در بیانیه جمعی از استادان علومتربیتی و روانشناسی مطرح شد
عواقب نشنیدن صدای معترضان چه خواهد بود؟
جمعی از استادان علوم تربیتی و روانشناسی در خصوص وقایع اخیر در بیانیهای نوشتند: سیاستگذاران فرهنگی جامعه، تصور روشنی از فاصله نسلی، به منزله یک ضرورت اساسی از حیات بشری، نداشتهاند و گمانشان بر این بوده که نسل جدید باید تکراری از نسل پیشین باشد.
بیش از بیست روز از شروع اعتراضها به مرگ دلخراش مهسا امینی در ایران میگذرد و حالا دامنه اعتراضات به مدارس و دانشگاهها نیز رسیده است. در این میان بسیاری از کارشناسهای سیاسی، اجتماعی تداوم برخورد با اعتراضات توسط نیروهای امنیتی را به مثابه هیزم در آتش انداختن میدانند. آنها بر این باورند که حاکمیت طبق قانون اساسی باید مجوز اعتراض قانونی در محل مشخصی را بدهد و دولت به درخواست و مطالبه معترضان گوش دهد وگرنه گسترش آتش اعتراضات دامن جامعه را فرا میگیرد. در همین راستا به تازگی جمعی از استادان علوم تربیتی و روانشناسی نیز در خصوص وقایع اخیر بیانیهای صادر کردند.
در این بیانیه آمده است: «آنچه بر مهسا امینی گذشت، اکنون به نقطه عطفی در جامعه ما تبدیل شده است؛ نقطه عطفی که باید در آن به تأمل نشست و درباره راه و رسمی که تاکنون برای دگرگونی فرهنگی و دینی جامعه به کار گرفته شده، به دیده انتقاد نگریست. تحلیل بیرونی رخدادهای جاری از منظر ترفندهای دشمن، یکی از زاویههای دید است و به جای خود ضروری، اما نمیتوان و نباید آن را به منظر مسلط و واحد برای درک این رخدادها تبدیل کرد و همه معترضان را با عنوان اغتشاشگر از پیش راند. طبیعی است که منجنیق دشمن، همواره پارههای آتش در دیار ما بیفکند، اما اگر ما هیمهای در درون مهیا نکرده باشیم، آن آتش برنخواهد افروخت. لازم است به تحلیل درونی نیز روی آوریم و ببینیم چه نقصانهایی در هدفگذاری و شیوههای اجرایی دگرگونی فرهنگی و دینی جامعه وجود داشته است. در تحلیلی اولیه، نقصانها را میتوان از این قرار دانست:
۱- فقدان تصور روشن سیاستگذاران فرهنگی جامعه از فاصله نسلی: سیاستگذاران فرهنگی جامعه، تصور روشنی از فاصله نسلی، به منزله یک ضرورت اساسی از حیات بشری، نداشتهاند و گمانشان بر این بوده که نسل جدید باید تکراری از نسل پیشین باشد. در حالی که کودکان هر نسلی، متعلق به زمان دیگری، متفاوت از زمان نسل پیشینند. کوشش برای نسخهبرداری از نسل پیشین، نقیصهای در هدفگذاری بوده است؛
۲- استفاده از شیوههای ناکارآمد تحمیل و تنبیه: در عرصه روشها و شیوههای اجرایی نیز شاهد آن بودهایم که تحمیل و تنبیه، همچون اساسیترین شیوه تحول و تربیت به کار گرفته شده است. در حالی که از منظر دانش روانشناسی و تربیت، بطلان این شیوهها محرز است. تاراندن نیروهای اجتماعی به بیرون از مرزها، چنان که سوگمندانه پیوسته شاهد آنیم، یکی از نتایج اعمال این شیوه ناصواب است. اما نتیجه مهیبتر آن در نسل نو و در فرزندان دهه هشتادی قابل مشاهده است. تحمیل و تنبیه، این نسل آشنا با فرهنگ جهانی را به سوی مقاومت و انکار تمامعیار میراند و آنان را تشنه «آزادی از» قید و بندها میکند.
اما این وجه از آزادی، زمینه مبتلا شدن به استبدادها و اسارتهای بعدی و بعدی را فراهم خواهد کرد. تا زمانی که نسل جدید، قابلیتهای درونی در جهت «آزادی برای» وجهی مطلوب از زندگی را نیابد، آزادی تنها مقدمهای برای نقض خود آن خواهد بود. بر سیاستگذاران فرهنگی جامعه است که از خرد فرهنگی، روانشناختی و تربیتی متخصصان دانشگاهی بهره بگیرند و در پرتو دانش و حکمت آنان تدبیر امور کنند. گامهای این بهرهوری را میتوان بدین قرار دانست:
۱- نقد سیاستهای گذشته: نخستین گام این بهرهوری نقد و بررسی سیاستهایی است که تاکنون به کار گرفته شده است. چشم بستن به اشکالات گذشته و اصرار ورزیدن در اعمال هدفها و شیوههای ناصواب، جز به تنزل روزافزون فرهنگی و دینی جامعه منجر نخواهد شد.
۲- بازطراحی هدفها و شیوهها: گام دوم، طراحی هدفها و شیوههای نوین و متناسب با فضای جامعه و به ویژه فضای فکری نسل نو است.
برداشتن این گامها بدون تعامل اندیشمندان با فضاهای مذکور نیز ممکن نخواهد بود. رابطه نسلها، در حالت مطلوب، همچون حلقههای زنجیر درهم تنیده است؛ نه همچون حلقههای مجزایی که تکرار هم باشند و بر روی هم چیده شوند و نه همچون حلقههایی گسیخته از هم و پراکنده در فضا. همت و شجاعت ایجاد تغییر و دگرگونی در سیاستها و شیوهها، مطلوب فوری جامعه ماست. در این راستا، آزادی فوری دانشجویان بازداشتی میتواند طلیعه این تغییر باشد. متفکران و اندیشمندان علوم انسانی مختلف، آمادگی برای مساعدت در این امر را دارند و منتظر آنند که سیاستگذاران بر این ضرورت عاجل اعتراف و برای رفع آن اقدام کنند.»
برداشتن این گامها بدون تعامل اندیشمندان با فضاهای مذکور نیز ممکن نخواهد بود. رابطه نسلها، در حالت مطلوب، همچون حلقههای زنجیر درهم تنیده است
دهه هشتادیها زور را نمیپذیرند
دکتر عزیزالله تاجیک اسمعیلی، روانشناس و استاد دانشگاه خوارزمی که یکی از امضاکنندگان این بیانیه است، گفت: موضوعاتی در جامعه وجود دارد که با توجه به سنتها و هنجارها شکل میگیرد. معمولا سنتها و هنجارها به مرور زمان در جامعه دارای ارزش میشوند. برخی بر این عقیدهاند که ارزشها ذاتی هستند اما در اصل اینگونه نیست، بلکه یک باور اجتماعی است. طبیعتا با روی کار آمدن نسل جوان تعدادی در صدد تغییر ارزشها و هنجارهای جامعه خواهند بود. اما همیشه در برابر تغییر ارزشها مقاومت میکند، زیرا بر این باور است که هر تغییری به معنای انحراف است. بنابراین وقتی هر تغییری انحراف تلقی شود، منجر به اعتراضات میشود.
وی افزود: براساس نظریه روانشناسی و قرآنی انسان ذاتا به سمت نیکی گرایش دارد. اگر ما در این خصوص به نسلها اعتماد داشته باشیم، دیگر نیازی به تحت فشار قرار دادن انسانها در جامعه نیست. انسانها باید آزاد باشند، آنها راه خوبی را به درستی پیدا میکنند. اما اگر حاکمیت؛ اداره کشور را از منطق و روش فشار پیش ببرد، جامعه دچار مشکل میشود و در اصل حاکمیت جامعه را دچار مشکل میکند. این در حالی است که حاکمیت به جای پذیرفتن اشتباهاتش بر این باور است که عواملی جامعه را دچار انحراف و تشویش میکنند. در هر صورت حاکمیت باید بداند که با نسل جدید با زبان ملایم و به روزتری سخن بگوید.
ضمن اینکه روشهای سخن گفتن با نسل پیشین برای جوانان دهه هشتادی پاسخگو نیست. پس دیدگاه حاکمیت باید در این باره تغییر کند چراکه این جوانان زیر بار زور نمیروند. حضرت علی(ع) نیز فرمایشی در این خصوص دارد. ایشان فرمودند:«فرزند زمان خویشتن باش.» یعنی هر نسلی مقتضی شرایط زندگی، استعداد، تحصیل و تفکراش با نسل پیشنین متفاوت است. بنابراین تحول اجتماعی باید به گونهای باشد که این تفاوتها را در خود هضم کند؛ همچنین برای جامعه راه رشد و تعالی را باز کند. نه اینکه یکسری باورها را با زور به خورد همه اقشار جامعه داد.
استاد دانشگاه خوارزمی با تاکید بر تغییر شیوه اجرایی حاکمیت با اکثریت جامعه بیان کرد: در هر جامعهای مبنا باید دیدگاه و مطالبات اکثریت باشد، نه اقلیت. هر انسانی دارای حقوق ذاتی و اساسی است، ولی مهمترین حق انسانها، حق حاکمیت بر جسم و روانش است. با استناد به آیات قرآنی هم در مییابیم که خدا انسانها را دارای قدرت و اختیار تفکر آزاد آفریده است. در نتیجه باورهای اجتماعی آیات قرآنی نیست که غیرقابل تغییر نباشد. باورهای اجتماعی به مرور زمان و با بروز نسلهای جدید قابل تغییر است. این در حالی است که هنوز حق اساسی مردم رعایت نمیشود. مردم درک درستی از وقایع اجتماعی و سیاسی ایران داشته و مطالبات به حقی دارند.
او ادامه داد: متاسفانه وقتی اعتراضاتی در جامعه شکل میگیرد، گرگهای زیادی بر جریانات موجسواری میکنند و هزار فتنه ایجاد میکنند. اما اگر حاکمیت تضمینهایی برای تغییر در روشهای اجرایی اعمال کند تا مردم به آرامش و آسایش مطلوبی برسند، وضعیت بدتر نمیشود. دولت باید در چنین شرایطی شاخصهای احساس عدالت اجتماعی، همدلی، برابری، قدرت مشارکت در تصمیمگیری زندگی فردی و اجتماعی را بازبینی و اعلام کند. تمام این شاخصها از حد استاندارد بسیار کمتر است و چنین امری برای هر جامعهای نگرانکننده است.
تاجیک اسمعیلی با اشاره به عواقب ادامه فشار حاکمیت به معترضان اظهار کرد: متاسفانه مهمترین عواقب ادامه این روند، پرداخت هزینههای گزاف از سوی جامعه است. مردم باید بدانند که هیچ فردی از بیرون مرزها دلش به حال ما نمیسوزد. افرادی که خارج از مرزها اشک تمساح میریزند به دنبال غارت منافع و منابع ایران هستند. البته این امر ریشه تاریخی دارد چراکه ما در منطقهای استراتژیکی قرار داریم، بنابراین حاکمیت در این اوضاع باید به نفع مردم عقبنشینی کند. حاکمیت به جای اینکه به هر منتقدی انگ سیاسی بزند، باید به تحلیلهای کارشناسها گوش دل بسپارد. اگر حاکمیت به نصیحتهای روانشناسها، جامعهشناسها و نخبگان کشور گوش ندهد، جامعه دچار فروپاشی میشود.
وی افزود: این روزها برخی افراد، دولت را برای سرکوب معترضان تشویق میکنند. این در حالی است که یک فرد عادل اطرافیانش را از افراد منتقد انتخاب میکند. زیرا برخی تعریف و تمجیدها منجر به شهوت معنوی برای مسوولان میشود. این در حالی است که جایگاه هیچ فردی از امام علی(ع) بالاتر نیست. حال آنکه حضرت علی(ع) به مالک اشتر میفرمایند: «هرگاه مردم خواستار اعتراضی شدند، نظامیان را مرخص کنید تا مبادا مردم برای بیان اعتراضشان از ترس دارای لکنت زبانی شوند.» بنابراین بیان اعتراض و مطالبه جزو حقوق ذاتی و اساسی مردم هر جامعهای است. چهبسا این حق در قانون اساسی نیز پیشبینی شده است.
