گرانی ۱۷۰ درصدی کتاب در سه سال

«عجب بلاییه قیمت‌هایی که با چسب روی کتاب‌ها می‌آید! چاره‌های هم نیست! چی گرون نشد؟!» پیرمرد کتاب را ورق می‌زند و روی زمین می‌گذاردش. حال و روز همه کتاب‌فروشی‌های انقلاب تا کریم‌خان همین است، کتاب‌هایی که ورق می‌خورند ولی روی بارکدخوان فروشگاه را نمی‌بینند. میانگین قیمت کتاب در فروردین ۱۴۰۳ به ۱۸۱ هزار تومان می‌رسید، همین میانگین قیمت در سال ۱۴۰۲.۸۱ هزار تومان ثبت شد؛ این یعنی افزایش ۱۱۰ درصدی قیمت کتاب از سال ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳. حالا و در فروردین ۱۴۰۴، میانگین قیمت کتاب، ۲۱۲ هزار تومان ثبت می‌شود.

گرانی ۱۷۰ درصدی کتاب در سه سال

این یعنی کتاب در نسبت با سال ۱۴۰۳.۲۲ درصد گران شده و در مقایسه با دوسال قبل این عدد به حدود ۱۷۰ درصد می‌رسد! حالا ارشاد چه برنامه‌ای برای کنترل قیمت‌ها دارد؟ چه توقعی دارید! ارشاد حتی در مسئله تأمین کاغذ کتب درسی مدارس هم مانده چه برسد به مدیریت قیمت کتاب در کف بازار. 

۱۷ کتاب از سبد خانوار کم شده

اگر بخواهیم قیمت کتاب در ۱۰ سال اخیر را مورد بررسی قرار دهیم، باید به آمار ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ تا ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ اشاره کنیم. میانگین قیمت کتاب در این سال ۹ هزار و دویست تومان است و قیمت هر صفحه کتاب ۴۶ ریال. با توجه به پایه حقوق ششصد و هشت هزار تومانی در سال ۱۳۹۳، می‌شد با پایه حقوق حدود ۶۶ کتاب خرید. این در حالی است که در سال ۱۴۰۴ پایه حقوق مصوب ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است و با توجه به این رقم و با فرض اینکه قیمت کتاب در سال ۱۴۰۴ رشد نکند و همین رقم ۲۱۲ هزار تومان بماند، حدود ۴۹ کتاب می‌شود خرید.

این یعنی حدود ۱۷ کتاب سبد خانوار ایرانی کوچک‌تر شده و مجموعه این اتفاقات نشان می‌دهد، علی‌رغم تخصیص یارانه کتاب و ادعاهای وزرای ارشاد در ۱۰ سال اخیر، یکی یکی کتاب‌ها از سبد خانوار ایرانی کم می‌شود و ایده‌هایی هم مانند فرهنگ کارت (تخصیص مبلغی برای ارتقای سبد فرهنگی خانوار) عملاً در حد و اندازه شوخی باقی مانده است. 

از طرفی استدلال دولت این است که با تخصیص یارانه در روزهای نمایشگاه سعی شده این خلأ در سبد فرهنگی خانوار پر شود. برای آنکه ببینیم این استدلال چقدر صحت دارد، باید سبد کتابی خانوار در امسال را با رقم سال ۱۳۹۴ مقایسه کنیم.

در سال ۱۳۹۴ با بن کتاب ۴۰ هزار تومان آن سال می‌شد ۴ کتاب خرید (این رقم با توجه به مجموع بن و رقم پرداختی دانشجویان و طلاب به حدود ۹ کتاب می‌رسید) این در حالی است که در سال ۱۴۰۴ با توجه به ۵۰۰ هزارتومان بن تخصیص یافته تنها می‌شود ۲ کتاب خرید (این رقم با توجه به مجموع بن و رقم پرداختی دانشجویان و طلاب به ۵ کتاب می‌رسد) این یعنی در ۱۰ سال اخیر ۴ کتاب از سبد دارندگان بن‌های کتاب کم شده و عملاً بن کتاب هم نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای دانشجویان باشد. از طرفی رقم میانگین ثبت شده در خانه کتاب ایران، مربوط به تمامی کتاب‌های یک سال است، این در حالی است که کتاب‌های دانشگاهی در چند سال اخیر به طرز سرسام‌آوری رشد قیمت داشته‌اند و وضعیت در آن قسمت به مراتب بدتر است. 

نسل آلفا هر روز گران‌تر می‌خواند

اگر گرانی‌های عجیب و غریب در کمک درسی‌ها و رمان‌ها را کنار بگذاریم، به یک افزایش قیمتی می‌رسیم که از نظر راهبردی به کشور ضربه زده است، آن هم گرانی کتاب‌های کودک و نوجوان است. در بازه سال‌های ۹۳ تا ۹۴ میانگین قیمت هر جلد کتاب کودک و نوجوان ۴۶۰۰ تومان است و این رقم در سال ۱۴۰۴ به ۱۱۰ هزار تومان می‌رسد. این یعنی کتاب کودک در این ۱۰ سال ۲۴ برابر افزایش قیمت داشته. حالا نسبت این قیمت‌ها با سبد خانوار چگونه است؟

چیزی شبیه به یک بحران! با پایه حقوق سال ۱۳۹۴ می‌شد حدود ۱۳۲ کتاب کودک و نوجوان خرید، این در حالی است که با پایه حقوق سال ۱۴۰۴، این رقم با کاهشی ۳۸ کتابه مواجه شده است و این یعنی مهلک‌ترین ضربه را در این سال‌ها کتاب‌های کودک و نوجوان دیده‌اند. کتاب‌هایی که حذفشان از سبد خانوار اصلاً شوخی‌بردار نیست و ضربه چنین وضعیتی را هم مهم‌ترین بنیان جامعه می‌خورد و هم سایر ارگان‌ها و نهادها مانند آموزش و پرورش می‌بینند.

البته آمارهای خانه کتاب تفکیکی میان کتاب کودک و نوجوان قائل نشده‌اند، اگر بخواهیم میان این دو تفکیکی قائل شویم با وضعیت فاجعه کتاب‌های نوجوان مواجه می‌شویم. به عنوان مثال یکی از تولیدکنندگان کتاب نوجوان که اتفاقاً دستی هم در انتشار کتاب‌های کمک درسی دارد، یک کتاب ۳۳۰ صفحه‌ای را با ۳۱۰ هزار تومان منتشر می‌کند، این در حالی است که رمان «بابا گوریو» از نشر مرکز با حدود ۳۴۰ صفحه، ۲۷۰ هزار تومان به فروش می‌رسد.

این یعنی یک تفاوت ۴۰ هزار تومانی. تفاوتی که طبیعتاً خانواده‌ها را از خرید کتاب دور می‌کند و خرید کتاب بدل به یک تجربه لوکس می‌شود. تجربه‌ای که طبیعتاً در میان طبقه متوسط و ضعیف جامعه بدل به امری دست‌نیافتنی می‌شود. این رقم ۳۱۰ هزار تومانی البته تنها یک مثال است که در کتاب‌هایی که حائز تصویرگری است به مراتب بالا و بالاتر می‌رود و اوضاع عجیب و غریب می‌شود. 

نمایشگاه رفتن هنوز هم یک تفریح خانوادگی است؟ 

همین چند وقت قبل یکی از دوستان ما تعریف می‌کرد که در کودکی به همراه خانواده‌شان، هر نمایشگاه کتاب را حاضر می‌شدند و وقتی از نمایشگاه باز می‌گشتند، خوراک یک‌ساله فرهنگی خانواده را بار می‌زدند و همین موضوع، کل خانواده را با کتاب عجین کرده بود، از بنده خدایی که این خاطره را می‌گفت، پرسیدم: «هنوز هم همین کار را می‌کنید؟» جواب داد: «جرئت نمی‌کنیم.» در حقیقت رفتن خانوادگی به نمایشگاه کتاب در وضعیت فعلی نشر یک حرکت حماسی و شجاعانه است.

حماسی از آن جهت که شما را بدل به قهرمان‌های نشرهایی می‌کند که نمی‌دانند سال آینده وجود دارند که بتوانند کتاب‌هایشان را بفروشند یا نه! از این جهت شجاعانه که با توجه به حجم جیب هر خانوار ایرانی، پا گذاشتن به هر کدام از غرفه‌ها، به‌خصوص غرفه‌های کودک و نوجوان، شجاعتی غریب را طلب می‌کند. 

با همه این احوالات دولت هنوز قول می‌دهد و می‌گوید کتاب را به سبد خانوار باز می‌گرداند، وعده‌های ۱۷ صفحه‌ای وزیر ارشاد در مجلس و پیشنهادهایی مانند فرهنگ کارت هم در ادامه همین قضایاست. حالا باید دید با یک‌سالگی ارشاد صالحی آیا این حرف‌ها به عمل بدل می‌شود و یا باز هم تراژدی کتاب‌ها و بارکدخوان‌های مغازه ادامه پیدا می‌کند.

منبع: فرهیختگان
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • بهلول

    کتابهای مذهبی ارزان هم شده چون خریدارنداره

  • ناشناس

    خدا را شکر که دیگه کتاب نمی خونیم