلیس رو گوش کنیم.این دختر تو ماشین به خواهرش زنگ زده گفته.یک رب دیگه میرسه.خونه .یعنی آنقدر خیالش راحت بود.حالا تو این فاصله کسی سوار شد از ماشین عکس گرفت از راننده عکس گرفت برای خانواده ارسال کرد.بدش چی آیا زنده.میموند.تو همون یک ربی که گفته بود.میرسه خونه تو همون لحظه خانواده نهایت فکر میکنن.خوب یک رب گفته.حتما ترافیک سنگینه طول کشیده.همین لحظه دختر بیچاره داشته.با راننده مبارزه میکرده.تا نزاره دست به لباسش بخوره دست به ناموسش بخوره.ما نمیتونیم به کسی اعتماد کنیم.از همسایه گرفته تا فامیل.دیدیم باجناق برای اینکه زنش طلاق نگیره دختر باجناق خودشو برده کشته.و خودش هم دنباله جنازه با پلیس همیاری می‌کرد.همسایه بچه رو میکشه تو خونه الان که همه آپارتمان شده حتا همسایه بغلیشو نمیشناسه.نمیدونه اون لحضله که دخترش بیرون بازی میکنه.ایا تو خونه همین همسایه است.یا کس دیگه دوزدیده.یا دختری که سن کم.داره دختر بچه دیگر رو برای بازی میبره پشت بام و هل میده پاین بچه میمیره.حتا به بچه هم نمیشه اعتماد کرد.پس که .چشم به هم چشمی زیاد شده.یه دختر نداره.یکی داره.و اونی که نداره حساددت میکنه.چند وقت پیش شنیدم چندتا بچه تو گوچه بازی میکردن.و دختری که بزرگتر بود.به پسر بچه که خانوادش براش گوشی هم خریده بودن.و این دختر تو فقر زندگی می‌کرد.ارزو داشت گوشی داشته باشه.پسر بچه که هم بازیش بود.رو میبره بالای تپه معصودیه. و با چاقو اونو میکشه .و شاهد این بازی یک مرد بود.که داشت رد میشد.دید تو گوچه این دختر با این پسر بچه داره بازی میکنه.وگرنه کسی به دختر بچه شک نمی‌کرد.بچه دیگه رو کشته باشه گوشی رو برده باهاش فیلم نگاه کرده.یعنی برای یک گوشی بچه هم قاتل میشه.پس ما به کی اعتماد کنیم یک سری باید گوشی دستمون باشه.فیلم بگیریم.یعنی داعم باید از خودمون بچمون فیلم بگیریم برای هم بفرستیم که مبادا.یکی مثله این شیطان همچین بلای سرمون بیاره.بخدا خسته شدم دلم میشکنه.میبینم دختری اینجوری برای یک هوس شیطانی یا گوشی یا اصلان مال دنیا بتونن جان یک انسان رو بگیرن.از کی ما ایرانیها آنقدر بی رحم شدیم.چرا یک لحضه قبل از هر کاری اون دختر رو جای خواهرت مادرت نمیبینی چرا به التماسش گوش نمیدی.چرا خانوادشو داغ دار میکنی بابا.خجالت بکشید.دنیا دو روزه روزی اون میمیره یک روز توی شیطان صفت.فرق تو با اون اینه اون میره بهشت تو باید تا دنیا دنیاس. این دنیا عذاب بکشی و آخرش بری پای چوب دار.اون دنیا هم خدا تورو هرگز نمیبخشه.مهربانی کردن.چقدر سخته که داریم بی رحم میشیم.