شش شخصيت معروف جهان که از شکست به موفقيت رسيدند
قصه آدمهایى که يک شبه به موفقيت ميرسند، قصههای جذابی هستند اما داستان واقعی موفقيت چيز ديگريست. به اين شش مثال نگاه کنيد تا ديد شما نسبت به موفقيت و شکست عوض شود.
۱- جی. کی. رولينگ
نويسنده مجموعه رمان هاي هری پاتر نويسندهای که به معرفی نياز ندارد و امروزه از ملکه انگلستان هم ثروتمندتر است. رولينگ در حالی اولين رمان هری پاتر را با ماشين تحرير مينوشت که به تازگي طلاق گرفته بود، آهی در بساط نداشت و مجبور بود فرزندش را به تنهايی بزرگ کند. دوازده ويراستار داستانِ او را رد کردند، تا اينکه يک ويراستار مهربان دستنوشته او را قبول کرد و البته به او توصيه کرد به دنبال کار ديگری باشد؛ چرا که کتابهای کودکان، چندان فروش خوبي ندارند.
۲- والت ديزنی
بنيانگذار ديزنی قبل از آنکه بتواند کسی را براي سرمايهگذاری روی پروژه «دنيای ديزنی» متقاعد کند، ۳۰۲ بار پيشنهادش رد شده بود. شايد باور نکنيد که والت از کار قبلیاش، به علتِ فقدان تخيل کافی اخراج شده بود! او اکنون و برای هميشه، یکی از بزرگترين هنرمندان جهان است.
۳- آلبرت انيشتن
فيزيکدان و برنده جايزه نوبل تا چهار سالگی اصلاً صحبت نمیکرد و از آنجايی که تا هفت سالگی حتی يک کلمه هم نمیخواند، مشکوک به معلوليت ذهنی بود.
۴ - استيون اسپيلبرگ
او ميخواست فیلمسازی را ياد بگيرد. بنابراين برای دانشگاه فيلم کاليفرنيای جنوبی درخواست فرستاد و البته رد شد. آنهم دوبار! آيا اين مسئله او را متوقف کرد؟ هرگز. برای يک مدرسه فیلمسازی ديگر درخواست فرستاد و حالا شما میتوانيد موفقيتش را ببينيد.
۵- گروه بيتلز
گروه پرآوازه موسیقی نامه ردی که آنها از يک تهيهکننده دريافت کردند، به اندازهی خود گروه معروف شد. در آن نامه نوشته شده بود: «بيتلز، آيندهاي در دنیای موسیقی ندارد.» اما نااميد نشدند تاريخ موسيقي را به دو قسمت تبديل کردند: قبل از بيتلز و بعد از بيتلز!
۶- مايکل جردن
بسکتباليست اسطوره ای در تيمِ بسکتبالِ دبيرستان قبولش نکردند. او ادامه داد و بعدا بهترين و معروفترين بازيکن بسکتبال همه اعصار شود.
24