اکونومیست پیش‌بینی کرد

آینده بازی قدرت بین آمریکا و چین

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مانع موجود در سر راه چین برای رقابت با آمریکا، حزب کمونیست چین است.

آینده بازی قدرت بین آمریکا و چین

مینکسین پی، محقق و مدرس دانشگاه کالیفرنیا در یادداشتی که به عنوان بخشی از پرونده پژوهشی نشریه اکونومیست درباره تحلیل‌ها و ارزیابی‌های اندیشمندان جهانی از آینده رقابت چین و آمریکا و البته بررسی نیروهای شکل‌دهنده جایگاه جهانی این کشورها منتشر شده، نوشته که به رغم این که سرعت و شتاب رشد و پیشرفت چین دست‌کم برای آمریکایی‌ها نگران‌کننده به نظر می‌رسد، این کشور، اما، در نهایت در رقابت با آمریکا پیروز نخواهد شد.

به عقیده مینکسین پی، این موضوع که چرا چین در نهایت موفق به سبقت از ایالات متحده نخواهد شد، یک سری توضیحات ساده، ولی در عین حال پیچیده دارد- که باعث می‌شود چین به‌رغم رشد سریع خود، در استمرار و تداوم این روند با موانع و چالش‌های بزرگی روبرو باشد- که این اندیشمند سیاسی از میان آن‌ها به موارد معدودی، از جمله «پیر شدن جمعیت چین» و البته «رژیم استبدادی و خفه‌کننده حاکم بر این کشور» اشاره کرده است.

این یادداشت با اشاره به «خروج آشفته و ناگهانی آمریکا از افغانستان» آغاز می‌شود- که از نگاه رهبران چینی می‌تواند یک‌بار دیگر «کاهش قدرت و نزول جایگاه جهانی آمریکا» را اثبات کند. با این حال اکونومیست بر این باور است که «خوشحالی چینی‌ها از این سقوط و نزول موقتی و کوتاه‌مدت خواهد بود». چرا که سیاستمداران واقع‌گرای چینی می‌دانند که «ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری جو بایدن تلاش و تمرکز خود را معطوف به حفظ جایگاه و برتری جهانی خود کرده- و این می‌تواند خطرناک باشد».

نویسنده اکونومیست رقابت استراتژیک آمریکا و چین را «بیش از یک تقابل ایدئولوژیک، درگیری یک قدرت هژمونیک و رقیبش» می‌داند- که «در پایان، چین با تمام تلاش‌هایش برای کاهش فاصله‌اش با آمریکا، در نهایت موفق به سبقت از این کشور نخواهد شد». فرجامی که به رغم دلگرم‌کننده بودنش برای برخی از مقامات واشنگتن، اما، با توجه به این واقعیت که چین- به خصوص اگر به برابری نزدیک شده باشد- یک دشمن ژئوپلیتیک بسیار وحشتناک خواهد بود، خواب از سر خیلی‌ها می‌تواند برباید.

استراتژی آمریکا برای جلوگیری از صعود و قدرت‌گیری چین نوعی جنگ اقتصادی و تجاری با هدف تغییر و جایگزینی زنجیره‌های عرضه محصولات از چین به نقاط دیگر جهان است؛ و البته یک جنگ تکنولوژیک برای بستن مسیر جریان دانش و فناوری‌های مهم به چین. یک استراتژی کارامد- که کارآیی‌اش را در فلج شدن هوآوی، غول مخابراتی چین و پیشتاز فناوری ۵G بر اثر تحریم‌های آمریکا دیدیم. این استراتژی که تاکنون کارامدی خود را به اثبات رسانده، تنها یک ایراد عمده دارد- و آن این‌که تحریم‌ها شاید بتوانند پیشرفت چین را کند کنند، اما آن را متوقف نمی‌کنند.

چین در دهه آینده نیز از رشد اقتصادی نسبتاً بالایی برخوردار خواهد بود. تولید ناخالص داخلی این کشور نیز تقریباً ۷۰ درصد تولید ناخالص آمریکاست- که البته قدرت خرید بیشتر چینی‌ها این کاستی را جبران می‌کند. با این حال، درآمد سرانه چین کمی بیشتر از ۱۰،۰۰۰ دلار در سال است، که تقریباً یک ششم استاندارد زندگی آمریکایی‌ها می‌تواند باشد. این یعنی چین به دلیل بازار داخلی بزرگ، بخش خصوصی پویا و طیف گسترده کارگرانش فضای خوب و مناسبی برای رشد دارد.

