نقشه شیطانی نظافتچی برج الهیه برای دختر ۲۲ سال

هیچ شناختی از نظافتچی ساختمان محل سکونت مان نداشتم، فقط می دانستم گاهی برای نظافت مجتمع مسکونی می آید تا این که آن حادثه وحشتناک رخ داد

نقشه شیطانی نظافتچی برج الهیه برای دختر ۲۲ سال

این ها بخشی از اظهارات دختر 22 ساله ای است که به همراه مادرش وارد کلانتری الهیه مشهد شد.

دختر جوان که هنوز از شدت ترس بر خود می لرزید، با دستور سرهنگ توفیق حاجی زاده، رئیس کلانتری الهیه به دایره مددکاری اجتماعی هدایت شد.

این دختر جوان وقتی با صحبت های مشاور کلانتری آرامش خود را بازیافت، در تشریح حادثه تلخی که او را به کلانتری کشانده بود، گفت: بعد از آن که پدرم فوت کرد، من و مادرم تنها ماندیم. به همین دلیل من تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم و بعد از آن دیگر ادامه تحصیل ندادم تا کمک حال مادرم باشم چرا که او مجبور بود برای تامین هزینه های زندگی در بیرون از منزل کار کند. به ناچار در یک مجتمع 20 واحدی در منطقه الهیه مشهد ساکن شدیم.

مادرم صبح سر کار می رفت و من همه روز را مشغول امور خانه داری می شدم. در این میان مرد جوانی را می دیدم که گاهی برای نظافت ساختمان به مجتمع محل سکونت مان رفت و آمد می کند ولی هیچ شناختی از او نداشتم.

در واقع من و مادرم مشغول زندگی خودمان بودیم و کاری به کسی نداشتیم تا این که یک روز وقتی مادرم طبق معمول به سر کارش رفت و من هم در خانه تنها ماندم، ناگهان صدای زنگ آپارتمان را شنیدم.

وقتی در را گشودم، نظافتچی ساختمان را مقابلم دیدم.

او از من خواست برای جابه جا کردن برخی لوازم سنگین به همراه او به پشت بام مجتمع بروم و به او برای نظافت پشت بام کمک کنم. اما من که از این درخواست او تعجب کرده بودم، در منزل را بستم و به او گفتم از یک مرد برای این کار استفاده کند.

در حالی که چند دقیقه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود، آن مرد جوان دوباره زنگ منزل ما را به صدا در آورد و از من خواهش کرد اجازه دهم او از سرویس بهداشتی منزل مان استفاده کند. من هم که عجله او را برای رفتن به سرویس می دیدم و از طرفی او را یکی از اهالی مجتمع می پنداشتم، اجازه این کار را به او دادم ولی ناگهان با صحنه ای رو به رو شدم که هنوز هم ترس مرا رها نمی کند.

آن مرد نظافتچی عریان از سرویس بهداشتی بیرون آمد و قصد داشت مرا به داخل سرویس بهداشتی بکشاند.

در حالی که وحشت کرده بودم و از شدت ترس می لرزیدم، با جیغ و فریاد کمک خواستم که او مرا رها کرد و گریخت.

هراسان به منزل یکی از همسایگان پناه بردم. وقتی ماجرا را بازگو کردم تازه فهمیدم که مرد نظافتچی یک بار نیز قصد تعرض به زن همسایه را درون آسانسور داشته است.

با تلاش نیروهای کلانتری الهیه، مرد نظافتچی دستگیر شد و تحقیقات در این باره ادامه یافت.

منبع: رکنا

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • کاربر ناشناس
    0

    اولادخترتنهابجزمادرش درراروی کسی بازنمیکندوهمان زمان فوراهمسایه هاخبرمیکردیازنگ میزدبه پلیس روزگارطوری وحشتناک شده که ادم به برادرش هم بی اعتبارشده فقط بایدچهارچشمی مراقب بودتاشکست نخوریم

  • ع،ف
    0

    درتنهایی سایه وسوسه های موزیانه همه جا وبرای همه کس فعال است که بیشترازقانون جذب پیروی میکند وحضور هیچکس به طرف ونزدکسی بدون دلیل نیست . تاتصمیم شماچه باشد.وقتی تنها هستید همانی راجذب میکنید که خواسته درونی شما قبلا یادرحال ، مرتعش میکنید،امابه خاطرترس ازبرملا شدن ناگهان به خودمی اییدوسریع تصمیم وجبهه میگیرید.

  • آبیاری
    0

    این اتفاق درهرکجابیفتدباعث تاسف است ولی اینکه شماحوادث رازون کردید وی شهرمقدس مشهدسوال برنگیزه

  • زویا
    0

    چرا90درصد جنایات درمشهدمقدس انجام میشه؟؟ واقعأ چرا؟؟ باعث تاأسفه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها