«جواد عزتی» هواداران معترض خود را راضی میکند؟/ این زخم میتواند کاری شود
پخش فصل دوم از سریال «زخم کاری» در حالی این هفته به قسمت هشتم خود میرسد که کیفیت و کمیت حضور جواد عزتی در این سریال با انتقادات بسیاری از سوی مخاطبان مواجه شده است.
در میان سریالهای تولید شده در شبکه نمایش خانگی، دنبالهسازی تجربه تازهای نیست چه اینکه این سنت را همان اولین سریال عرضه شده در این قالب یعنی «قلب یخی» پایهگذاری کرد و بعدها سریالهای دیگری هم بهپشتوانه استقبال مخاطبان از فصل نخست، داستان خود را به فصلهای بعدی رساندند.
«زخم کاری» اولین سریال در کارنامه کارگردانی محمدحسین مهدویان است که فصل اول آن با اقتباس از رمان «بیست زخم کاری» و با نگاهی به تراژدی «مکبث» به تولید رسید و بهواسطه درخشش تیم بازیگران، بهشدت مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت.
مهدویان که پیشتر در سینما و برای فیلم «ماجرای نیمروز» به وسوسه دنبالهسازی تن داده بود، اینبار هم نتوانست بیخیال ادامه داستان «مالک» شود و اینگونه «زخمکاری2» با عنوان فرعی «بازگشت» کلید خورد.
این سریال در حالی در آستانه پخش قسمت هشتم قرار گرفته که واکنشها نسبت به آن تا به اینجا، تناسبی با حجم بالای رضایتمندیها از فصل نخست ندارد!
فارغ از موضوعات مختلفی که مورد انتقاد مخاطبان این سریال قرار گرفته است، یکی از شاخصترینها حضور کمرنگ و کمرمق جواد عزتی بهعنوان ستاره فصل اول، در فصل دوم است.
آنچه در این گزارش میخوانید، روایت «فرارو» از متن و حاشیه همکاری جواد عزتی و محمدحسین مهدویان است؛ آیا این دو میتوانند مخاطبان خود را باردیگر راضی کنند؟
روایت اول؛ قصه از کجا آغاز شد؟
بعد از فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» به عنوان اولین ساخته بلند سینمایی محمدحسین مهدویان بود که این فیلمساز جوان در معرض توجه منتقدان و سینمادوستان قرار گرفت و خیلیها کنجکاو بودند که فیلم بعدی او چه سروشکلی خواهد داشت.
«ماجرای نیمروز» فارغ از برخی حواشی مرتبط با داستان و محتوا، از نظر استانداردهای سینمایی، همان فیلمی بود که منتقدان از مهدویان انتظار داشتند؛ برگ برنده اصلی این فیلم هم درخشش تیم بازیگران بهویژه هادی حجازیفر و جواد عزتی بود. این فیلم نقطه آغاز همکاری مهدویان و عزتی بود.
جواد عزتی که سالها در آثار کمدی درخشیده بود، با «ماجرای نیمروز» وجه دیگری از توانمندیهای خود را عیان کرد و در ادامه همین همکاری موفق هم در فیلمهای «لاتاری» و «ماجرای نیمروز2؛ رد خون» مقابل دوربین مهدویان ایفای نقش کرد.
این بازیگر بااستعداد که همزمان هم موردتحسین منتقدان قرار داشت و هم میتوانست استقبال مخاطبان فیلم در فرآیند اکران را تا حدود قابل توجهی تضمین کند، تبدیل به مهره برندهای برای مهدویان شد و طبیعی بود که وقتی این کارگردان برای ورود به شبکه نمایش خانگی و میدان سریالسازی عزم خود را جزم کرد، حساب ویژهای هم روی جواد عزتی باز کرد.
روایت دوم؛ همکاری اوج میگیرد
ساخت سریال «زخم کاری» اتفاق ویژهای در کارنامه محمدحسین مهدویان بود و فرصت ویژهای را هم فراهم آورد تا توانمندی این کارگردان جوان برای بهرهگیری از ظرفیت بازیگران حرفهای به رخ کشیده شود. حضور تحسینبرانگیز بازیگران پیشکسوتی همچون سیاوش طهمورث و یا کاظم هژیرآزاد در این مجموعه، مهر تأییدی برای این ویژگی بود.
دیگر اعضای تیم بازیگران سریال همچون رعنا آزادیور هم بهواسطه نقش «سمیرا» در این مجموعه خوش درخشیدند اما سرآمد بازیگران این سریال جواد عزتی بود که نقش پیچیده «مالک مالکی» را به بهترین شکل ایفا و به کاراکتری محبوب در میان علاقهمندان به سریالهای خانگی تبدیل کرد.
داستان «زخم کاری» در واقع داستان «مالک» بود. او شخصیت اصلی سریال بود که بهعنوان یک زیر دست و پادو در خاندان ریزآبادیها، به تحریک همسرش تصمیم به طغیان میگیرد تا انتقام سالها نگاه تحقیرآمیز دیگران به خود را با اتکا بر توانمندیهای ویژه و تیزهوشیهایش، بگیرد.
مالک مالکی در ابتدا بهعنوان معتمدترین فرد نزد نعمت ریزآبادی یا همان خانعمو با بازی سیاوش طهمورث در داستان معرفی شد و در ادامه تا جایی پیش رفت که برای بهدست آوردن منفعت بیشتر ریزآبادی بزرگ را به قتل رساند.
مالک در پیشبرد اهداف خود از هیچ نقشهای فروگذار نکرد. او حتی از عشق سابق خود یعنی منصوره سوءاستفاده کرد تا پس از مرگ پدر او یعنی نعمت ریزآبادی، بتواند تمام دارایی شرکت را به نام خود کند و با وکالتی که از منصوره گرفت، خود را تا مقام مدیرعامل هلدینگ ریزآبادی بالا کشاند. در این جایگاه بود که او قصدش برای انتقام را علنی کرد. تقابل مالک با ناصر رنگ خون به خود گرفت. مالک در پایان فصل اول قربانی انتقام منصوره شد و با ضربات چاقو در ویلای ساحلی از پا درآمد، اما او زنده ماند، تا «زخم کاری» به فصل دوم برسد.
روایت سوم؛ آقای عزتی، قرارمون این نبود!
اولین قسمت از فصل دوم «زخم کاری» درست از همان ساحل دریایی آغاز شد که مالک روی آن افتاده بود. جنازه مالک توسط عدهای ناشناس در تابوتی چوبی قرار گرفت و در نقطهای نامعلوم دفن شد اما او درون تابوت زنده بود و در همان قسمت اول مشخص شد که با دخالت کاراکتر دستمالچی با بازی جواد هاشمی، او نجات پیدا کرده است.
پنهان ماند مالک از چشم اطرافیانی که فکر میکنند او به قتل رسیده است، تا یکی دو قسمت ابتدایی فصل جدید، یک عنصر جذاب برای ایجاد تعلیق در پیگیری روابط کاراکترها و سلسله اتفاقات مرتبط با خانواده مالک بود اما کش آمدن این تعلیق تا قسمت هفتم و تأخیر عجیب در بازگشت این کاراکتر اصلی به متن قصه، صدای اعتراض مخاطبان را بلند کرده است.
مهدویان که در فرآیند تجربههای سینمایی خود در فیلم «مرد بازنده» هم نقش اصلی فیلمش را به جواد عزتی سپرده بود، نشان داد همچنان علاقه ویژهای به همکاری با این بازیگر دارد اما مشخص نیست چرا باید حضوری تا این اندازه حاشیهای برای محبوبترین کاراکتر فصل اول سریالش، در داستان فصل دوم در نظر بگیرد!
اوج این انتقادات به فصل دوم «زخم کاری» هم ناظر به این نکته است که همچنان نام جواد عزتی در ابتدای تیتراژ سریال درج میشود و این یعنی بازیگر اصلی مجموعه است، اما بعد از گذشت 7 قسمت، به اندازه تایم نیمی از یک قسمت هم در مقابل دوربین حضور نداشته است.
حالا هم محمدحسن مهدویان و هم جواد عزتی با چالشی جدی در برآورده کردن انتظارات مخاطبانشان مواجه هستند؛ آیا از همین هفته و با پخش قسمت هشتم، وزنه حضور مالک در داستان سنگینتر میشود؟ آیا مهدویان با نقشهای حسابشده تا به اینجا مخاطبش را تشنه بازگشت قهرمان داستان، نگه داشته است؟ اگر این اتفاقات رخ ندهد، زوج مهدویان و عزتی، برای کارهای بعدی خود، به سختی میتوانند اعتماد از دست رفته علاقهمندانشان را احیا کنند؛ از زخمی است که اگر درمان نشود، کاری میشود.
جوادعزتی قوق العاده است، من فکرکردم دیگه جوادعزتی نیست برای همین زخم کاری۲ نگاه نکردم حالا که فهمیدم هست برم ببینم