بنابراین وقتی حاکمیت به فطرت پاک انسانها باور داشته باشند، با تغییر سازوکارها احساس مشارکت و احساس مسوولیت در میان جامعه بیش از همیشه میشود. البته اخیرا برخی مردم را از تجزیهطلبی میترسانند. این در حالی است که هیچگاه خواسته معترضان چنین موضوعاتی نبوده و نیست. مردم به دنبال اتحاد و همبستگی هستند و دولت باید زمنیه آن را محیا کند تا بار دیگر آرامش به جامعه بازگردد.
چه حرف های منطقی و درستی ولی کو گوش شنوا
من شدیدن تخریب اموال عمومی و خصوصی رو محکوم میکنم اما دو سوال مهم 1- چرا یک حاکمیت از چن اپلیکیشن و سایت و برنامه کامپیوتری میترسه !؟ مگر خودش رو قدرت برتر منطقه نمیدونه 2-مردم چه وقت کی کجا چجوری اعتراض و انتقاد و مخالفت خودشون رو با هر چیزی حتی با مسئولین مملکتی اعلام کنن و نظراتشون هم اجرایی بشود !؟ مخالف بودن جرمه مگر ؟
مردم به دنبال عدالت هستند از هر نوعش ، مردم به دنبال رفاه اقتصادی هستند و برابری حقوق و درامد، مردم به دنبال شایسته سالاری هستند مردم دیگه از انواع و اقسام سهمیه ها برای افراد خاص خسته شده اند مردم عدالت آموزشی میخواهند مردم از دستبوسی خسته شده اند مردم حکومت به واقع جمهوری میخواهند مردم عدالت میخواهند.
سركوب،،،،، وبعد هم جوان هاي سرخورده آلت دست بيگانگان
حرام خور ی گوش را سنگین می کنه
چقدر خوب و منطقی تحلیل کردند ای کاش مسوولین به خاطر ایران عزیز و ملت شریف ورنجدیده به این نصایح ارزشمند گوش کنند به امید خدا
شمامثلا"استاد دانشگاه ها!!!! جوری حرف میزنید که خود به مثابه هیزم آوردن برای شعله ور شدن آتش است فوت یک دختر خانم هم مثل فوت بقیه است که هر کس به علتی می میرد شما اول ثابت کن چگونه مردن او را بعد مرگ دلخراش بنام،بله مشکلات زیاد است دولتمردان هم هیچ شنوایی ندارند،دزدی،رانت،اختلاص،تبعیض،ابر تورم ،ناامیدی جوانان برای پیدا کردن کاردراین چند دهه بخصوص دولت فعلی که دیگر دیوانه کننده شده است ،ولی شما یک جوری از فوت دختر جوان صحبت نکن که اینطور استنباط شودکه بقیه کسانی که به بهانه فوت آن دختر بیگناه داغشان در دل خانوادهای شان گذاشته شد مهم نیستند،آنها هم پدر وهم مادر وزن وفرزند داشته اند،پس برای خود شیرینی حرف های نا سنجیده نزنید وبه روز قیامت هم فکر کنید که از آثار این کلمات وآسیبهای مالی وجانی آن از شما سوال میشود
متاسفانه مسئولان بلندپایه ما با داشتن مشاوران و دور وبریهای چاپلوس ونادان همه اعتراضات را توطئه دشمن میخوانندومثل کیک سرشونو کردن زیر برف ومیخوان از حقیقت دور باشن یعنی در واقع دچار سفسطه شدن ولی بدانند با ادامه این سیاستها مملکت را با خاک مساوی خواهند کرد و آتش افروخته شده خشک وتر نمیشناسد.راهکار اینه که رابطه خودتونو با دنیا اصلاح وخواسته های آرمانی خود را اصلاح و به معیشت ومنافع ملت بیاندیشیدواینکه تو مجلس ومحافل برای مسدود کردن فضای مجازی وحجاب اجباری برنامه ریزی نکنید که با توجه به مشکلات سنگینی که ملت داره این خودش سوهان روی مغزه وخودبه خود باعث ایجاد تنش خواهد شد . آقایون خواص بدانید بفهمید علاج کوتا ه مدت این اعتراضات فقط وفقط همینه
معترصین مردم خسته از بیکاری وتورم وگرانی هستندکه میبینند ثروت کشور به دست عده ای مسئول اختلاس ودزدی ویابه کشورهای دیگر اهدا میشود.وبا سرکوب و تهمت سرکوب میشوند
معترض؟ معترضی دیده نمی شود بلکه مزدور هستند
حرف شما درست است اما حاکمیت فقط به دنبال آرمان های خیالی خودشان است حتی به قیمت نابودی ایران و ایرانی .شاید با سرکوب چند سال بیشتر حکومت کنند اما این فشار در جایی رها خواهد شد و مثل سیل همه را با خودش خواهد برد
نظام باید دست از لجبازی برداره باید حجاب و ازاد کنه وگرنه اینجریانات در اینده بسیار قوی تر و بدتر رخ میده و باعث خون و خونریزی و شلوغیای دردسر ساز میشه
تو دیگر چقدر شوتی
هیچی شعر سلام فرمانده رو هروز صبح ناشتا نیم ساعت قبل از صبحانه باصدای بلند بخونید درست میشه
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
به مردم عبوری و خودروهایی که خردسال و کودک هست ساچمه نزنید .......
شیشه اتومبیل های عبوری و مغازه ها رو میشکنند و کارهای هنجار شکنانه تا ساختار مطالبات و اعتراضات مردم رو زیر سوال ببرند ......
اینها ادامه حکومت معاویه و امر و عاص را میدهند .......
اگر گوش گوش تو وناله ناله من آنچه به جایی نرسد فریاد است!!!!!!!!وقتی که کسی احساس خود برتری داشته باشد،خودشرا حق ودیگران را باطل بداند،همه ،آنچه را که او می گوید ودوست دارد ومی پسندد بدون چون و چرا بپذیرند دیگر حرف و حدیث از نرمش و اصلاح و تغییر و......معنا و مفهوم ندارد
این حکومت فکر میکند با هر روز از انقلاب ۵۷ گفتن و هر روز از جنگ با عراق گفتن و هی دژمن دژمن گفتن این جوانان مثل پدرانشان خواهند اندیشید که خیالی باطل است .
حکومت در برابر جوانان غیر مسلح ، اعلام پیروزی کرده است.ولی همه به این باور رسیده اند که این سیستم بایستی بصورت دوستانه و با ارامش تغییر بنیادی کند با همه پرسی. از چه می ترسد حکومت. اگه اکثریت با وی باشند مخافان هم دیگه سکوت خواهند کرد و سیستم فعلی به کارش ادامه خواهد داد ولی اگه حکومت باز هم صدای مردم را نشنود ان وقت دیگه مردم هم تکلیف خود را خواهند شناخت.
حکومت از دست دادن قدرت وثروت ومسدود شدن راههای غارت می ترسد وگرنه هراحمقی می داندبین اسلام این جماعت وحقیقت اسلام محمدی میلیونها سال نوری فاصله است !
کدام کارشان عقلانی بوده این جماعت...اصلن عقل ودانش کجای نظام تصمیم گیری دراین کشور است...حماقت پشت حماقت پشت حماقت
حاکمیت باورش شده بدون مردم قدرت خواهد داشت به همین خاطر است که اینطور عمل میکند در صورتی که اشتباه میکند ودر دراز مدت جواب نمیگیرد و باید یا خود را اصلاح کند ویا مردم اصلاحشان میکنند البته شاید کمی طول بکشد ولی تاریخ ملت ما شاهد این حرف است.
علی ع فرمود مردم ستون دینند !مردم گنجهایی چون طلا ونقره اند !ای مالک با مردم ازدر مهر ورفآت درای ! از خطاهایشان در گذر ! ای مالک جامعه ای که دران ضعیفترین مردم نتواند بدون لکنت حق خویش را از صاحبان قدرت طلب کند ان جامعه پاک ومطهر نیست وپاک ومطهری در ان جامعه یافت نشود ! پیامبر ص فرمود به مردم ستم نمی کند مگر حرامزاده یا کسی که رگی از حرام در وجودش باشد ! ان که مردم را به چیزی نمی گیرد پیرو معاویه است نه علی چون معاویه بود که مردم را گوسفندان خدا می دانست ! قران می گوید فرعون قومش را خوار می کرد تا برانان تسلط یابد !
اساتید گرامی؛
فقط یک سوال؟؟؟
اسم اینا، معترضه یا آنارشیست؟
اسم اینا، معترضه یا هرج و مرج طلب؟
اسم اینا معترضه یا اراذل و اوباش؟
اسم اینا معترضه یا بیشرف، یا بی وجود، یا بی هویت، یا مزدور یا....
نوشیدن بیست لیتری زهر
دایگان خائنی که بنفع پلید ترین دشمنان وطن خود را دلسوز تر از مادر معرفی می کنند!!!
---
بی دفاع رها کردن همسایگانی که برای حفظ آرمانهای صدها هزار شهید از مردمی که انقلاب اسلامی ملت ایران را با خونهای پاک خود به پیروزی رساندن و در مقابل توطئه های نژاد پرست ترین رژیم جعلی صهیونیست و حامیان این رژیم که جنایتکار ترین قدرتهای ددمنش تاریخ جهان اند ؛ جوان مردانه با قدر شناسی قد علم کرده اند و از خود و فرزندان عزیز و امنیت کشور خویش برای حفاظت از این آرمانها و خونهای پاک عزیز ترین فرزندان ایران سپر پلا بلا ساخته اند ؛ پلید ترین نامردی و خود خواهی بنفع صهیونیسم و آمریکا و غرب همیشه جنایتکاراست و ملت عزتمند و شریف و آزاده ی ایران و جهان این نامردی خیانت بار رسوا را نخواهند بخشید .
افراد و گروه هایی که شعار مرموز نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را بنفع صهیونیسم و استعمار آمریکا و غرب همیشه جنایتکار سر می دهند ، بجز خیانت و جاسوسی و جنایت و آدم کشی در حق وطن و ملت آزاده ی خویش بنفع این ابر جنایتکاران ؛ چه بازده دیگری در رزومه ی عمر ننگین خود دارند که با این شعار رسوا خود را دایه دلسوز تر از مادر ملت شریف ایران معرفی می کنند؟؟؟!!!
اینها همان مزد بگیران خائنی هستند که در ردای مزورانه ای بنام مجاهدین خلق با نقشه های جنایتکارانه ی ضد بشری صهیونیسم و سازمان جاسوسی آمریکا و سایر قدرتهای ابر جنایتکار تاریخ و در کنار صدام خون آشام در طول 8 سال جنگ تحمیلی خون پاک صدها هزار عزیز ترین فرزندان ایران را ریختند و هنوز به خیانتها و جنایتهای ضد بشری خود بنفع این ابر جنایتکاران رسوای تاریخ با نهایت بی شرمی و پلیدی آشکار ادامه می دهند .
اعتراضات ملي به گرانیهای روز افزون بی رحمانه و به سقوط مصنوعی ارزش پول ملی به ته دره با وجود ثروتهای طبیعی ارزش بی شمار
نوش دارو پس از مرگ سهراب پشیزی ارزش ندارد
---
اعتراضات منطقی اکثریت ملت به گرانیهای روز افزون جانگاه در اثر به حضیض افکندن ارزش پول ملی بد تر از فقیر ترین کشورهای جهان با وجود ثروتهای کلان بی شمار طبیعی در کشور بنفع دلار آمریکا و به فلاکت کشاندن زندگی و معیشت اکثریت خانوادهای بی بضاعت که بیش از 80 در صد جمعیت مردمی کشور را تشکیل می دهند ، بدون روی آوردن به خشونت ؛ حق مسلم مردم است که می باید بنفع آن مدافع جدی صادقی در دولت برای احقاق این حق طبیعی و چاره جویی علمی عدالت محور برای آن وجود داشته باشد.
متاسقانه دولت بر ادامه ی این وضعیت فاجعه آفرین بی هیچ پاسخگویی عالمانه ی منطقی اصرار می ورزد و وطن و ملت و امنیت کشور و نظام را به پای آسیبهای جبران ناپذیر مالی و اجتماعی و امنیتی این وضعیت قربانی می کند .