آمریکا کشوری است که چهار برابر ثروتمندترین دشمن ژئوپلیتیک خود توان مالی دارد، که این نیز به این معناست که این کشور پول بیشتری برای سرمایه‌گذاری در نیروهای نظامی و تحقیق و توسعه خواهد داشت

چین هم‌چنین در سال‌های اخیر به‌رغم سختگیری‌های آمریکا رشد و پیشرفت چشمگیری در بخش فناوری داشته. این پیشرفت به نوعی می‌تواند وفای عهد پکن باشد- که مدت‌ها پیش وعده داده بود برای کاهش آسیب‌پذیری خود به یک سرمایه‌گذاری هنگفت در زمینه علم و فنآوری دست بزند. البته بلندپروازی‌های رئیس‌جمهور چین برای خودکفایی در زمینه فنآوری بعید است به نتیجه برسد. اما با این حال بی‌شمار دانشمند آموزش‌دیده، صدها هزار مهندسین بااستعداد و البته میلیاردها دلار سرمایه (که قرار است در ده سال آینده هزینه تحقیق و توسعه شود) قابلیت‌های چین در زمینه فنآوری را بیشتر خواهد کرد.

درباره جایگاه جهانی آمریکا و چین بر اساس دستاوردهای اقتصادی و اعداد و ارقام مالی، باید به این موضوع نیز اشاره کرد که حتی اگر چین با توجه به رشد سالانه ۴.۷۵ درصدی تولید ناخالص ملی‌اش در قیاس با رشد ۲ درصدی آمریکا (و با فرض ادامه این روند) بتواند تا پانزده سال آینده از آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین بازار اقتصاد جهان پیشی بگیرد، اما باز هم سرانه تولید آن به ازای هر نفر هم‌چنان یک چهارم درآمد آمریکا خواهد بود. این یعنی آمریکا کشوری است که چهار برابر ثروتمندترین دشمن ژئوپلیتیک خود توان مالی دارد، که این نیز به این معناست که این کشور پول بیشتری برای سرمایه‌گذاری در نیروهای نظامی و تحقیق و توسعه خواهد داشت. این دلیل دیگری است برای اثبات این فرض- که رهبران آمریکا اگر حداقل اراده و وحدت سیاسی لازم را داشته باشند، وسیله جلو ماندن در بازی را به راحتی به دست خواهند آورد.

علاوه بر این چین در قیاس با آمریکا دارد با سرعت بیشتری پیر می‌شود. طبق پیش‌بینی سازمان ملل متحد میانگین سنی چین در سال ۲۰۴۰ در حدود ۴۶.۳ سال خواهد بود. این در حالی است که میانگین سنی آمریکا در آن زمان ۴۱.۶ سال خواهد بود. در واقع به دلیل افزایش میانگین سنی چین انتظار می‌رود که رشد اقتصادی این کشور در دهه ۲۰۳۰ به میزان قابل توجهی کندتر از حال حاضر شود.

در دیگر حیطه‌های قدرت نیز جایگاه آمریکا غیرقابل دسترس خواهد بود. این کشور در حال حاضر بهترین دانشگاه‌های تحقیقاتی جهان، نوآورترین شرکت‌های فناوری و کارآمدترین بازارهای مالی را دارد، و طبق روند جهانی موجود حداقل در میان‌مدت نیز این جایگاه مورد خدشه قرار نخواهد گرفت.

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مانع موجود در سر راه چین برای رقابت با آمریکا، اما، حزب کمونیست چین است. حزب مسلط چین، که به نحو طعنه‌آمیزی هم مشتاق رسیدن به آمریکا و سبقت گرفتن از این کشور است و هم این که خود بزرگ‌ترین مانع چین در رقابت با آمریکاست. در واقع حزب کمونیست چین به واسطه ترس وجودی و اگزیستانسیالیستی‌اش از این که مبادا کنترل اوضاع را از دست بدهد، کنترل تنگاتنگی بر همه چیز از جمله اقتصاد اعمال می‌کند و همین هم باعث کاهش کارآیی همه‌چیز از جمله اقتصاد می‌شود.

اگر متحدین و شرکای آمریکا و چین به عنوان دو رقیب بزرگ دنیای امروز را نیز یکی از فاکتورهای تعیین‌کننده جایگاه جهانی این دو کشور به شمار آوریم، باید گفت که با توجه به قابلیت‌های متحدان آمریکا، و این حقیقت که چین در دنیا عملا هیچ متحد واقعی ندارد، توازن قوا بیشتر به نفع آمریکا متمایل می‌شود. در واقع در شرایطی که چین عملا هیچ متحد واقعی ندارد، آمریکا در این زمینه از نعمات بسیاری برخوردار است. و در حالی که ایالات متحده هیچ رقیب بزرگی نیز در منطقه خود ندارد، چین اما در همسایگی خود باید با چندین دشمن قدرتمند از جمله هند و ژاپن مقابله و مبارزه کند.

منبع: شفقنا

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها