یادداشتهای محمدعلی فروغی، یکشنبه ۹ فروردین ۱۲۹۸:
تماشای رقص زنها و مردها کردم، حقیقتا این آداب فرنگیها را نمیپسندم
شب بعد از شام در سالون مهمانخانه تماشای رقص زنها و مردها کردم و حقیقتا این آداب فرنگیها را نمیپسندم. وقت خواب یاد طهران و زن و فرزند کردم.
در نوامبر ۱۹۱۸ قرارداد متارکه جنگ بین متفقین و آلمان و اندکی بعد متحدانش امضا میشود. متفقینِ پیروزشده، طبعا شرایط خود را به متحدین تحمیل میکردند. کنفرانس ورسای که برای جامعه بینالملل از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، در ژانویه ۱۹۱۹ آغاز میشود و با اینکه قرار نیست دول بیطرف در کنفرانس صلح نقشی داشته باشند. ایران به واسطه خسارات بسیاری که در جنگ دیده خود را با سایر دول بیطرف یکسان نمیپندارد... از همین رو در دسامبر ۱۹۱۸، هنگامی که دومین کابینه وثوقالدوله بر سر کار است، هیاتی به سرپرستی علیقلیخان انصاری (مشاورالممالک)، وزیر خارجه وقت، عازم پاریس میشود تا خواستههای ملی ایرانیان را در جامعه بینالملل مطرح سازد. اعضای دیگر این هیات عبارتاند از: محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) رئیس دیوان عالی تمیز، سید ابوالقاسمخان انتظامالملک (عمید) رئیس کابینه وزارت خارجه، میرزا حسین خان معینالوزرا (علاء) وزیر سابق فواید عامه و تجارت، آدولف پرنی مستشار وزارت عدلیه و عبدالحسین مسعود انصاری پسر مشاورالممالک (به سمت منشی مخصوص هیات).
آنچه در پی میخوانید خاطرات روزنوشت محمدعلی فروغی، یکشنبه ۹ فروردین ۱۲۹۸، است:
امروز تمام کارم منحصر بود به تهیه کار فردا و مشق آن. بعدازظهر ابوالقاسمخان، شاگرد مدرسه فلاحت، آمد و چهارصد فرانک ماهانه ماه مارس را از مشاور برای او گرفتم. حقیقتا مشاور در این فقره خیلی با نجابت رفتار کرد. کمکم از جهت بلندنظری او دارم به او محبت پیدا میکنم. خیلی دست و دلش باز است. اگر قدری بیشتر اهل کار و فکر و سودا بود خیلی خوب آدمی بود.
عصر به توئیلری گردش رفتم و مشق بیان کردم. شب بعد از شام در سالون مهمانخانه تماشای رقص زنها و مردها کردم و حقیقتا این آداب فرنگیها را نمیپسندم. وقت خواب یاد طهران و زن و فرزند کردم. گریستم و زمزمه کردم: «ز تو دور اوفتادم...» «دانی که چیست دولت...» آیا دوباره نعمت دیدار عزیزانم با صحت و سلامت همه دست میدهد؟
منبع: انتخاب
38